ترجمه عمدة الأحکام من کلام خیر الأنام

فهرست کتاب

بابُ بیعِ المُدَبَّرِ: باب فروش برده ای که آزادیش معلق به مرگ آقایش می باشد

بابُ بیعِ المُدَبَّرِ: باب فروش برده ای که آزادیش معلق به مرگ آقایش می باشد

۴۱۸ -«عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب قَالَ: دَبَّرَ رَجُلٌ مِنْ الأَنْصَارِ غُلاماً لَهُ.

وَفِي لَفْظٍ: بَلَغَ النَّبِيَّ ج أَنَّ رَجُلاً مِنْ أَصْحَابِهِ أَعْتَقَ غُلاماً لَهُ عنْ دُبُرٍ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَالٌ غَيْرُهُ، فَبَاعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ج بِثَمَانِمِائَةِ دِرْهَمٍ، ثُمَّ أَرْسَلَ ثَمَنَهُ إلَيْهِ».

واژه‌ها:

دَبَّرَ: آقا آزادی برده اش را به بعد از مرگش موکول کرد.

أَعْتَقَ: آزاد کرد.

دُبُر: بعد از مرگ.

الدِرْهَم: واحد پولی است که برابر با ۹۷۵/۲ گرم طلا می‌باشد.

ثَمَنَهُ: پولش.

مفهوم حدیث: «جابر بن عبد الله بمی‌فرماید: شخصی از انصار آزادی برده اش را به بعد از مرگش موکول کرد.

و در روایتی: به پیامبر جخبر رسید که یکی از اصحابش آزادی غلامش را به بعد از مرگش موکول کرده است، و غیر از غلام مال دیگری نیز نداشت، پیامبر جغلامش را به هشتصد درهم فروخت و پولش را برای آن شخص فرستاد».

توضیح: علت اینکه پیامبر جبرده اش را فروخت این است که او در آزاد کردن برده اش افراط کرده بود به گونه‌ای که می‌خواست تمام مالش را آزاد کند، پیامبر جبا او مخالفت کرد زیرا او می‌بایست به فکر خانواده و فرزندانش نیز می‌بود.