ترجمه عمدة الأحکام من کلام خیر الأنام

فهرست کتاب

بابُ الفَرَائِضِ: باب میراث و سهمیه های آن

بابُ الفَرَائِضِ: باب میراث و سهمیه های آن

۲۹۵-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب عَنْ النَّبِيِّ ج قَالَ: أَلْحِقُوا الْفَرَائِضَ بِأَهْلِهَا، فَمَا بَقِيَ فَهُوَ لأَوْلَى رَجُلٍ ذَكَرٍ.

وَفِي رِوَايَةٍ: اقْسِمُوا الْمَالَ بَيْنَ أَهْلِ الْفَرَائِضِ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ، فَمَا تَرَكَتِ الفَرَائِضُ فَلأَوْلَى رَجُلٍ ذَكَرٍ».

واژه‌ها:

ألحقوا: برسانید، بدهید.

الفرائض: سهمیه‌های مشخص شده در میراث.

مفهوم حدیث: «عبد الله بن عباس بمی‌فرماید: سهمیه‌های مشخص شده در میراث را به صاحبانش بدهید، سپس هر چه باقی ماند برای نزدیکترین مرد به میت است.

و در روایتی: مال را بین صاحبان سهمیه‌های مشخص شده آنچنانکه در قرآن آمده است تقسیم کنید، و هر چه بعد از این سهمیه‌ها باقی ماند برای نزدیکترین مرد به میت است».

۲۹۶-«عَنْ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ ب قَالَ: قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَتَنْزِلُ غَداً فِي دَارِكَ بِمَكَّةَ؟ قَالَ: وَهَلْ تَرَكَ لَنَا عَقِيلٌ مِنْ رِبَاعٍ أَوْ دُوْرٍ؟ ثُمَّ قَالَ: لا يَرِثُ الْمُسْلِمُ الْكَافِرَ وَلا الْكَافِرُ الْمُسْلِمَ».

واژه‌ها:

الدار: خانه، منزل.

الرِّبَاع: مکانهای اقامت.

الدور: جمع الدار به معنی خانه.

مفهوم حدیث: «اسامه بن زید بمی‌فرماید: به رسول الله جگفتم: آیا فردا در مکه در خانه‌ات ساکن می‌شوی؟ فرمودند: مگر عقیل برای ما جایی به منظور اقامت باقی گذاشته است؟ سپس فرمودند: مسلمان از کافر ارث نمی‌برد و کافر نیز از مسلمان ارث نمی‌برد».

۲۹۷-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب أَنَّ النَّبِيَّ ج نَهَى عَنْ بَيْعِ الْوَلاءِ وَعَنْ هِبَتِهِ».

واژه‌ها:

الولاء: حق آزاد ساختن برده.

الهبة: بخشش.

مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمی‌فرماید: پیامبر جاز فروش و بخشش حق آزاد کردن برده جلوگیری کردند».

۲۹۸-«عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: كَانَتْ فِي بَرِيرَةَ ثَلاثُ سُنَنٍ، خُيِّرَتْ عَلَى زَوْجِهَا حِينَ عَتَقَتْ، وَأُهْدِيَ لَهَا لَحْمٌ فَدَخَلَ عَلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ ج وَالْبُرْمَةُ عَلَى النَّارِ، فَدَعَا بِطَعَامٍ فَأُتِيَ بِخُبْزٍ وَأُدْمٍ مِنْ أُدْمِ الْبَيْتِ، فَقَالَ: أَلَمْ أَرَ الْبُرْمَةَ عَلَى النَّارِ فِيهَا لَحْمٌ؟ قَالُوا: بَلَى، يَا رَسُولَ اللَّهِ، ذَلِكَ لَحْمٌ تُصُدِّقَ بِهِ عَلَى بَرِيرَةَ فَكَرِهْنَا أَنْ نُطْعِمَكَ مِنْهُ، فَقَالَ: هُوَ عَلَيْهَا صَدَقَةٌ، وَهُوَ لَنَا مِنْهَا هَدِيَّةٌ. وَقَالَ النَّبِيُّ ج فِيهَا: إنَّمَا الْوَلاءُ لِمَنْ أَعْتَقَ».

واژه‌ها:

السنن: جمع سُنَّة به معنی راه و روش است.

خُيِّرَتْ: به او حق اختیار داده شد.

عَتَقَتْ: آزاد شد.

أُهْدِيَ لَهَا: به او هدیه داده شد.

الْبُرْمَةُ: دیگی ساخته شده از سنگ.

الأُدْم: خورشت.

مفهوم حدیث: «عایشه لمی‌فرماید: بریره سبب به وجود آمدن سه سنت بود، هنگامی‌که آزاد شد برای باقی ماندن با همسرش که هنوز برده بود به او حق اختیار داده شد، و قطعه‌ای گوشت به او هدیه داده شده بود که ما در حال پختن آن بودیم، در همان حال رسول الله جبه خانۀ من آمد و دیگ نیز بر روی آتش بود، ایشان درخواست غذا کردند، برایشان مقداری نان و خورشت خانه آوردند، فرمودند: مگر نمی‌بینم که دیگ با گوشت بر روی آتش است؟ گفتند: بله یا رسول الله، این گوشتی است که به بریره صدقه داده شده است، و شایسته ندانستیم تا به شما از آن بدهیم، فرمودند: این گوشت برای بریره صدقه است و برای ما از طرف بریره هدیه است.

و همچنین پیامبر جدر قضیۀ بریره فرمودند: حق آزادی برده از آن کسی است که برده را آزاد می‌کند».