بابُ الأَذانِ والإِقامةِ: باب اذان و اقامه
۶۳-«عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: أُمِرَ بِلالٌ س أَنْ يَشْفَعَ الأَذَانَ وَيُوتِرَ الإِقَامَةَ».
واژهها:
یشفع الأذان: جملات اذان را هر یک دو بار میگوید.
یوتر الإقامة: جملات اقامه را هر یک یک بار میگوید.
مفهوم حدیث: «انس بن مالک سمیفرماید: به بلال سامر شد تا جملات اذان را هر یک دو بار و جملات اقامه را هر یک یک بار بگوید».
۶۴-«عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ السُّوَائِيِّ س قَالَ: أَتَيْتُ النَّبِيَّ ج وَهُوَ فِي قُبَّةٍ لَهُ حَمْرَاءَ مِنْ أَدَمٍ، قَالَ: فَخَرَجَ بِلالٌ بِوَضُوءٍ، فَمِنْ نَاضِحٍ وَنَائِلٍ، قَالَ: فَخَرَجَ النَّبِيُّ ج عَلَيْهِ حُلَّةٌ حَمْرَاءُ، كَأَنِّي أَنْظُرُ إلَى بَيَاضِ سَاقَيْهِ، قَالَ: فَتَوَضَّأَ وَأَذَّنَ بِلالٌ، قَالَ: فَجَعَلْتُ أَتَتَبَّعُ فَاهُ هَهُنَا وَهَهُنَا، يَقُولُ يَمِيناً وَشِمَالاً: حَيَّ عَلَى الصَّلاةِ ; حَيَّ عَلَى الْفَلاحِ، ثُمَّ رُكِزَتْ لَهُ عَنَزَةٌ، فَتَقَدَّمَ وَصَلَّى الظُّهْرَرَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ لم يَزَلْ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ حَتَّى رَجَعَ إلَى الْمَدِينَةِ».
واژهها:
القُبَّة: خیمهای کوچک و دایرهای شکل.
أَدَم: جمع أدیم، پوست دباغی شده.
وَضوء: آبی که در طهارت از آن استفاده میشود.
ناضح: کسی که بر روی دیگری آب بپاشد.
نائل: به دست آورندۀ چیزی.
فمن ناضح ونائل: یعنی اصحاب پیامبر جدر آن وقت دو گروه بودند، گروه اول کسانی که از آبی که پیامبر جبا آن وضو گرفته بود به عنوان تبرک برای خود گرفته بودند، و گروه دوم کسانی که نتوانسته از آن آب برای خود بگیرند ولی برای حصول برکت افراد گروه اول قطراتی از آن آب را بر اعضای ایشان میپاشیدند.
حُلَّةٌ: لباسی که از دو قطعه باشد، قطعهای برای پوشیدن بالای بدن (رداء) و قطعهای برای پوشیدن پایین بدن (إزار).
أتتبع فاه ههنا و ههنا: میدیدم که سرش را به این سمت و آن سمت حرکت میدهد.
عَنَزَةٌ: سر نیزهای کوتاه که دارای نوکی تیز است.
مفهوم حدیث: «ابو جحیفه وهب بن عبد الله السوائی سمیفرماید: به نزد پیامبر جآمدم در حالی که ایشان در خیمهای سرخ رنگ بودند، و بلال سرا دیدم که با باقی ماندۀ آبی که پیامبر جبا آن وضو گرفته بود از خیمه بیرون آمد، در این وقت اصحاب شبرای تبرک جستن به آن آب به سوی بلال سآمدند، گروهی توانستند از آن آب برای خود بگیرند و برای حصول تبرک برای دیگرانی که نتوانسته بودند از آن آب بگیرند قطراتی را بر اعضایشان میپاشیدند، آنگاه پیامبر جاز خیمه اش در حالی بیرون آمد که لباس دو تکۀ سرخ رنگی بر تن داشت، و من سفیدی ساق پایش را میدیدم، پیامبر جوضو گرفت و بلال ساذان گفت، و میدیدم که او سر خود را به این سمت و آن سمت حرکت میدهد تا اینکه صدای اذانش به همه طرف برسد، و در سمت راست و چپ خود میگفت: پیش به سوی نماز، پیش به سوی رستگاری، آنگاه سر نیزهای کوتاه به عنوان ستره برای پیامبر جدر زمین کوبیده شد، ایشان نیز جلو رفتند و نماز ظهر را دو رکعت خواندند، و تا وقتی که به مدینه برگشتند تمام نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت خواندند».
توضیح: «فَخَرَجَ بِلالٌ بِوَضُوءٍ، فَمِنْ نَاضِحٍ وَنَائِلٍ... فَتَوَضَّأَ»، در سیاق این روایت تقدیم و تاخیر صورت گرفته است، و تقدیر آن چنین است: «فَتَوَضَّأَ النَّبِيُّ ج فَخَرَجَ بِلالٌ بِفَضْلِ وَضُوئِهِ فَمِنْ نَاضِحٍ وَنَائِلٍ» و روایت موجود در صحیح بخاری نیز بر همین دلالت میدهد: «فَأُتِىَ بِوَضُوءٍ فَتَوَضَّأَ، فَجَعَلَ النَّاسُ يَأْخُذُونَ مِنْ فَضْلِ وَضُوئِهِ فَيَتَمَسَّحُونَ بِهِ»([۲۱] ).
۶۵-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج أَنَّهُ قَالَ: إنَّ بِلالاً يُؤَذِّنُ بِلَيْلٍ، فَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يُؤَذِّنَ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ».
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر باز رسول الله جروایت میکند که ایشان فرمودند: بلال قبل از طلوع فجر اذان میگوید، (پس اگر میخواهید روزه بگیرید) بخورید و بیاشامید تا اینکه ابن ام مکتوم اذان بگوید».
۶۶-«عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: إذَا سَمِعْتُمْ الْمُؤَذِّنَ فَقُولُوا مِثْلَ مَا يَقُولُ المُؤَذِّنُ».
مفهوم حدیث: «از ابو سعید خدری سروایت است که پیامبر جفرمودند: هرگاه صدای اذان موذن را شنیدید هر آنچه که او میگوید شما نیز بگویید».
[۲۱] صحیح بخاری، کتاب الوضوء (۴)، باب استعمال فضل وضوء الناس (۴۰)، حدیث ۱۸۷.