پاسخ به عبدالحسین
اینکه او میگوید که ابوهریره بیش از حد حدیث روایت کرده و افراط نموده، دروغ است، ابوهریره حافظ حدیث بود و او کسی بود که بعد از وفات سران و بزرگان اصحاب پیامبر ص، مفتی امت بود که به آنها فتوا میداد و بعد از آن که اصحاب به کشورهای دیگر رفتند که به مردم آن مناطق دین بیاموزند ابوهریره به همراه کسانی دیگر از اصحاب که در مدینه مانده بودند مرجع دینی مسلمین بود، در مطالبی که بعداً بیان خواهد شد مفصلاً به این اعتراض و تهمت عبدالحسین پاسخ خواهیم داد، اما باید در اینجا اشاره کنیم که ابوهریره در روایت حدیث افراط نکرده است بلکه او از دیگر علمای صحابه بود که از او استفتاء میشد. و او فتوا میداد و از او سؤال میپرسیدند و او جواب میداد، پس او نه در دوران خلفای راشدین و نه بعد از آنها افراط نکرده است، بلکه مسلمین به او اعتماد داشتند و جایگاه او را میدانستند از این رو او را در جایگاه شایستهاش قرار میدادند، و چه بسیار افرادی بودند که مسافتهای طولانی را طی میکردند تا به دیدار ابوهریره بیایند و چه بسیار کسانی از خود مدینه بودند که برای پرسیدن مسئلهای یا حدیثی پیش بزرگان اصحاب نمیرفتند و نزد ابوهریره س میآمدند.
پس ابوهریره از پیش خود حدیث زیاد نگفته است، بلکه مردم به حفظ او اعتماد داشتند بنابراین میکوشیدند تا از چشمه دانش او بهره ببرند، پس ابوهریره چه گناهی کرده است، و حال آن که ابن عمر و طلحه بن عبیدالله و زبیر و دیگران به علم و حفظ او شهادت دادهاند، و آنگاه که مردم فکر کردند که او زیاد حدیث میگوید خودش گفت: اگر من حفظ کردهام و آنها فراموش کردهاند چه گناهی دارم.
در منابع شیعه (البحار، ١٨/١٣) باب معجزات النبي في استجابة دعائه به نقل از الخرائج آمده است: که ابوهریره به پیامبر ص گفت: احادیث زیادی از تو میشنوم و فراموش میکنم، پیامبر فرمود: لباست را پهن کن، ابوهریره میگوید: لباسم را پهن کردم آنگاه پیامبر ص دستش را در آن گذاشت و گفت: لباست را جمع کن و من آن را جمع کردم از آن به بعد من فراموش نمیکردم.
اگر پیامبرخدا ص برای ابوهریره س دعا کرده که خداوند به او حافظه قوی بدهد ابوهریره چه گناهی کرده است؟!
مؤلف میگوید: که پیامبرخدا ص برای علی دعا کرد که خداوند به او فهم و حافظه بدهد، از آن پس حتی آیه را از کتاب خدا را فراموش نکرد.
در بحارالانوار، ٤٠/١٣٩ باب ٩٣ آمده است که پیامبر ص هزار باب به او آموخت!! سلیم بن قیس از امیرالمؤمنین ÷ روایت میکند که گفت: من هر گاه از پیامبر ص میپرسیدم مرا جواب میداد، و اگر سؤال نمیکردم خودش به من میگفت، پس هیچ آیهای در هیچ جایی نه در شب نه در روز نه در آسمان و نه در زمین و نه در دنیا و نه در آخرت و نه در بهشت و نه در جهنم و نه در دامنه و نه بر کوه و نه در تاریکی و نه در روشنایی نازل نشده مگر آن که پیامبر ص آن را برایم خوانده است و به من املاء کرده است و من آن را با دست خود نوشتهام، و تفسیر آن و محکم و متشابه و عام و خاص آن را به من آموخته است، و به من آموخته که آیه در کجا و چگونه و در مورد چه کسانی نازل شده است، پیامبر ص برایم دعا کرد که خداوند به من فهم و حافظه بدهد، بنابراین هیچ آیه از کتاب خدا را فراموش نکردهام، و فراموش نکردهام که در کجا نازل شده است.
اگر پیامبر ص برای علی س دعا کرده است که خداوند به او حافظه بدهد علی چه گناهی کرده است؟! و اگر طبق ادعای شیعهها پیامبر ص به او هزار باب یا هزار کلمه آموخته است او چه گناهی دارد؟!.
ثمالی از ابیجعفر روایت میکند که گفت: علی ÷ فرمود: پیامبر خدا ص هزار باب به من آموخت که از هر بابی هزار باب گشوده میشود!! و در روایتی دیگر آمده است، پیامبر خدا ص هزار کلمه به علی آموخت که از هر کلمه هزار کلمه دیگر گشوده میشود[٤٠].
و محمدمهدی در کتاب خود «الجامع لرواة وأصحاب الإمام الرضا»، ١/٢٤٤ نقل میکند که امیرالمؤمنین ÷ گفت: نزدیک شوید زیرا علم پخش میشود و میجوشد، و شکمش را دست میکشید!! و میگفت: این شکم از غذا پر نشده بلکه از علم و دانش پر شده است...»!!.
و نجاشی در رجال، ٢/٣٩٩-٤٠٠ در شرح حال هشام بن محمد بن السائب میگوید: او به فضل و علم معروف و در مذهب ما تخصص داشت و حدیث مشهوری دارد که میگوید: به مشکل و بیماری بزرگی گرفتار شدم علم و دانش خود را فراموش کردم آنگاه نزد جعفر بن محمد ÷ آمدم و نشستم او در یک کاسه علم را به خورد من داد آنگاه علم و دانشم به من بازگشت... .
آیا با توجه به چنین روایاتی عجیب نیست که مؤلف به کثرت احادیث ابیهریره و دانش او اعتراض کند؟!!.
سپس عجیب این است که در قرن بیستم کسی به چنین اعتراضی لب بگشاید!!، آیا قوه حافظه انسان و بخصوص عربها تعجب دارد؟ عربها چندین برابر آنچه ابوهریره حفظ کرده بود حفظ داشتند. آنها قرآن کریم و حدیث و اشعار را از حفظ داشتند، مؤلف (امین) در مورد اینها چه میگوید؟ در مورد اینکه ابوبکر نسبهای عربها را از حفظ داشت چه میگوید؟
در مورد اینکه عایشه ل اشعار عربها را از حفظ داشت چه میگوید؟
و این جاهل و نادان در مورد حماد که از همه مردم تاریخ عربها و اشعار و اخبار و نسب و لغتهایشان را بیشتر میدانست چه میگوید؟ و چه میگوید وقتی که آگاه شود که او برای هر حرفی از حروف الفبا صد قصیده بزرگ از اشعار زمان جاهلیت میسرود علاوه بر اشعار مقطعات و اشعار دوران اسلام؟
چه میگوید آقای عبدالحسین در مورد حافظه امام بخاری، او صد هزار حدیث صحیح از حفظ داشت، و دویست هزار حدیث غیرصحیح، و او کتابش را از میان ششصد هزار حدیث جمعآوری کرد.
چه میگوید درباره حفظ ابن عقده که یکصد و بیست هزار حدیث از حفظ داشت!!.
آیتالله گلپایگانی در کتابش انوار الولایه، ص ٤١٥ در تحقیق سند حدیث شریف میگوید: (شیخ طوسی میگوید: از جماعتی شنیدم که از او حکایت میکردند که او گفت: یکصد و بیست هزار حدیث را همراه با سندهای آن حفظ دارم!! و سیصد هزار حدیث را به خاطر دارم)!![٤١].
مشکل عبدالحسین این است که در هر صفحهای از صفحات کتابش دروغ میگوید و فریب میدهد، او ادعا میکند که ابوهریره بیش از حد حدیث روایت کرده است، اما فراموش میکند یا خودش را به فراموشی میزند که ائمه او که آنها معتقد به عصمتشان هستند و راویان آنها از ائمه چندین برابر ابوهریره حدیث روایت کردهاند و در روایت حدیث افراط کردهاند و کتابهای چهارگانه یا اصول چهارگانهاشان افراط کردهاند.
علاوه بر فصل گذشته که مجلسی در بحارالانوار آورده که در آن از صفحه ١٢٧ تا ص ٢٠٠ حدیث ذکر کرده است آنها ادعا میکنند که به همین مقدار از ائمهشان روایت شده است.
[٤٠]- البحار، ٤٠/١٣١ و ص ١٣٣.
[٤١]- و شرح حال او را در رجال النجاشی، ١/٢٤٠، ش ٢٣١ نگاه کنید.