کتابُ الوصایا کتاب وصیت
۲۹۲-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: مَا حَقُّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ لَهُ شَيْءٌ يُوصِي فِيهِ يَبِيتُ لَيْلَتَيْنِ إلاَّ وَوَصِيَّتُهُ مَكْتُوبَةٌ عِنْدَهُ.
زَادَ مُسْلِمٌ: قَالَ ابْنُ عُمَرَ ب: فوالله مَا مَرَّتْ عَلَيَّ لَيْلَةٌ مُنْذُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج يَقُولُ ذَلِكَ إلاَّ وَوَصِيَّتِي عِنْدِي».
واژهها:
امْرِئٍ: شخص.
یبیت: شب را میخوابد.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر باز رسول الله جروایت میکند که ایشان فرمودند: هیچ شخص مسلمانی در حالیکه دارای چیزی است که باید دربارۀ آن وصیت کند حق خوابیدن دو شب پیاپی را ندارد مگر اینکه وصیتش نوشته شده نزد او باشد.
امام مسلم بر این روایت افزوده است: ابن عمر بفرمود: از روزی که این حدیث را از رسول الله جشنیدهام یک شب هم بدون وصیت بر من نگذشته است».
۲۹۳-«عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ س قَالَ: جَاءَني رَسُولُ اللَّهِ ج يَعُودُنِي عَامَ حَجَّةِ الْوَدَاعِ مِنْ وَجَعٍ اشْتَدَّ بِي، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، قَدْ بَلَغَ بِي مِنْ الْوَجَعِ مَا تَرَى، وَأَنَا ذُو مَالٍ، وَلا يَرِثُنِي إلاَّ ابْنَةٌ أَفَأَتَصَدَّقُ بِثُلُثَيْ مَالِي؟ قَالَ: لا، قُلْتُ: فَالشَّطْرُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: لا، قُلْت: فَالثُّلُثُ؟ قَالَ: الثُّلُثُ، وَالثُّلُثُ كَثِيرٌ، إِنَّكَ أَنْ تَذَرَ ورَثَتَكَ أَغنياءَ خيرٌ منْ أَنْ تَذَرَهمْ عالَةً يَتَكَفَّفونَ النَّاسَ، وإنَّكَ لَنْ تُنْفِقَ نَفَقَةً تَبْتَغِي بِهَا وَجْهَ اللَّهِ إلاَّ أُجِرْتَ بِهَا، حَتَّى مَا تَجْعَلُ فِي فِيِّ امْرَأَتِكَ.
قَالَ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أُخَلَّفُ بَعْدَ أَصْحَابِي؟ قَالَ: إنَّكَ لَنْ تُخَلَّفَ فَتَعْمَلَ عَمَلاً تَبْتَغِي بِهِ وَجْهَ اللَّهِ إلاَّ ازْدَدْت بِهِ دَرَجَةً وَرِفْعَةً، وَلَعَلَّكَ أَنْ تُخَلَّفَ حَتَّى يَنْتَفِعَ بِكَ أَقْوَامٌ، وَيُضَرُّ بِكَ آخَرُونَ. اللَّهُمَّ أَمْضِ لأَصْحَابِي هِجْرَتَهُمْ، وَلا تَرُدَّهُمْ عَلَى أَعْقَابِهِمْ، لَكِنِ الْبَائِسُ سَعْدُ بْنُ خَوْلَةَ. يَرْثِي لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ج أَنْ مَاتَ بِمَكَّةَ».
واژهها:
يَعُودُنِي: به عیادتم میآید.
الوَجَع: بیماری.
اشْتَدَّ: شدت یافت.
الشطر: نصف.
تذر: رها میکنی، باقی میگذاری.
العالَة: جمع عائل به معنی فقیر و نیازمند.
يَتَكَفَّفونَ: گدایی میکنند.
الفِيِّ: دهان.
أُخَلَّفُ: باقی میمانم.
أَمْضِ: کامل کن.
أَعْقَابِهِمْ: پشتشان، منظور مرتد شدن است.
الْبَائِسُ: بیچاره.
يَرْثِيه: با رقت و ترحم از او یاد میکند.
مفهوم حدیث: «سعد بن ابی وقاص سمیفرماید: رسول الله جدر سال حَجَّة الوداع به سبب بیماری شدیدی که داشتم به عیادتم آمد، گفتم: یا رسول الله ضعف و ناتوانی من در اثر بیماری به جایی رسیده است که میبینید، و من مردی ثروتمند هستم و جز یک دختر وارث دیگری ندارم، آیا دو سوم مالم را صدقه بدهم؟ فرمودند: خیر، گفتم: نصف چطور یا رسول الله؟ گفتند: خیر، گفتم: یک سوم چطور؟ فرمودند: باشد، یک سوم، و یک سوم نیز زیاد است، اگر تو وارثینت را ثروتمند در دنیا رها کنی بهتر از آن است که آنها را فقیر و نیازمند رها کرده تا به گدایی نزد مردم بپردازند، و هر نفقهای که در راه خدا بدهی اجر آن را خواهی یافت، حتی آن لقمهای را که در دهان زنت میگذاری.
سعد سمیگوید: گفتم: یا رسول الله آیا در مکه به سبب بیماریم خواهم ماند و نمیتوانم با همراهانم به مدینه بازگردم؟ فرمودند: تو هر جا که باشی و هر کاری که فقط برای رضای خدا باشد انجام بدهی بر درجه و منزلت تو افزوده میشود، و امید آن است که زنده بمانی تا جایی که گروهی از مردم از تو سود میبرند و گروهی دیگر ضرر و زیان میبینند. خدایا هجرت اصحابم را کامل گردان و آنان را از ایمانشان باز نگردان، و بیچاره و درمانده سعد بن خوله است.
راوی میگوید: رسول الله جاز او با ترحم یاد میکرد زیرا در مکه فوت کرده بود نه در سرزمین هجرت».
۲۹۴-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: لَوْ أَنَّ النَّاسَ غَضُّوا مِنْ الثُّلُثِ إلَى الرُّبُعِ؟ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: الثُّلُثُ، وَالثُّلُثُ كَثِيرٌ».
واژهها:
غَضُّوا: کم کردند، کاستند.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عباس بمیفرماید: ای کاش مردم وصیتشان را از یک سوم به یک چهارم کم میکردند، زیرا رسول الله جفرمودند: یک سوم، و یک سوم نیز زیاد است».