اعتراض ابوریه به حدیث «خداوند خروسی دارد که گردنش زیر عرش است»
در ص ٩٤ ابوریه میگوید: (حاکم در مستدرک و طبرانی از ابوهریره روایت کردهاند که گفت که پیامبر ص فرمود: خداوند به من اجازه داده تا از خروسی سخن بگویم که پاهایش در زمین و گردنش زیر عرش است و میگوید: «سبحانك ما أعظم شأنك»، به او پاسخ داده میشود: کسی که به دروغ به من سوگند بخورد این را نمیداند. این حدیث از گفتههای کعب الاحبار است که او میگوید: (خداوند خروسی دارد که گردنش زیر عرش است و پاهایش زیر زمین است هر گاه بانگ دهد خروسها بانگ میدهند آنگاه او میگوید: «سبحان القدوس الـملك الرحمن لا إله غیره».
میگویم (مؤلف) مجلسی در بحار، ٦٥/٩-٨ روایاتی در مورد فضیلت نگهداری خروس و ماکیان آورده است و در ضمن آن همین روایت مستدرک را از طریق ابوهریره نیز آن جا ذکر کرده است.
و احادیثی از طریق اهل بیت نیز در این مورد روایت شده است وهب از ابن عباس و او از پیامبر ص روایت میکند که خداوند متعال خروسی دارد که پاهایش در قعر زمین هفتم است و سرش در عرش است[٤٥٠].
و جابر جعفی میگوید از ابوعبدالله شنیدم که میگفت: خداوند خروسی دارد که پاهایش در زمین و سرش زیر عرش است. و در روایتی دیگر آمده است که سرش در آسمان زیر عرش است - و یک بال آن در شرق و یک بال آن در غرب است و میگوید: «سبحان الـملك القدوس» وقتی چنین میگوید: همه خروسها بانگ میزنند و او جواب میدهد و وقتی صدای خروس را میشنوید بگویید: «سبحان ربي الـمــلك القدوس»[٤٥١].
و در روضه الکافی، ص ٢٢٨ محمدبن فضیل از ابوجعفر ÷ روایت میکند که گفت: خداوند خروسی دارد که پاهایش در زمین هفتم است و گردنش زیر عرش است و بالهایش در هوا میباشند در ثلث دوم آخر شب بالهایش را میزند و بانگ برمیآورد «صبوح قدوس ربنا الله الـملك الحق المبين فلا إله غيره رب الملائكة والروح» آنگاه خروسها بال میزنند و بانگ برمیآورند.
و در بحار، ٨٧/١٨١ دارم بن قبیصه از امام رضا ÷ و او از پدرش!! روایت میکند که پیامبر ص فرمود: خداوند خروسی زیر عرش دارد که پاهایش در زمین هفتم است در یک سوم اخیر شب تسبیح خدا را میگوید که همه او را میشنوند به جز انسانها و جنها در آن وقت خروسهای دنیا بانگ برمیآورند.
آیا این ائمه و راویان احادیث آنها از کعب الاحبار یاد گرفتهاند؟! و آیا همان طور که ابوریه ادعا میکند از یهود آموختهاند؟
میگویم (مؤلف) همه این احادیث از طریق شیعه ثابت شده و صحیح هستند اما از طریق ابوهریره حدیث از او ثابت نیست و ابن جوزی این حدیث را موضوع و ساختگی قرار داده است، و حاکم در تصحیح به تساهل معروف است، و از جمله چیزهایی که بر عدم ثبوت این حدیث دلالت میکند مطلبی است که ابن قیم در پاسخ به سؤالهای طرابلسی گفت: خلاصه اینکه همه احادیث خروس دروغ هستند به جز یک حدیث و آن اینکه «هر گاه صدا و بانگ خروس را شنیدید از فضل خدا بخواهید چون او فرشتهای را دیده است»[٤٥٢].
اما اینکه او حدیث را به نویری نسبت داده است باید گفت که نویری ادیبی از قرن هفتم است و معلوم نیست این را از کجا فراگرفته است ... پس وقتی که حدیث ساختگی و موضوع است از ابوهریره و از پیامبر ص ثابت نیست و اینگونه آنچه ابوریه گفته است از اساس درهم فرومیریزد و قول کعب از طریق ائمه معصومین شما روایت شده است.
[٤٥٠]- البحار، ٨٧/١٨١ و ١٨٣.
[٤٥١]- بحار، ٦٥/٣ و ٨٧/١٨٣ و ١٨٥ مشکاة الانوار، ص ٢٦٣، روضة الواعظین، ٢/٤٦٨، حلیة المتقین، ص ٥٩٧، التوحید، صدوق، ص ٢٧٩.
[٤٥٢]- محمد ابوشهبه، ص ١٢٦.