بابُ الجُمُعةِ باب جمعه
۱۳۲-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: مَنْ جَاءَ مِنْكُمْ الْجُمُعَةَ فَلْيَغْتَسِلْ».
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر باز رسول الله جروایت میکند که ایشان فر مودند: هر کس برای نماز جمعه حاضر میشود باید غسل کند».
۱۳۳-«عَنْ عبد الله بن عمر ب قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج يَخْطُبُ خُطْبَتَيْنِ وَهُوَ قَائِمٌ، يَفْصِلُ بَيْنَهُمَا بِجُلُوسٍ».
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمیفرماید: رسول الله جدو خطبۀ جمعه را ایستاده میخواند که با نشستن آن دو را از هم جدا میکرد».
۱۳۴-«عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ وَالنَّبِيُّ ج يَخْطُبُ النَّاسَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، فَقَالَ: أصَلَّيْتَ يَا فُلانُ؟ قَالَ: لا، قَالَ: قُمْ فَارْكَعْ رَكْعَتَيْنِ. وَفِي رِوَايَةٍ: فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ».
مفهوم حدیث: «جابر بن عبد الله بمیفرماید: در حالیکه پیامبر جروز جمعه برای مردم خطبه میخواند مردی وارد مسجد شد ونشست، پیامبر جبه او فرمود: آیا نماز (تحیت مسجد) خوانده ای؟ آن مرد گفت: خیر، پیامبر جفرمود: بلند شو و دو رکعت نماز بخوان. و در روایتی: دو رکعت نماز بخوان».
۱۳۵-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: إذَا قُلْتَ لِصَاحِبِكَ: أَنْصِتْ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَالإِمَامُ يَخْطُبُ فَقَدْ لَغَوْتَ».
واژهها:
أنصت: ساکت شو.
لغوت: صحبت بیهوده کردی.
مفهوم حدیث: «ابو هریره سروایت میکند که رسول الله جفرمودند: اگر روز جمعه هنگامیکه امام خطبه میخواند به رفیقت بگویی ساکت شو حرف بیهودهای زدهای».
۱۳۶-«عَنْ سَهْلِ بن سَعْدٍ السَّاعِدي س: أنَّ رِجَالاً تَماروا في مِنْبر ِرَسُول الله ج مِن أيِّ عُودٍ هُوَ؟ فقال سَهْلٌ: من طَرْفاء الْغَابَةِ، وَقَدْ رَأيْتُ رَسُولَ الله ج قَامَ عليهِ فَكبَّرَ وَكبَّرَ النَّاسُ وَرَاءَهُ وَهو عَلَى المِنْبَرِ، ثُمَّ ركَع فنزل القَهْقَرَی حَتَّى سَجَدَ في أصلِ الْمِنبرِ، ثُمَّ عَادَ حَتَّى فرَغَ مِنْ آخِرِ صَلاَتِهِ، ثم أَقْبَلَ عَلَى النَّاس فَقَالَ: يَا أيُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا صَنَعْتُ هذَا لِتَأتمُّوا بي وَلِتَعلَّمُوا صَلاَتي.
وفي لفظ: فَصَلَّى وَهُوَ عَليْها ثَم كَبَّر عَلَيْهَا، ثُمَّ رَکَعَ وَهُوَ عَليْهَا ثُمَّ نَزَلَ الْقَهْقَرى».
واژهها:
تماروا: با هم بحث کردند.
العود: چوب.
طرفاء الغابه: درختی شبیه درخت گِز.
القهقری: عقب، پشت.
لِتَأتمُّوا بي: برای اینکه به من اقتدا کنید.
وهو علیها: ضمیر (ها) به اعواد جمع عود بر میگردد.
مفهوم حدیث: «سهل بن سعد ساعدی سمیفرماید: گروهی با هم بر سر چوب منبر رسول الله جبا هم به بحث و گفتگو پرداختند، سهل گفت: از چوب طرفاء الغابه است، و با چشمان خود دیدم که رسول الله جبر روی منبرش ایستاد و برای خواندن نماز تکبیر گفت، مردم نیز پشت سر ایشان برای خواندن نماز تکبیر گفتند، سپس رکوع کرد، سپس برای رفتن به سجده، از منبر عقبتر آمد و بر روی منبر سجده کرد، پس از سجود دوباره جلو رفت و نمازش را مانند رکعت اول ادامه داد تا اینکه نمازش را به پایان رسانید، سپس رو به مردم کرد و فرمود: ای مردم من در نمازم چنین کردم تا شما به من اقتدا کنید و چگونه نماز خواندن مرا بیاموزید.
و در روایتی آمده است که پیامبر جدر حالی که بر روی آن چوبها ایستاده بود نماز خواند، به اینگونه که ابتدا بر روی چوبها ایستاد و تکبیر گفت، سپس بر روی همان چوبها به رکوع رفت، سپس برای سجود به عقب رفت».
۱۳۷-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: مَنْ اغْتَسَلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، ثُمَّ رَاحَ في الساعَةِ الأُولى فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَدَنَةً، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّانِيَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَقَرَةً، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّالِثَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ كَبْشًا أَقْرَنَ، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الرَّابِعَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ دَجَاجَةً، وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الْخَامِسَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَيْضَةً، فَإِذَا خَرَجَ الإِمَامُ حَضَرَتِ الْمَلائِكَةُ يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ».
واژهها:
راح: رفت.
قَرَّبَ: برای صدقه تقدیم کرد.
البَدَنَة: شتر.
کبش أقرن: قوچ شاخ دار.
الدَجَاجَة: یک عدد مرغ.
البَيْضَة: یک عدد تخم مرغ.
مفهوم حدیث: «ابو هریره ساز پیامبر جروایت میکند که ایشان فرمودند: کسی که روز جمعه ابتدا غسل کند سپس ساعت اول روز برای نماز به مسجد رود انگار شتری را برای صدقه تقدیممیکند، و کسی که در ساعت دوم برود انگار گاوی را تقدیم کرده است، و کسی که در ساعت سوم برود انگار قوچ شاخ داری را تقدیم میکند، و کسی که در ساعت چهارم برود انگار مرغی را تقدیم کرده است، و کسی که در ساعت پنجم برود انگار تخم مرغی را تقدیم میکند، و هنگامیکه امام برای خواندن خطبه وارد مسجد شد ملایکه برای شنیدن ذکر حاضر میشوند».
۱۳۸-«عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الأَكْوَعِ- وَكَانَ مِنْ أَصْحَابِ الشَّجَرَةِ- س قَالَ: كُنَّا نُصَلِّي مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج الْجُمُعَةَ، ثُمَّ نَنْصَرِفُ، وَلَيْسَ لِلْحِيطَانِ ظِلٌّ نَسْتَظِلُّ بِهِ.
وَفِي لَفْظٍ: كُنَّا نُجَمِّعُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج إذَا زَالَتْ الشَّمْسُ، ثُمَّ نَرْجِعُ فَنَتَتَبَّعُ الْفَيْءَ».
واژهها:
كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الشَّجَرَةِ: از کسانی بود که در صلح حدیبیه زیر آن درخت معروف با پیامبر جبیعت کرد.
الحیطان: جمع حائط به معنی دیوار.
ظل نستظل به: سایهای که از آن استفاده کنیم.
کنا نجّمِّع: نماز جمعه میخواندیم.
نَتَتَبَّعُ الْفَيْءَ: زیر سایه راه میرفتیم.
مفهوم حدیث: «سلمه بن الأکوع سکه از یاران شجره میباشد میفرماید: با رسول الله جنماز جمعه میخواندیم، سپس وقتی که باز میگشتیم دیوارها هیچ سایهای نداشت تا بتوانیم در سآیۀ آن راه برویم.
و در روایتی دیگر آمده است: با رسول الله جهنگامیکه خورشید زوال میکرد نماز جمعهمی خواندیم، سپس هنگام باز گشت به خانههایمان زیر سایه راه میرفتیم».
۱۳۹-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ ج يَقْرَأُ فِي صَلاةِ الْفَجْرِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ:﴿الٓمٓ ١ تَنزِيلُ﴾ السَّجْدَةَ، وَ ﴿هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ﴾».
مفهوم حدیث: «ابو هریره سمیفرماید: پیامبر جدر نماز صبح روز جمعه سورۀ سجده و انسان میخواند».
نكته: در رکعت اول بعد از فاتحه، سورۀ سجده و در رکعت دوم سورۀ انسان میخواندند.