باب فی الصلاة على الغائب و على القبر: باب خواندن نماز بر میت غایب و بر قبر
۱۵۴-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: نَعَى النَّبِيُّ ج النَّجَاشِيَّ فِي الْيَوْمِ الَّذِي مَاتَ فِيهِ، وخَـرَجَ بِهِم إلَى الْمُصَلَّى، فَصَفَّ بِهِمْ وَكَبَّرَ أَرْبَعاً».
واژهها:
نعی: خبر مرگ فلانی را داد.
النَّجاشي: لقب أصحمه پادشاه حبشه است که در ماه رجب سال نهم هجری وفات کرده است.
مفهوم حدیث: «ابو هریره سمیفرماید: پیامبر جخبر وفات نجاشی را روز مرگش به ما داد، ایشان همراه ما به مصلی رفت و صحابه را به صف ایستاند سپس چهار تکبیر نماز میت غایب خواند».
۱۵۵-«عَنْ جَابِر س أَنَّ رَسُوْلَ اللهِ ج صَلَّى عَلَى النَّجَاشِيِّ، فَكُنْتُ فِي الصَّفِّ الثَّانِي أَوْ الثَّالِثِ».
مفهوم حدیث: «جابر سمیفرماید: رسول الله جبر نجاشی نماز خواند و من در صف دوم یا سوم بودم».
۱۵۶-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب أَنَّ رَسُوْلَ اللهِ ج صَلَّى عَلَى قَبْرٍ بَعْدَ مَا دُفِنَ، فَكَبَّرَ عَلَيْهِأَرْبَعاً».
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عباس بمیفرماید: رسول الله جبر یک قبری بعد از اینکه صاحبش در آن دفن شده بود چهار تکبیر نماز خواند».
۱۵۷-«عَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج كُفِّنَ فِي أَثْوَابٍ يَمَانِيَةٍ بِيضٍ سَحُولِيَّةٍ، لَيْسَ فِيهِنَّ قَمِيصٌ وَلا عِمَامَةٌ».
واژهها:
أثواب: جمع ثوب به معنی لباس که در اینجا به معنی پارچه نیز میباشد.
أَثواب يمانية: لباسهایی که در یمن دوخته میشد.
سحوليَّة: سفید و روشن، وفقط از پنبه ساخته میشود. و برخی گفتهاند این کلمه نسبت به شهری در یمن میباشد.
مفهوم حدیث: «عایشه لمیفرماید: رسول الله جدر سه تکه پارچۀ یمنی سفید رنگ کفن شد، که در این سه تکه پارچه، پیراهن و عمامه وجود نداشت».
۱۵۸-«عَنْ أُمِّ عَطِيَّةَ الأَنْصَارِيَّةِ ل قَالَتْ: دَخَلَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ج حِينَ تُوُفِّيَتْ ابْنَتُهُ زَيْنَبُ، فَقَالَ: اغْسِلْنَهَا ثَلاثاً أَوْ خَمْساً أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ إنْ رَأَيْتُنَّ ذَلِكَ بِمَاءٍ وَسِدْرٍ، وَاجْعَلْنَ فِي الآخِرَةِ كَافُوراً أَوْ شَيْئاً مِنْ كَافُورٍ فَإِذَا فَرَغْتُنَّ فَآذِنَّنِي. فَلَمَّا فَرَغْنَا آذَنَّاهُ، فَأَعْطَانَا حِقْوَهُ، وَقَالَ: أَشْعِرْنَهَا إِيَّاهُ، يَعْنِي إزَارَهُ.
وَفِي رِوَايَةٍ: أَوْ سَبْعاً، وَقَالَ: ابْدَأْنَ بِمَيَامِنِهَا وَمَوَاضِعِ الْوُضُوءِ مِنْهَا. وَأَنَّ أُمَّ عَطِيَّةَ ل قَالَتْ: وَجَعَلْنَا رَأْسَهَا ثَلاثَةَ قُرُونٍ».
واژهها:
السدر: درخت کُنار، در اینجا منظور برگ پودر شدۀ آن است.
الکافور: نوعی عطر است که خاصیت سخت کردن جسد را دارد.
آذِنَّنِي: به من خبر بدهید، مرا آگاه کنید (خطاب به جمعی از زنان است).
حِقوه: که در حرف حاء کسره و فتحه جایز است به معنی محل بستن ازار بر کمر است ولی بعدها بر خود ازار اطلاق شد.
أَشْعِرْنَهَا إِيَّاهُ: او را با این (ازارش) بپوشانید (خطاب به جمعی از زنان است).
الـمیامن: جمع میمنه به معنی سمت راست.
ثَلاثَةُ قُرُونٍ: سه گیسو.
مفهوم حدیث: «ام عطیه انصاری لمیفرماید: هنگامیکه زینب دختر رسول الله جفوت کرد ایشان نزد ما آمد و فرمود: او را سه بار یا پنج بار یا اگر صلاح دیدید بیشتر از این با آب و سدر بشویید، و در آخرین بار کافور یا مقداری کافور نیز قرار دهید، و هرگاه کارتان تمام شد به من خبر بدهید. ام عطیه لمیفرماید: وقتی کارمان به پایان رسید به ایشان خبر دادیم، آنگاه ایشان ازارش را به ما داد و فرمود: او را به این- «ئیعنی ازارش- بپوشانید.
و در روایتی: یا هفت بار بشویید، و فرمود: در شستنش از سمت راست و اعضای وضویش شروع کنید. و ام عطیه لفرمود: و موی سرش را با سه گیسو به هم بافتیم».
۱۵۹-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: بَيْنَمَا رَجُلٌ وَاقِفٌ بِعَرَفَةَ، إذْ وَقَعَ عَنْ رَاحِلَتِهِ، فَوَقَصَتْهُأَوْ قَالَ: فَأَوْقَصَتْهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: اغْسِلُوهُ بِمَاءٍ وَسِدْرٍ، وَكَفِّنُوهُ فِي ثَوْبَيْنِ، وَلا تُحَنِّطُوهُ،وَلا تُخَمِّرُوا رَأْسَهُ، فَإِنَّهُ يُبْعَثُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُلَبِّياً.
وَفِي رِوَايَةٍ: وَلا تُخَمِّرُوا وَجْهَهُ وَلا رَأْسَهُ.
قَالَ المصَنِّفُ: الوَقَصُ كَسْرُ العُنُقِ».
واژهها:
الراحلة: مركب، سواره.
وقصته / أوقصته: گردن او را شکست.
لا تُحَنِّطُوهُ: در هنگام غسل دادن و کفن کردنش هیچگونه چیز خوشبو قرار ندهید.
الحَنوط: ترکیبی از عطر و مادۀ خوشبویی است که در هنگام غسل دادن و کفن کردن میت از آن استفاده میشود تا از فاسد شدن زود هنگام آن جلوگیری کند.
لا تُخَمِّرُوا: نپوشانید.
مُلَبِّیاً: در حال لبیک گفتن.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عباس بمیفرماید: مردی در عرفه ایستاده بود که ناگهان از مرکبش افتاد و با شکستن گردنش فوت کرد، رسول الله جفرمودند: او را با مخلوط آب و سدر غسل دهید و با ازار و ردا کفن کنید، و در غسلش از مادۀ خوشبو استفاده نکنید و سرش را نیز نپوشانید زیرا او روز قیامت لبیک گویان برانگیخته میشود.
و در روایتی: نه صورت و نه سرش را نپوشانید».
۱۶۰-«عَنْ أُمِّ عَطِيَّةَ الأَنْصَارِيَّةِ ل قَالَتْ: نُهِينَا عَنْ اتِّبَاعِ الْجَنَائِزِ وَلَمْ يُعْزَمْ عَلَيْنَا».
واژهها:
وَلَمْ يُعْزَمْ عَلَيْنَا: بر ما تاکید نشد، این کار به صورت حتم از ما درخواست نشد.
مفهوم حدیث: «ام عطیه انصاری لمیفرماید: ما زنان از تشییع جنازه و دنبال آن رفتن باز داشته شدیم ولی این کار به صورت حتم از ما درخواست نشد».
۱۶۱-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س عَنْ النَّبِيِّ ج قَالَ: أَسْرِعُوا بِالْجِنَازَةِ فَإنْ تَكُ صَالِحَةً فَخَيْرٌ تُقَدِّمُونَهَا إلَيْهِ، وَإِنْ تَكُ سِوَى ذَلِكَ فَشَرٌّ تَضَعُونَهُ عَنْ رِقَابِكُمْ».
واژهها:
أَسْرِعُوا بِالْجِنَازَةِ: کارهای مربوط به میت (غسل و کفن و دفن) را سریع انجام دهید.
تضعونه عن رقابكم: سنگینی وجودش را از گردن خود بر زمین میگذارید، خود را از شر آن راحت میکنید.
مفهوم حدیث: «ابو هریره سمیفرماید: رسول الله جفرمودند: کارهای کفن و دفن میت را سریع انجام دهید، زیرا اگر میت آدم خوبی بوده است که بسیار پسندیده و نیکوست و باید آن را هر چه زودتر به پاداش کارهای نیکش رساند، و اگر آدم بدی باشد شری است که با دفن کردن آن خود را از آن راحت میکنید».
۱۶۲-«عَنْ سَمُرَةَ بْنِ جُنْدُبٍس قَالَ: صَلَّيْت وَرَاءَ النَّبِيِّ ج عَلَى امْرَأَةٍ مَاتَتْ فِي نِفَاسِهَا فَقَامَ وَسَطَهَا».
واژهها:
النفاس: حالتی که زن بعد از وضع حمل از رحمش خون خارج میشود.
مفهوم حدیث: «سمره بن جندب سمیفرماید: پشت سر پیامبر جبر زنی که در اثر نفاس مرده بود نماز خواندم، پیامبر جوسط آن میت ایستاد».
۱۶۳-«عَنْ أَبِي مُوسَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَيْسٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج بَرِيءٌ مِنْ الصَّالِقَةِ وَالْحَالِقَةِ وَالشَّاقَّةِ.
الصَّالِقَةُ الَّتيْ تَرْفَعُ صَوْتَهَا عِنْدَ المصِيْبَةِ».
واژهها:
الصَّالِقَةُ: زنی که صدای خود را هنگام مصیبت بالا میبرد.
الْحَالِقَةُ: زنی که از شدت بی تابی و بی قراری موی خود را بتراشد یا بکند.
الشَّاقَّةُ: زنی که گریبان یا لباس خود را به دلیل عدم رضایت به قضا و قدر خداوند چاک میزند.
مفهوم حدیث: «ابو موسی عبد الله بن قیس سمیفرماید: رسول الله جاز زنی که صدای خود را هنگام مصیبت بالا ببرد، و زنی که از شدت بی تابی موی خود را بکند، و زنی که گریبان خود را چاک بزند بیزار است».
۱۶۴-«عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: لَمَّا اشْتَكَى النَّبِيُّ ج ذَكَرَتْ بَعْضُ نِسَائِهِ كَنِيسَةً رَأَتْهَا بِأَرْضِالْحَبَشَةِ، يُقَالُ لَهَا: مَارِيَةُ، وَكَانَتْ أُمُّ سَلَمَةَ وَأُمُّ حَبِيبَةَ ب أَتَتَا أَرْضَ الْحَبَشَةِ، فَذَكَرَتَا مِنْ حُسْنِهَا وَتَصَاوِيرَ فِيهَا، فَرَفَعَ رَأْسَهُ ج وَقَالَ: أُولَئِكَ إذَا مَاتَ فِيهِمْ الرَّجُلُ الصَّالِحُ بَنَوْا عَلَى قَبْرِهِ مَسْجِداً، ثُمَّ صَوَّرُوا فِيهِ تِلْكَ الصُّوَرَ أُولَئِكَ شِرَارُ الْخَلْقِ عِنْدَ اللَّهِ».
واژهها:
اشتکی: مریض شد.
مفهوم حدیث: «عایشه لمیفرماید: هنگامیکه رسول الله جمریض شد یکی از زنانش دربارۀ کلیسایی که در حبشه دیده بود صحبت کرد، نام آن کلیسا ماریه بود، و ام سلمه و ام حبیبه باز کسانی بودند که به سرزمین حبشه رفته بودند، آن دو از زیبایی و تصاویر آن کلیسا صحبت کردند، آنگاه پیامبر جسرش را بالا آورد و فرمود: آنها کسانی هستند که اگر شخص صالحی در بینشان فوت کرد بر روی قبرش مسجد بنا میکنند سپس در آن مسجد آن تصاویر را رسم میکنند، آنها بدترین مخلوقین نزد خداوند هستند».
۱۶۵-«عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج فِي مَرَضِهِ الَّذِي لَمْ يَقُمْ مِنْهُ: لَعَنَ اللَّهُ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ.
قَالَتْ: لَوْلا ذَلِكَ لأُبْرِزَ قَبْرُهُ غَيْرَ أَنَّهُ خُشِيَ أَنْ يُتَّخَذَ مَسْجِداً».
مفهوم حدیث: «عایشه لمیفرماید: رسول الله جدر آن بیماریی که دیگر بهبود نیافت فرمود: خداوند یهود ونصاری را لعنت کند که قبر پیامبرانشان را مسجد قرار دادند.
عایشه لمیفرماید: و اگر ترس از این وجود نداشت که از امت اسلام نیز کسانی قبر پیامبر جرا مسجد قرار دهند قبر ایشان برای همه بارز میشد، ولی ترس از این وجود داشت که قبرش را مسجد قرار دهند».
۱۶۶-« عَنْ عَبدِ الله بن مَسعُوُد س عَن النبيِّ ج قال: ليس مِنَّا مَنَ ضَرَبَ الخُدُودَ وَشَقَّ الجيُوبَ وَدَعَا بِدَعوى الجَاهِليةِ».
واژهها:
الخدود: جمع خَدّ به معنی گونه، به صورت نیز اطلاق میشود.
الجیوب: جمع جَیب به معنی گریبان.
دعوى الجاهلية: نوحه خواندن و هر چیزی که دلالت بر عدم رضایت به قضا و قدر الهی داشته باشد.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن مسعود سمیفرماید: پیامبر جفرمودند: کسی که هنگام مرگ شخصی به صورت خود بزند و گریبان خود را پاره کند و نوحه خوانی کند از ما نیست».
۱۶۷-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: مَنْ شَهِدَ الْجِنَازَةَ حَتَّى يُصَلَّى عَلَيْهَا فَلَهُ قِيرَاطٌ، وَمَنْ شَهِدَ حَتَّى تُدْفَنَ فَلَهُ قِيرَاطَانِ، قِيلَ: وَمَا الْقِيرَاطَانِ؟ قَالَ: مِثْلُ الْجَبَلَيْنِ الْعَظِيمَيْنِ.
وَلِمُسْلِمٍ: أَصْغَرُهُمَا مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ».
واژهها:
قیراط: یکی از واحدهای وزن است که معادل ۲۱۲۵/۰ گرم میباشد، ولی چنانکه در این حدیث آمده است منظور وزن عادی آن نیست.
مفهوم حدیث: «ابو هریره ساز رسول الله جروایت میکند که ایشان فرمودند: هر کس در تشییع جنازه حاضر شود تا زمانی که بر آن نماز خوانده شود یک قیراط اجر دارد، و هر کس تا زمانی که دفن شود حضور داشته باشد دو قیراط اجر دارد. شخصی پرسید: منظور از دو قیراط اجر چیست؟ پیامبر جفرمود: مانند دو کوه بزرگ.
و در صحیح مسلم آمده است: کوچکترین آن مانند کوه احد است».