بابٌ جامعٌ: بابی در امور متفرقه نماز
۱۰۹-«عَنْ أَبِي قَتَادَةَ الحَارِثْ بْنِ رِبْعِيٍّ الأَنْصَارِيِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ ج: إذَا دَخَلَ أَحَدُكُمْ الْمَسْجِدَ فَلا يَجْلِسْ حَتَّى يُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ».
مفهوم حدیث: «ابو قتاده حارث بن ربعی انصاری سمیفرماید: رسول خدا جفرمودند: هر گاه شخصی از شما وارد مسجد شد تا دو رکعت نماز تحیت مسجد نخواند ننشیند».
۱۱۰-«عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ س قَالَ: كُنَّا نَتَكَلَّمُ فِي الصَّلاةِ، يُكَلِّمُ الرَّجُلُ مِنَّا صَاحِبَهُ، وَهُوَ إلَى جَنْبِهِ فِي الصَّلاةِ، حَتَّى نَزَلَتْ ﴿وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ﴾[البقرة: ۲۳۸] فَأُمِرْنَا بِالسُّكُوتِ وَنُهِينَا عَنْ الْكَلامِ».
مفهوم حدیث: «زید بن ارقم سمیفرماید: ما در نماز صحبت میکردیم، شخصی از ما را میدیدی که در نماز با بغل دستیش صحبت میکرد، تا اینکه آیهی: ﴿وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ﴾ [البقرة: ۲۳۸] (و برای خدا با سکوت به نماز باییستید)([۳۲] ) نازل شد، آنگاه به ما امر شد تا در نماز ساکت باشیم و از صحبت کردن نهی شدیم».
۱۱۱-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ وَأَبِي هُرَيْرَةَ ش عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج أَنَّهُ قَالَ: إذَا اشْتَدَّ الْحَرُّ فَأَبْرِدُوا عَنِ الصَّلاةِ، فَإِنَّ شِدَّةَ الْحَرِّ مِنْ فَيْحِ جَهَنَّمَ».
واژهها:
اشتد الحر: گرما شدت گرفت.
فَأَبْرِدُوا عَنِ الصَّلاةِ: نماز را در وقتی بخوانید که هوا خنک باشد.
فیح جهنم: شدت گرمای جهنم و فوران آن.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر و ابو هریره شاز رسول الله جروایت میکنند که ایشان فرمودند: هر گاه گرما شدت گرفت نماز را به تاخیر بیاندازید تا هوا خنک شود، زیرا شدت گرفتن گرما از شدت آتش جهنم است».
۱۱۲-«عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: مَنْ نَسِيَ صَلاةً فَلْيُصَلِّهَا إذَا ذَكَرهَا، لا كَفَّارَةَ لَهَا إلاَّ ذَلِكَ، و تلا قوله تعالى: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ﴾[طه: ۱۴]
وَلِمُسْلِمٍ: مَنْ نَسِيَ صَلاةً أَوْ نَامَ عَنْهَا فَكَفَّارَتُهَا أَنْ يُصَلِّيَهَا إذَا ذَكَرَهَا».
مفهوم حدیث: «انس بن مالک سمیفرماید: رسول الله جفرمودند: هر کس نمازی را فراموش کرد همان لحظه که به یاد آورد آن را بخواند، هیچ کفارهای جز این بر او نیست، و پیامبر جاین آیه را تلاوت کردند ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ﴾[طه: ۱۴] (و نماز را برای یاد من برپا کن).
و در صحیح مسلم نیز آمده است که پیامبر جفرمودند: هر کس نمازی را فراموش کرد یا در وقت آن نماز خواب بود کفاره اش خواندن آن نماز در لحظهای است که آن را به یاد میآورد».
۱۱۳-«عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب أَنَّ مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ س كَانَ يُصَلِّي مَعَ رَسُولِ اللهِ ج العِشَاءَ الآخِرَةِ، ثُمَّ يَرْجِعُ إلَى قَوْمِهِ فَيُصَلِّي بِهِمْ تِلْكَ الصَّلاةَ».
واژهها:
العِشَاءَ الآخِرَةِ: نماز عشاء.
مفهوم حدیث: «جابر بن عبد الله بمیفرماید معاذ بن جبل سنماز عشاء را با رسول الله جمیخواند سپس به نزد قومش باز میگشت و همان نماز را برایشان امامت میداد».
۱۱۴-«عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: كُنَّا نُصَلِّي مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج فِي شِدَّةِ الْحَرِّ، فَإِذَا لَمْ يَسْتَطِعْ أَحَدُنَا أَنْ يُمَكِّنَ جَبْهَتَهُ مِنَ الأَرْضِ بَسَطَ ثَوْبَهُ فَسَجَدَ عَلَيْهِ».
يُمَكِّنُ جَبْهَتَهُ مِنَ الأَرْضِ: پیشانیش را بر زمین میگذارد.
بسط ثوبه: لباسش را پهن کرد.
مفهوم حدیث: «انس بن مالک سمیفرماید: همراه رسول الله جدر شدت گرما نماز میخواندیم، اگر کسی از ما نمیتوانست پیشانیش را بر زمین بگذارد لباسش را پهن میکرد و بر آن سجده مینمود».
۱۱۵-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: لا يُصَلِّي أَحَدُكُمْ فِي الثَّوْبِ الْوَاحِدِ لَيْسَ عَلَى عَاتِقِهِ مِنْهُ شَيْءٌ».
واژهها:
الثوب الواحد: در قدیم پوشش مرد عبارت بود از دو قطعه پارچه که اگر آن را بر نیم تنۀ بالا میپوشید رداء و اگر بر نیم تنۀ پایین میپوشید ازار میگفتند، که امروزه شلوار و پیراهن همین حکم را دارند، و منظور از «الثوب الواحد» ازار میباشد.
العاتق: بین بازو و اول گردن، شانه.
مفهوم حدیث: «ابو هریره سمیفرماید: رسول الله جفرمودند: هیچ کس تنها در یک لباس که نتواند با مقداری از آن شانه اش را بپوشاند نماز نخواند».
توضیح: نهی از خواندن نماز با چنین حالتی در آغاز اسلام بود، و در نصوص دیگر جواز خواندن نماز با یک لباس که بتوان عورت خود را پوشانید ثابت شده است.
۱۱۶-«عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ب عَنِ النَّبِيِّ ج أَنَّهُ قَالَ: مَنْ أَكَلَ ثُوماً أَوْ بَصَلاً فَلْيَعْتَزِلْنَا أَوْ لِيَعْتَزِلْ مَسْجِدَنَا، وَلْيَقْعُدْ فِي بَيْتِهِ، وَأُتِيَ بِقِدْرٍ فِيهِ خَضِرَاتٌ مِنْ بُقُولٍ، فَوَجَدَ لَهَا رِيحاً، فَسَأَلَ، فَأُخْبِرَ بِمَا فِيهَا مِنْ الْبُقُولِ، فَقَالَ: قَرِّبُوهَا- إلَى بَعْضِ أَصْحَابِه كَانَ مَعَهُ- فَلَمَّا رَآهُ كَرِهَ أَكْلَهَا، قَالَ: كُلْ، فَإِنِّي أُنَاجِي مَنْ لا تُنَاجِي».
واژهها:
الثوم: پیاز سیر.
البصل: پیاز.
فلیعتزلنا: از ما کناره بگیرد، با ما ننشیند.
لیعتزل مسجدنا: از مسجد ما کناره بگیرد، دور شود.
القِدْر: دیگ.
خضرات من بقول: حبوباتی که از سبزیجات هستند.
بعض أصحابه: منظور ابو ایوب انصاری ساست.
أُنَاجِي مَنْ لا تُنَاجِي: من با کسی مناجات میکنم که تو با آن مناجات نمیکنی. منظور از مناجات در این حدیث آن چنانکه در احادیث دیگر وارد شده صحبت کردن با ملائکه است.
مفهوم حدیث: «جابر بن عبد الله باز پیامبر جروایت میکند که ایشان فرمودند: هر کس سیر یا پیاز بخورد به مسجد ما یا به ما نزدیک نشود، و در خانه اش بماند. و برای ایشان دیگی از حبوبات آوردند، پیامبر جاحساس کرد که از آن دیگ بوی بدی بلند میشود، بنابر این دربارۀ محتوای آن دیگ پرسیدند، به ایشان گفتند که در این دیگ حبوبات است، پیامبر جگفتند: این دیگ را برای صاحب من (ابو ایوب انصاری س) نزدیک کنید، وقتی ابو ایوب دید که پیامبر جاز آن نخورد او نیز از خوردنش اجتناب کرد، پیامبر جبه او گفتند: بخور، زیرا من با کسانی صحبت میکنم که تو با آنها صحبت نمیکنی»([۳۳] ).
۱۱۷-«عَنْ جَابِرِ بنِ عبدِ اللهِ ب أَنَّ النَّبِيَّ ج قَالَ: مَنْ أَكَلَ الثُّومَ أَوِالْبَصَلَ أَوِالْكُرَّاثَ فَلا يَقْرَبَنَّ مَسْجِدَنَا، فَإِنَّ الْمَلائِكَةَ تَتَأَذَّى مِمَّا يَتَأَذَّى مِنْهُ الإِنْسَانُ.
وفي روايةٍ: بنو آدمَ».
واژهها:
الکراث: تره فرنگی، پیاز چه.
یتأذی: اذیت میشود، ناراحت میشود.
مفهوم حدیث: «جابر بن عبد الله باز پیامبر جروایت میکند که ایشان فرمودند: هر کس سیر یا پیاز یا تره بخورد به مسجد ما نزدیک نشود، زیرا چیزی که انسان از آن اذیت میشود ملائکه نیز اذیت میشوند.
و در روایتی به جای انسان بنو آدم آمده است»([۳۴] ).
[۳۲] منظور سکوت مطلق نیست، بلکه مراد خودداری از صحبت کردن با دیگران است، زیرا اگر کسی در نمازش مطلقا ساکت بماند و اذکار و واجبات نماز را نخواند نمازش باطل است. [۳۳] منظور صحبت کردن با ملائکه است. [۳۴] هر چیزی که با خوردن آن باعث ایجاد بوی بد شود همین حکم را دارد مانند تربچه.