ترجمه عمدة الأحکام من کلام خیر الأنام

فهرست کتاب

کتابُ الصلاةِ- باب المواقیت کتاب نماز- باب اوقات نماز

کتابُ الصلاةِ- باب المواقیت کتاب نماز- باب اوقات نماز

۴۵-«عَنْ أَبِي عَمْرٍو الشَّيْبَانِيِّ- وَاسْمُهُ سَعْدُ بْنُ إيَاسٍ- قَالَ: حَدَّثَنِي صَاحِبُ هَذِهِ الدَّارِ - وَأَشَارَ بِيَدِهِ إلَى دَارِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ س- قَالَ: سَأَلْتُ النَّبِيَّ ج: أَيُّ الْعَمَلِ أَحَبُّ إلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ؟ قَالَ: الصَّلاةُ عَلَى وَقْتِهَا. قُلْتُ: ثُمَّ أَيٌّ؟ قَالَ: بِرُّ الْوَالِدَيْنِ، قُلْتُ: ثُمَّ أَيٌّ؟ قَالَ: الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي بِهِنَّ رَسُولُ اللَّهِ ج وَلَوْ اسْتَزَدْتُهُ لَزَادَنِي».

مفهوم حدیث: «أبو عمرو الشیبانی سعد بن إیاس می‌فرماید: صاحب این خانه برای من روایت کرد- و با دستش خانۀ عبد الله بن مسعود سرا نشان می‌داد- که از پیامبر جپرسیدم: چه کاری نزد خداوند محبوبتر است؟ فرمودند: خواندن نماز در وقت خودش، گفتم: بعد از آن؟ فرمود: نیکوکاری به پدر و مادر، گفتم: بعد از آن؟ فرمود: جهاد در راه خدا. عبد الله بن مسعود سمی‌فرماید: خود پیامبر جاین موارد را برایم بیان فرمودند و اگر بیشتر از ایشان می‌پرسیدم ایشان نیز جواب می‌داد».

۴۶-«عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: لَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج يُصَلِّي الْفَجْرَ، فَيَشْهَدُ مَعَهُ نِسَاءٌ مِنْ الْمُؤْمِنَاتِ، مُتَلَفِّعَاتٍ بِمُرُوطِهِنَّ ثُمَّ يَرْجِعْنَ إلَى بُيُوتِهِنَّ مَا يَعْرِفُهُنَّ أَحَدٌ مِنْ الْغَلَسِ».

واژه‌ها:

متلفعات: در حالی که بدن و سر خود را پوشیده بودند.

مروط: جمع مِرط، یک نوع لباس بلند است که از سر تا پای بدن را می‌پوشاند.

الغلس: تاریکی آخر شب.

مفهوم حدیث: «عائشه لمی‌فرماید: بعضی از زنان مومن در حالی که لباسهای بلندی پوشیده بودند همراه پیامبر جنماز صبح را می‌خواندند سپس به خانه‌های خود باز می‌گشتند و به سبب وجود تاریکی آخر شب هیچ کس نمی‌توانست آنها را بشناسد».

۴۷-«عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب قَالَ: كَانَ ج يُصَلِّي الظُّهْرَ بِالْهَاجِرَةِ، وَالْعَصْرَ وَالشَّمْسُ نَقِيَّةٌ وَالْمَغْرِبَ إذَا وَجَبَتْ، وَالْعِشَاءَ أَحْيَاناً وَأَحْيَاناً إذَا رَآهُمْ اجْتَمَعُوا عَجَّلَ، وَإِذَا رَآهُمْ أَبْطَئُوا أَخَّرَ، وَالصُّبْحُ كَانَ النَّبِيُّ ج يُصَلِّيهَا بِغَلَسٍ.

الهاجِرَةُ هِيَ شِدَّةُ الحَرِّ بَعْدَ الزَّوَالِ».

واژه‌ها:

الهَاجِرَة: وقت شدت گرفتن گرما در وسط روز بعد از زوال خورشید.

وَالشَّمْسُ نَقِيَّةٌ: آفتاب صاف و قوی است.

وجبت: (آفتاب) غروب کرد.

عجّل: وقت (آن کار را) به جلو انداخت.

أبطئوا: از بطء به معنی کاری را آهسته انجام دادن، منظور از آن در این حدیث تاخیر در حضور است.

أخّر: (آن کار را) به تاخیر انداخت.

الغلس: تاریکی آخر شب.

مفهوم حدیث: «جابر بن عبد الله بمی‌فرماید: پیامبر جنماز ظهر را در وقت شدت گرفتن گرمای آفتاب بعد از زوال می‌خواند، و نماز عصر را هنگامی‌که خورشید صاف و قوی بود، و مغرب را هنگامی‌که خورشید غروب می‌کرد، و برای نماز عشاء نگاه می‌کرد اگر مردم برای نماز حاضر شده بودند آن را می‌خواند، و اگر می‌دید که در حضور تاخیر کرده‌اند آن را به تاخیر می‌انداخت، و نماز صبح را در تاریکی آخر شب می‌خواند».

۴۸-«عَنْ أَبِي الْمِنْهَالِ سَيَّارِ بْنِ سَلامَةَ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَأَبِي عَلَى أَبِي بَرْزَةَ الأَسْلَمِيِّ س، فَقَالَ لَهُ أَبِي: كَيْفَ كَانَ النَّبِيُّ ج يُصَلِّي الْمَكْتُوبَةَ؟ فَقَالَ: كَانَ يُصَلِّي الْهَجِيرَ الَّتِي تَدْعُونَهَا الأُولَى حِينَ تَدْحَضُ الشَّمْسُ، وَيُصَلِّي الْعَصْرَ، ثُمَّ يَرْجِعُ أَحَدُنَا إلَى رَحْلِهِ فِي أَقْصَى الْمَدِينَةِ وَالشَّمْسُ حَيَّةٌ، وَنَسِيتُ مَا قَالَ فِي الْمَغْرِبِ، وَكَانَ يَسْتَحِبُّ أَنْ يُؤَخِّرَ مِنْ الْعِشَاءِ الَّتِي تَدْعُونَهَا الْعَتَمَةَ، وَكَانَ يَكْرَهُ النَّوْمَ قَبْلَهَا، وَالْحَدِيثَ بَعْدَهَا، وَكَانَ يَنْفَتِلُ مِنْ صَلاةِ الْغَدَاةِ حِينَ يَعْرِفُ الرَّجُلَ جَلِيسَهُ، وَكَانَ يَقْرَأُ بِالسِّتِّينَ إلَى الْمِائَةِ».

واژه‌ها:

الهجیر: شدت گرما در نیمروز، اصل کلمه صلاة الهجیر یعنی نماز ظهر، سپس مضاف حذف شده و به ذکر مضاف الیه اکتفا شده است.

تدحض الشمس: خورشید زوال می‌کند.

رحله: خانه‌اش، منزلش.

الشمس حَيَّةٌ: خورشید قوی و پر نور است.

العَتَمَة: تاریکی.

ینفتل: (نمازش) را به پایان می‌رساند.

مفهوم حدیث: «أبو المنهال سیار بن سلامه می‌فرماید: من همراه با پدرم نزد أبو برزه أسلمی سرفتیم، پدرم به او گفت: پیامبر جنماز فرض را چگونه می‌خواند؟ أبو برزه فرمود: نماز ظهری که شما آن را نماز اولی می‌نامید هنگام زوال خورشید می‌خواند، و نماز عصر را وقتی می‌خواند که اگر کسی بعد از نماز به خانه اش در دورترین نقطۀ مدینه می‌رفت هنوز آفتاب درخشانو قوی بود، و فراموش کردم که در وقت نماز مغرب چه گفت([۱۸] )، و دوست داشت نماز عشایی که شما آن را عتمه می‌نامید با تاخیر بخواند، و خواب قبل از نماز عشاء و حرف زدن بعد از آن را دوست نداشت، و زمانی که یک شخص می‌توانست در اثر روشنایی هوا بغل دستیش را بشناسد از نماز صبح فارغ می‌شد و بین شصت تا صد آیه در نماز صبح می‌خواند».

۴۹-«عَنْ عَلِيٍّ س أَنَّ النَّبِيَّ ج قَالَ يَوْمَ الْخَنْدَقِ: مَلأَ اللَّهُ قُبُورَهُمْ وَبُيُوتَهُمْ نَارًا كَمَا شَغَلُونَا عَنْ الصَّلاةِ الْوُسْطَى حَتَّى غَابَتِ الشَّمْسُ.

وَفِي لَفْظٍ لِمُسْلِمٍ: شَغَلُونَا عَنْ الصَّلاةِ الْوُسْطَى- صَلاةِالْعَصْرِ- ثُمَّ صَلاهَا بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَالْعِشَاءِ».

واژه‌ها:

ملأ: پر کرد.

مفهوم حدیث: «از علی سروایت است که پیامبر جروز خندق فرمودند: خداوند قبور و خانه‌های مشرکین را پر از آتش گرداند، زیرا ما را از نماز وسطی بازداشتند تا اینکه آفتاب غروب کرد.

و در صحیح مسلم آمده است: ما را از نماز وسطی- نماز عصر بازداشتند، سپس آن را بین مغرب و عشاء خواند».

۵۰-«وَلَهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ سقَالَ: حَبَسَ الْمُشْرِكُونَ رَسُولَ اللَّهِ ج عَنْ صَلاةِ الْعَصْرِ حَتَّى احْمَرَّتِ الشَّمْسُ أَوْ اصْفَرَّتْ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: شَغَلُونَا عَنْ الصَّلاةِ الْوُسْطَى- صَلاةِ الْعَصْرِ- مَلأَ اللَّهُ أَجْوَافَهُمْ وَقُبُورَهُمْ نَاراً، أَوْ قَالَ: حَشَا اللَّهُ أَجْوَافَهُمْ وَقُبُورَهُمْ نَاراً».

واژه‌ها:

احمرت: (خورشید) سرخ شد.

اصفرت: (خورشید) زرد شد. منظور ضعیف شدن اشعه خورشید هنگام غروب است.

أجواف: جمع جوف یعنی درون و داخل.

حشا: پر کرد.

مفهوم حدیث: «و همچنین در صحیح مسلم آمده است که عبد الله بن مسعود سفرمود: مشرکین پیامبر جرا از نماز عصر بازداشتند تا اینکه خورشید سرخ یا زرد شد (به غروب نزدیک شد)، آن وقت پیامبر جفرمود: ما را از نماز وسطی- نماز عصر- بازداشتند، خداوند درون و قبورشان را پر از آتش گرداند».

۵۱-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: أَعْتَمَ النَّبِيُّ ج بِالْعِشَاءِ، فَخَرَجَ عُمَرُ س، فَقَالَ: الصَّلاةُ يَا رَسُولَ اللَّهِ، رَقَدَ النِّسَاءُ وَالصِّبْيَانُ. فَخَرَجَ وَرَأْسُهُ يَقْطُرُ يَقُولُ: لَوْلا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِي أَوْ عَلَى النَّاسِ لأَمَرْتُهُمْ بِهَذِهِ الصَّلاةِ هَذِهِ السَّاعَةِ».

واژه‌ها:

أعتم بالعشاء: نماز عشاء را بعد از تاریک شدن هوا به تاخیر انداخت.

رقد: خوابید.

یقطر: قطره‌ها‌ی آب (از سرش) می‌ریزد.

مفهوم حدیث: «عبد الله بن عباس بمی‌فرماید: شبی پیامبر جنماز عشاء را به تاخیر انداخت، عمر سبیرون آمد و فرمود: وقت نماز دیر شد یا رسول الله، زنها و بچه‌ها خوابیدند، آن وقت پیامبر جدر حالیکه قطره‌های آب از سرش چکه می‌کرد از خانه بیرون آمد و فرمود: اگر باعث سختگیری بر امتم یا بر مردم نمی‌شدم به آنها دستور می‌دادم که این نماز را در این وقت بخوانند».

۵۲-«عَنْ عائِشَةَ ل أَنَّ النَّبِيَّ ج قَالَ: إذَا أُقِيمَتِ الصَّلاةُ وَحَضَرَ الْعَشَاءُ فَابْدَءُوا بِالْعَشَاءِ. وَعَنِ ابْنِ عُمَرَبنَحْوَهُ».

واژه‌ها:

الْعَشَاءُ: (حرف عین مفتوح است)، غذایی که در شب خورده می‌شود، شام.

عائشه لاز پیامبر جروایت می‌کند که ایشان فرمودند: هر گاه نماز عشاء برپا شد و غذای شام حاضر بود به خوردن غذا بپردازید. و از ابن عمر بنیز چنین روایت است».

۵۳-«وَلِمُسْلِمٍ عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج يقُولُ: لا صَلاةَ بِحَضْرَةِ طَعَامٍ،وَلا وَهُوَ يُدَافِعُهُ الأَخْبَثَانِ».

واژه‌ها:

الأخبثان: منظور ادرار و مدفوع است.

مفهوم حدیث: «در صحیح مسلم آمده است که عائشه لفرمود: از پیامبر جشنیدم کهمی‌فرماید: هنگامی‌که غذا آمده است و وقتی که شخص فشار ادرار یا مدفوع دارد نماز ندارد».

۵۴-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: شَهِدَ عِنْدِي رِجَالٌ مَرْضِيُّونَ- وَأَرْضَاهُمْ عِنْدِي عُمَرُ س- أَنَّ النَّبِيَّ ج نَهَى عَنِ الصَّلاةِ بَعْدَ الصُّبْحِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ، وَبَعْدَ الْعَصْرِ حَتَّى تَغْرُبَ».

واژه‌ها:

مرضیون: اهل رضایت، عادلان.

مفهوم حدیث: «عبد الله بن عباس بمی‌فرماید: مردانی عادل که عمر سعادلترین آنها بود نزد من شهادت دادند که پیامبر جاز نماز خواندن بعد از نماز صبح تا طلوع خورشید و بعد از نماز عصر تا غروب خورشید نهی کرده است».

وَمَا في مَعْنَاهُ مِنَ الحدِيْثِ:

۵۵-«عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج أَنَّهُ قالَ: لا صَلاةَ بَعْدَ الصُّبْحِ حَتَّى تَرْتَفِعَ الشَّمْسُ، وَلا صَلاةَ بَعْدَ الْعَصْرِ حَتَّى تَغِيبَ الشَّمْسُ».

قال الـمصنف: وفي البابِ عنْ عليِّ بنِ أَبي طالبٍ، وعبدِ اللهِ بنِ مسعود، وعبدِ اللهِ بنِ عمرَ، وعبدِ اللهِ بنِ عمرِو بنِ العاصِ، وأَبي هريرةَ، وسَمُرَةَ بنِ جُندُبِ، وسَلَمَةَ بنِ الأَكوَعِ، وزيدِ بنِ ثابتٍ ومعاذِ بنِ عفراء، وكعبِ بنِ مُرَّةَ، وأَبي أُمامةَ الباهليِّ، وعمرِو بنِ عبسةَ السُلَميِّ، وعائشةَ ش، والصَّنابحيِّ، ولم يسمعْ منَ النبيِّ ج.

و در معنای حدیث قبلی احادیث دیگری نیز وجود دارد.

مفهوم حدیث: «از أبو سعید خدری ساز پیامبر جروایت است که ایشان فرمودند: بعد از نماز صبح تا بالا آمدن خورشید و بعد از نماز عصر تا غروب خورشید نماز خواندن جایز نیست».

مولف می‌فرماید: و در این باره از اصحاب نامبرده شو صنابحی از پیامبر جروایت است، ولی صنابحی از پیامبر جحدیث نشنیده است.

۵۶-«عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ س جَاءَ يَوْمَ الْخَنْدَقِ بَعْدَ مَا غَرَبَتِ الشَّمْسُ فَجَعَلَ يَسُبُّ كُفَّارَ قُرَيْشٍ، وَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا كِدْتُ أُصَلِّي الْعَصْرَ حَتَّى كَادَتِ الشَّمْسُ تَغْرُبُ. فَقَالَ النَّبِيُّ ج: وَاَللَّهِ مَا صَلَّيْتُهَا. قَالَ: فَقُمْنَا إلَى بُطْحَانَ، فَتَوَضَّأَ لِلصَّلاةِ، وَتَوَضَّأْنَا لَهَا، فَصَلَّى الْعَصْرَ بَعْدَ مَا غَرَبَتِ الشَّمْسُ، ثُمَّ صَلَّى بَعْدَهَا الْمَغْرِبَ».

واژه‌ها:

یسب: ناسزا می‌گوید.

بطحان: نام مکانی در مدینه.

مفهوم حدیث: «از جابر بن عبد الله بروایت است که عمر بن الخطاب سروز جنگ خندق بعد از غروب آفتاب درحالی که به کفار قریش ناسزا می‌گفت نزد پیامبر جآمد و گفت: یا رسول الله نماز عصرم را به سختی توانستم هنگام غروب خورشید بخوانم، پیامبر جفرمود: به خدا قسم من نماز عصر را نخوانده ام، عمر سفرمود: سپس با هم به بطحان رفتیم، در آنجا پیامبر جو ما برای نماز وضو گرفتیم، سپس بعد از غروب ابتدا نماز عصر و بعد از آن نماز مغرب را خواند».

[۱۸] گویندۀ این جمله أبو المنهال سیار بن سلامه است.