افراط ائمه شیعه در روایت حدیث
عبدالحسین در مورد این تعداد خیلی زیاد احادیثی که ائمه او روایت کردهاند چه میگوید؟! احادیثی که چندین برابر تعداد احادیثی است که ابوهریره روایت کرده است، یک نفر از یکی از ائمه معصومین عبدالحسین شانزده هزار حدیث میپرسد!! چنان در الکشی، ص ١٤٦، ح٦٧ در شرح حال محمدبن مسلم ثقفی آمده است، از محمدبن مسلم روایت است که گفت: هیچ چیزی به ذهنم خطور نکرده مگر از آن ابوجعفر ÷ را پرسیدم تا جایی که او را از سی هزار حدیث پرسیدم!!! و اباعبدالله را ده هزار حدیث پرسیدم و او جواب داد[٢٢٠] بلکه معصومی به سی هزار مسئله پاسخ میدهد در حالی که کودکی است که هنوز به سن بلوغ نرسیده است!.
در الکافی، (١/٤٩٦ روایت ٧) آمده است: علیبن ابراهیم از پدرش روایت میکند که گفت: گروهی از شیعیان اطراف، اجازه ورود نزد ابیجعفر را خواستند او به آنها اجازه داد، و آنان وارد شدند و در یک مجلس او را از سی هزار مسأله پرسیدند!! و او ÷ جواب داد در حالی که نه ساله بود!![٢٢١].
و در البحار، ٢٢/٤٦١، ح٩ در روایتی طولانی از ام سلمه همسر پیامبر ص روایت شده که گفت: پیامبر ص در بیماریاش فرمود: دوستم را فراخوانید - تا اینکه گفت - فاطمه به دنبال علی فرستاد وقتی علی آمد پیامبر ص بلند شد و سپس علی را با لباسش پوشاند، علی گفت: او هزار حدیث برای من گفت: که از هر حدیث هزار حدیث دیگر باز میشود!! تا اینکه عرق کردم و پیامبر خدا ص هم عرق کرد و عرق او روی من ریخت و عرقهای من بر او جاری شدند[٢٢٢].
[٢٢٠]- القطرة، ١/٢٠٨، ح٥، البحار، ٤٦/٢٩٢، ح١٧، و ص ٢٩٤، ح٢٥ و ص ٣٢٨، ح٩، الاختصاص، ص ٢٠١، الکشی، ص ١٥٠، ح ٦٧.
[٢٢١]- القطرة، ١/٢٤٨، ح ٦، الاختصاص، ص ١٠٢، البحار، ٥٠/٨٦، ح ١ و ص ٩٣، الجامع، ١/٤١١، ح٣٨٨.
[٢٢٢]- البحار، ٣٣/٤٠٤ و ٤٠/٢١٥، ح ٩ و ٤١/٢٨٦-٢٧٨، ج ٧.