بابُ فضلِ الجماعةِ ووجوبِها: باب فضیلت نماز جماعت و واجب بودن آن
۵۷-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: صَلاةُ الْجَمَاعَةِ أَفْضَلُ مِنْ صَلاةِ الْفَذِّ بِسَبْعٍ وَعِشْرِينَ دَرَجَةً».
واژهها:
الفذ: تنها، تک.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر باز پیامبر جروایت میکند که ایشان فرمودند: نماز جماعت بیست و هفت برابر بهتر از نماز فرادا است».
۵۸-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: صَلاةُ الرَّجُلِ فِي جَمَاعَةٍ تُضَعَّفُ عَلَى صَلاتِهِ فِي بَيْتِهِ وَفِي سُوقِهِ خَمْساً وَعِشْرِينَ ضِعْفاً، وَذَلِكَ: أَنَّهُ إذَا تَوَضَّأَ، فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ، ثُمَّ خَرَجَ إلَى الْمَسْجِدِ لا يُخْرِجُهُ إلا الصَّلاةُ لَمْ يَخْطُ خَطْوَةً إلا رُفِعَتْ لَهُ بِهَا دَرَجَةٌ، وَحُطَّ عَنْهُ بها خَطِيئَةٌ، فَإِذَا صَلَّى لَمْ تَزَلِ الْمَلائِكَةُ تُصَلِّي عَلَيْهِ مَا دَامَ فِي مُصَلاهُ: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ،وَلا يَزَالُ فِي صَلاةٍ مَا انْتَظَرَ الصَّلاةَ».
واژهها:
لَمْ يَخْطُ خَطْوَةً إلا...: هیچ گامیبر نمیدارد مگر اینکه...
حُطَّ: پاک شد.
مفهوم حدیث: «أبو هریره ساز پیامبر جروایت میکند که ایشان فرمودند: ثواب نماز جماعت بیست و پنج برابر نماز فرادا در خانه یا در بازار است، بدینگونه که وقتی نماز گزار وضوی درست بگیرد سپس فقط برای نماز جماعت به مسجد برود به ازای هر گامیکه بر میدارد منزلتش یک درجه بالاتر میرود و یک گناه از او کم میشود و وقتی که نماز خواند تا زمانی که در مسجد بماند ملایکه برای او دعا میکنند و میگویند: خدایا بر او درود بفرست، و او را مورد مغفرت و رحمت خود قرار ده. و تا زمانی که منتظر اقامۀ نماز جماعت است گویی در نماز است».
۵۹-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: أَثْقَلُ الصَّلاةِ عَلَى الْمُنَافِقِينَ صَلاةُ الْعِشَاءِ وَصَلاةُ الْفَجْرِ. وَلَوْ يَعْلَمُونَ مَا فِيهَا لأَتَوْهُمَا وَلَوْ حَبْوًا. وَلَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ بِالصَّلاةِ فَتُقَامَ، ثُمَّ آمُرَ رَجُلاً فَيُصَلِّيَ بِالنَّاسِ، ثُمَّ أَنْطَلِقَ مَعِي رِجَالٌ مَعَهُمْ حُزَمٌ مِنْ حَطَبٍ إلَى قَوْمٍ لا يَشْهَدُونَ الصَّلاةَ، فَأُحَرِّقَ عَلَيْهِمْ بُيُوتَهُمْ بِالنَّارِ».
واژهها:
حبوا: راه رفتن با دست و پا، افتان و خیزان.
حزم من حطب: کولههایی از هیزم.
مفهوم حدیث: «أبو هریره ساز پیامبر جروایت میکند که ایشان فرمودند: سنگینترین نمازها برای منافقین نماز عشاء و نماز صبح است، و اگر میدانستند که این دو نماز چه اجری دارد با افتان و خیزان هم که بود در آن شرکت میکردند، و خواستم دستور اقامه نماز بدهم سپس به یکی بسپارم تا برای مردم نماز جماعت بخواند سپس با جمعی از مردانی که کولههایی از هیزم بر دوش دارند به سوی کسانی که برای نماز جماعت حاضر نمیشوند بروم تا آنان را با خانههایشان به آتش بکشم».
۶۰-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب عَنِ النَّبيِّ ج قَالَ: إذَا اسْتَأْذَنَتْ أَحَدَكُمْ امْرَأَتُهُ إلَى الْمَسْجِدِ فَلا يَمْنَعُهَا. قَالَ: فَقَالَ بِلالُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ: وَاَللَّهِ لَنَمْنَعَهُنَّ. قَالَ: فَأَقْبَلَ عَلَيْهِ عَبْدُ اللَّهِ، فَسَبَّهُ سَبّاً سَيِّئاً، مَا سَمِعْتُهُ سَبَّهُ مِثْلَهُ قَطُّ، وَقَالَ: أُخْبِرُكَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج وَتَقُولُ: وَاَللَّهِ لَنَمْنَعَهُنَّ؟
وَفِي لَفْظٍ: لا تَمْنَعُوا إمَاءَ اللَّهِ مَسَاجِدَ اللَّهِ».
واژهها:
سبه: با او دعوا کرد، به او ناسزا گفت.
إماء الله: آن دسته از بندگان خدا که زن هستند.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر باز پیامبر جروایت میکند که ایشان فرمودند: هر گاه یکی از زنان از شما اجازه خواست که به مسجد برود او را از این کار باز ندارید. وقتی که بلال بنعبد الله این حدیث را شنید گفت: به خدا قسم که آنان را از این کار باز میداریم. آن وقت عبد الله ابن عمر برو به سوی او کرد و به شدت به او ناسزا گفت، ناسزایی که تا به حال از عبد الله بن عمر نشنیده بودم([۱۹] )، و به او گفت: میگویم که رسول خدا جچنین فرموده است و میگویی آنان را باز میداریم؟
و در لفظ دیگری در صحیح مسلم آمده است: زنان را از رفتن به مساجد خداوند باز ندارید».
۶۱-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب قَالَ: صَلَّيْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج رَكْعَتَيْنِ قَبْلَ الظُّهْرِ، وَرَكْعَتَيْنِ بَعْدَهَا، وَرَكْعَتَيْنِ بَعْدَ الْجُمُعَةِ، وَرَكْعَتَيْنِ بَعْدَ الْمَغْرِبِ، وَرَكْعَتَيْنِ بَعْدَ الْعِشَاءِ.
وَفِي لَفْظٍ: فَأَمَّا الْمَغْرِبُ وَالْعِشَاءُ وَالْجُمُعَةُ فَفِي بَيْتِهِ.
وَفِي لَفْظٍ لِلْبُخَارِيِّ: أَنَّ ابْنَ عُمَرَ ب قَالَ: حَدَّثَتْنِي حَفْصَةُ ل أَنَّ النَّبِيَّ ج كَانَ يُصَلِّي سَجْدَتَيْنِ خَفِيفَتَيْنِ بَعْدَ مَا يَطْلُعُ الْفَجْرُ، وَكَانَتْ سَاعَةً لا أَدْخُلُ عَلَى النَّبِيِّ ج فِيهَا».
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمیفرماید: با پیامبر جدو رکعت نماز قبل از ظهر و دو رکعت بعد از ظهر و دو رکعت بعد از جمعه و دو رکعت بعد از مغرب و دو رکعت بعد از عشاء خواندم.
و در روایت دیگری آمده است: سنتهای بعد از مغرب و عشاء و جمعه را در خانه یشانمیخواندند.
و در روایت دیگری نیز در صحیح بخاری آمده که عبد الله بن عمر ب فرمود: حفصه ل([۲۰] ) به من گفت: پیامبر جهمیشه دو رکعت نماز کوتاه بعد از طلوع فجر میخواندند، و من در این وقت نزد ایشان نمیرفتم».
۶۲-«عنْ عائِشَةَ ل قالَتْ: لَمْ يَكُنِ النَّبِيُّ ج على شيءٍ منَ النَّوافِلِ أَشَدُّ تَعاهُدَاً منْهُ على ركْعَتَي الفَجْرِ.
وفي لفْظٍ لِمُسْلِمٍ: رَكْعَتا الفَجْرِ خيرٌ منَ الدُّنيا وما فيها».
واژهها:
النوافل: جمع النافله، نمازهای که قبل و یا بعد از نمازهای پنجگانه خوانده میشود.
تعاهداَ: پیوسته انجام دادن کاری، ضد ترک کردن، اهمیت دادن به چیزی.
مفهوم حدیث: «عائشه لمیفرماید: پیامبر جبه هیچ یک از نمازهای نافله مانند دو رکعت قبل از فجر اهمیت نمیداد.
و در روایت مسلم آمده است: دو رکعت قبل از فجر از دنیا و هر چه در آن هست بهتر است».
[۱۹] گویندۀ این سخن سالم بن عبد الله بن عمر است. [۲۰] ایشان همسر پیامبر جو دختر عمر بن الخطاب سو خواهر عبد الله بن عمر بمیباشد.