بابُ صدقةِ الفِطرِ: باب زکات فطر
۱۷۴-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب قَالَ: فَرَضَ النَّبيُّ ج صَدَقَةَ الْفِطْرِ، أَوْ قَالَ رَمَضَانَ، عَلَى الذَّكَرِ وَالأُنْثَى وَالْحُرِّ وَالْمَمْلُوكِ، صَاعاً مِنْ تَمْرٍ، أَوْ صَاعاً مِنْ شَعِيرٍ. قَالَ: فَعَدَلَ النَّاسُ بِهِ نِصْفَ صَاعٍ مِنْ بُرٍّ، عَلَى الصَّغِيرِ وَالْكَبِيرِ.
وَفِي لَفْظٍ: أَنْ تُؤَدَّى قَبْلَ خُرُوجِ النَّاسِ إلَى الصَّلاةِ.
واژهها:
الحر: آزاد، ضد برده.
الـْمَمْلُوك: برده.
الصاع: پیمانهای برابر با ۲ کیلو و ۱۷۵ گرم.
التمر: خرما.
الشعیر: جو.
عدل به: برابر دانست.
البُرّ: گندم.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمیفرماید: پیامبر جزکات فطر- «ئیا زکات رمضان- را بر مرد و زن (پسر و دختر)، آزاد و برده واجب نمود، تا به ازای هر نفر یک صاع خرما یا جو پرداخت شود.
عبد الله بن عمر بمیفرماید: وقتی که گندم از سرزمین شام وارد مدینه شد به جای یک صاع خرما یا جو، نصف صاع گندم پرداخت میکردند. زکات فطر بر بزرگ و کوچک واجب است.
و در روایتی: باید قبل از رفتن مردم برای ادای نماز عید پرداخت شود».
۱۷۵-«عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س قَالَ: كُنَّا نُعْطِيهَا فِي زَمَانِ النبي ج صَاعاً مِنْ طَعَامٍ، أَوْ صَاعاً مِنْ تَمْرٍ، أَوْ صَاعاً مِنْ شَعِيرٍ، أَوْ صَاعاً مِنْ أَقِطٍ، أَوْ صَاعاً مِنْ زَبِيبٍ. فَلَمَّا جَاءَ مُعَاوِيَةُ س، وَجَاءَتِ السَّمْرَاءُ، قَالَ: أَرَى مُدَّاً مِنْ هَذَا يَعْدِلُ مُدَّيْنِ. قَالَ أَبُو سَعِيدٍ: أَمَّا أَنَا فَلا أَزَالُ أُخْرِجُهُ كَمَا كُنْتُ أُخْرِجُهُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ج».
واژهها:
الصاع: پیمانهای برابر با ۲ کیلو و ۱۷۵ گرم.
الأَقِط: کشک.
الزبیب: کشمش، مویز.
السَّمراء: گندم شام.
المُدُّ: پیمانهای برابر با ۶۷۵ گرم.
مفهوم حدیث: «ابو سعید خُدری سمیفرماید: ما زکات فطر را در زمان پیامبر جبه مقدار یک صاع غذا، یا خرما، یا جو، یا کشک و یا کشمش پرداخت میکردیم. وقتی دورۀ خلافت معاویه سرسید و گندم سرزمین شام به وارد مدینه شد گفت: به نظر من یک مد از این گندم برابر با دو مد گندم جاهای دیگر است. ابو سعید سمیفرماید: ولی من هنوز به همان اندازه که در زمان رسول الله جزکات فطر میدادم پرداخت میکنم».