دلیل و برهان در تبرئه ابوهریره از بهتان

فهرست کتاب

فصل اول پاسخ به تهمت‌های عبدالحسین شرف‌الدین موسوی

فصل اول پاسخ به تهمت‌های عبدالحسین شرف‌الدین موسوی

عبدالحسین در مقدمه کتابش «ابوهریره»، ص ٥ می‌گوید: این بررسی زندگی یک صحابی است که از پیامبر  ص احادیث زیادی روایت کرد و در روایت حدیث افراط نموده است، و در صحاح اهل سنت و در همه مسانیدشان احادیث او را بیش از حد روایت کرده‌اند، و این کثرت روایت، ما را بر آن داشت تا علت و منبع این کار را بررسی کنیم چون که این روایات با زندگی دینی و عقلی ما ارتباط مستقیم دارد و اگر هم چنین چیزی نمی‌بود ما به بررسی و اسباب این روایات نمی‌پرداختیم و آن را مورد بررسی قرار نمی‌دادیم و نیازی نبود که به این احادیث و راوی آن توجه کنیم.

اما چه کنیم که فقهای این گروه بزرگ و متکلمین آنها در بسیاری از احکام دین و در فروع و اصول آن بدون فکر و اندیشه به این احادیث استدلال کرده‌اند، در حقیقت نباید این کار اهل سنت شگفت‌انگیز باشد چون که آنها معتقدند همه اصحاب عادل‌اند، ولی از آن جا که چنین اصلی دلیلی ندارد چنان که در جایش توضیح داده شده است بنابراین چاره‌ای نداشتیم جز اینکه این فرد و روایت‌هایش را از نظر کمّی و کیفی مورد بررسی قرار دهیم تا در مورد احادیثی که متعلق به احکام فرعی و اصلی الهی است و او روایت کرده آگاه باشیم.

بنابراین به ناچار زندگی این صحابی (ابوهریره) و احادیث او را مورد بررسی قرار دادیم. و اینجانب بیش از حد بررسی و کاوش نمودم و بعد از تلاش و بررسی حقیقت را در قالب این کتاب ارائه داده‌ام.

تاریخ زندگی ابوهریره و تحلیل وضعیت روانی او را در این کتاب به شما عرضه می‌داریم، و همه ابعاد شخصیتی او و ماهیت و حقیقت او را کاملاً در این کتاب ارائه می‌دهیم تا شما کاملاً او را بشناسید.

و وقتی در احادیث ابوهریره دقت نمودیم و از نظر کمیّ و کیفی آن را زیر ذره‌بین گذاشتیم به خدا سوگند چاره‌ای جز اعتراض بر همه احادیث او نداشتیم.

و هر‌کس آزاد و بی‌طرفانه به این همه احادیثی که ابوهریره روایت کرده که تعداد آن از مجموع احادیثی که خلفای اربعه و امهات المؤمنین و همه زنان و مردان هاشمی روایت کرده‌اند بیشتر است نگاه کند، هرگز آن را نمی‌پذیرد. و چگونه فرد بی‌سوادی که بعدها مسلمان شد و مدت کمی همراه پیامبر  ص بود می‌تواند تعدادی از احادیث را به خاطر بسپارد که خویشاوندان پیامبر  ص و مسلمانان پیشگام آن تعداد را حفظ نکرده‌اند. و ما اگر با مقیاس علمی و فنّی به قضیه نگاه کنیم می‌بینیم که معیارهای علمی آنچه را که این راوی افراطی روایت کرده تا حد زیادی قبول ندارند. و سنت بسی برتر از آن است که علف‌های خارداری را به آغوش بگیرد که ابوهریره بوسیلۀ آن وجدان‌های حرفه‌ای و تخصصی را دچار عذاب کرده است و پس سنت بالاتر از آن است که با چنین روایاتی که معیارهای علمی را زیر پا می‌گذارد سیمای پاکش آلوده گردد و به پیامبر  ص و امتش توهین شود....

آری صحابی بودن فضیلت بزرگی است اما اصحاب معصوم نیستند و در میان آنها افرادی عادل و دستکار و اولیا و برگزیده و صادق‌اند که این دسته علما و بزرگان اصحاب به شمار می‌روند، و از طرفی در میان اصحاب افرادی مجهو‌ل‌الحال و منافق و جنایتکار بوده‌اند که قرآن به صراحت این مطلب را بیان می‌کند و می‌گوید: ﴿وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ لَا تَعۡلَمُهُمۡۖ نَحۡنُ نَعۡلَمُهُمۡ [التوبة: ١٠١][٣٩]. «و از اهل مدینه (نیز)، گروهى سخت به نفاق پاى بندند. تو آنها را نمى‏شناسى، ولى ما آنها را مى شناسیم».

بنابراین افراد عادل اصحاب حجت هستند و در مورد کسانی که وضعیت و حالت ناشناخته‌ای داشته‌اند تحقیق می‌کنیم، و آن دسته از اصحاب که جنایتکار بوده‌اند ارزشی ندارند و حدیثشان هم ارزشی ندارد. این است نظریه ما در مورد راویان حدیث چه صحابی باشند و چه غیر از صحابی. و قرآن و سنت همین نظریه را تأیید می‌کند، از این رو آنان که حدیث جعل می‌کرده‌اند اگر هم لفظ صحابی بر آن اطلاق شود ما از آنها نخواهیم گذشت و مخدوش بودن عدالت آنها را بیان می‌کنیم، چون اگر از آنها بگذریم به خدا و پیامبرش  ص و بندگان خدا خیانت کرده‌ایم، و علما و بزرگان و صدیقان و صالحان اصحاب پیامبر  ص و عترت او که آن را به منزله کتاب قرار داده و آن را الگویی برای خردمندان قرار داده است برای ما کافی هستند.

بنابراین گرچه ما در مقدمات قضیه اختلاف داریم در نتیجه آن متفق هستیم به این صورت که جمهور (اهل سنت) از ابوهریره و سمره ‌بن جندب و مغیره و معاویه و ابن عاص و مروان و امثالشان می‌گذرند و آنها را عادل می‌دانند و می‌گویند چون آنها از زمره اصحاب پیامبر  ص هستند باید به خاطر تقدیس پیامبر  ص آنها را عادل دانست. و ما از اینها به خاطر تقدیس و پاک کردن دامن پیامبر  ص و سنت او انتقاد می‌کنیم و هر فرد آزادی فرق حقیقت و تقدیس و تعظیم را می‌داند.

و بدیهی است که با تکذیب هر کسی که چیزی از پیامبر  ص روایت می‌کند که باورنکردنی است پیامبر  ص بیشتر مورد تعظیم و تقدیس قرار می‌گیرد و منطق علمی که پیامبر  ص از پرچمداران علم و شریعت خواسته و از دروغ گفتن بر او برحذر داشته و به جهنم تهدید کرده است، با چنین تکذیبی بیشتر سازگاری دارد.

من این پژوهش را در قالب کتابم - ابوهریره - خالصانه ارائه می‌دهم تا سنت پیامبر  ص را مورد پالایش قرار دهم و همچنین دامان پیامبر  ص بزرگ و فرزانه را از دروغ‌ها پاک کنم.

[٣٩]- (و من اهل المدینه) منظور این نیست که آنها از صحابه هستند، منافقان از اهل مدینه هستند و بعضی از منافقان از جاههای دیگر می‌باشند، اما صحابی بودن و منافق بودن با هم جمع نمی‌شوند و اینکه در مدینه افراد منافقی بوده باشد اشکال ندارد چون از اهل مکه و مدینه نیز افرادی بوده‌ که کافر و طاغوتی بوده‌اند. و نصوص زیادی در مورد عدالت اصحاب در قرآن و سنت بیان شده است.