اعتراض عبدالحسین به این حدیث که «هر کس صبح جنب بود روزه نگیرد»
در ص ١٥٧ عبدالحسین این حدیث را ذکر کرده که ابیبکر میگوید از ابوهریره شنیدم که از داستانهایش تعریف میکرد: هرکس در حالی صبح کرد که جنب بود پس روزه نگیرد[٣٤٦]، میگوید این را برای پدرم عبدالرحمن گفتم او نپذیرفت و عبدالرحمن به راه افتاد و من هم همراه او حرکت کردیم تا اینکه نزد عایشه و ام سلمه آمدیم و عبدالرحمن آنها را در این مورد پرسید، هر دو گفتند پیامبر ص در حالی که صبح کرد که جنب بود، روزه میگرفت، میگوید آنگاه رفتیم تا اینکه پیش مروان والی مدینه آمدیم، عبدالرحمن این موضوع را با او در میان گذاشت مروان گفت دوباره پیش ابوهریره برو و او را از آنچه میگوید بپرس، میگوید پیش ابوهریره آمدیم و عبدالرحمن موضوع را برای او گفت ابوهریره گفت آیا عایشه و ام سلمه این را گفتند؟ عبدالرحمن گفت: بله، ابوهریره گفت: آن دو از من بهتر میدانند، سپس ابوهریره آنچه در این مورد گفته بود را به فضل به عباس نسبت داد و گفت این را از فضل شنیدهام و از پیامبر ص نشنیدهام و ابوهریره سخنش را پس گرفت[٣٤٧].
عبدالحسین بعد از ذکر این حدیث میگوید: (اگر فضل زنده میبود ابوهریره جرأت نمیکرد به او چنین چیزی را نسبت دهد).
و در حاشیه ص ١٥٨ میگوید: (پیامبر ص بسی برتر و بزرگتر از آن چیزی است که ادعا میکنند هرگز او در حالی صبح نمیکند که جنب باشد بخصوص در ایام روزه، و احتلام برای انبیا جایز نیست چون احتلام بازی شیطان است و آنها از آن پاک هستند).
میگویم (مؤلف) عجیب این است که عبدالحسین با وجود اعتراض به ابوهریره، به مقتضای حدیث او عمل میکند، زیرا او شیعه امامی است و فقه شیعه میگوید هرکس در حالی صبح کرد که جنب بود روزه نگیرد، آیا این عجیب نیست؟ و اینک اقوال ائمه اهل بیت که او معتقد به عصمت آنهاست را بیان میکنیم!.
همین حدیث را امام معصوم شما مطابق با حدیث ابوهریره روایت کرده است.
حبیب خثعمی از امام صادق ÷ روایت میکند که گفت: پیامبر ص در ماه رمضان شب نماز میخواند و سپس جنب میشد!! و قصداً غسل نمیکرد تا اینکه صبح میدمید و طلوع میکرد[٣٤٨]. و در التهذیب، ٦/١٥ محمدبن حمران از ابیعبدالله ÷ روایت میکند و میگوید: او را در مورد کسی پرسیدم که جُنُب است و در مسجد مینشیند؟ فرمود: نه، حق ندارد بنشیند، اما میتواند از آن بگذرد به جز مسجدالحرام و مسجد مدینه و گفت: یاران ما روایت کردهاند که پیامبر خدا ص فرمود: هیچکس در مسجد من نخوابد و در آن نباید کسی جُنُب بشود و خداوند به من وحی کرده که مسجد پاکی داشته باشم برای هیچکس جایز نیست که در حالت جنابت و ناپاکی در آن باشد به جز من و علی و حسن و حسین که میتوانیم در حال جنابت در آن باشیم.
و محمد بن عیسى از سلیمان بن جعفر مروزی از فقیه ÷ روایت میکند که گفت: اگر کسی در شب ماه رمضان جنب شد و غسل نکرد تا آن که صبح شد بر او لازم است که دو ماه پی در پی روزه بگیرد و آن روز را هم روزه بگیرد[٣٤٩].
از ابی بصیر از ابی عبدالله روایتی شده است درباره مردی که در ماه رمضان در شب جنب شد و عمدا غسل نکرد تا اینکه صبح شد، فرمود: یک عبد را آزاد میکند یا دو ماه پشت سر هم روزه میگیرد یا شصت فقیر را غذا میدهد[٣٥٠].
و در مسند الرضا (٢/١٩٤ باب کسی که جنب شد و او جنب بود): از احمد بن محمد از ابی الحسن ÷ روایت میکند، و میگوید: «از ایشان در مورد مردی که در ماه رمضان در شب با همسرش نزدیکی میکند یا اینکه جنب میشود سپس عمدا میخوابد تا صبح شود، پرسیدم، فرمودند: «آن روز را روزه میگیرد و قضای آن روز نیز بر او واجب است».
در مرآة العقول (١٦/٢٧٨ ح١ باب کسی که در ماه رمضان در شب جنب میشود): از حلبی از ابی عبدالله ÷ روایت است که ایشان در مورد مردی که اول شب جنب شد یا اینکه با همسرش نزدیکی کرد، سپس خوابید تا اینکه صبح شد، میفرماید: آن روز را روزه میگیرد سپس بعد از تمام شدن رمضان آن روز را قضا میکند و روزه میگیرد و از خداوند طلب آمرزش میکند.
الحلی در شرائع الإسلام (١/١٩٢) میگوید: «کسی که جنب شد و خوابید به نیت اینکه غسل میکند، سپس بیدار شد و دوباره خوابید، و سپس بیدار شد و دوباره برای سومین بار به نیت اینکه بعدا غسل میکند خوابید تا اینکه خورشید طلوع کرد، بنابر قول مشهور کفاره روز بر او واجب است.
و مجلسی در مرآة العقول (١٦/٢٧٨) میگوید: «مشهور بین اصحاب که بر آن ادعای اجماع نیز شده است این است که ماندن بر جنابت به طور عمد تا اینکه فجر طلوع کند حرام است و قضاء روزه و کفاره نیز بر شخص واجب خواهد شد.
و قول بعدم حرام بودن ماندن بر جنابت منسوب به صدوق است. و ابن ابی عقیل و سید رأی به وجوب قضای روزه دارند، و همچنین مشهور است که قضای روزه واجب میشود اگر شخصی بخوابد و قصد اغتسال نداشته باشد و حتی اگر قصد اغتسال داشته باشد قضای روزه واجب است.
میگویم (مؤلف): پس چرا بر ابوهریره انکار میکنید در حالی که این رأی، رأی مذهب شماست؟! و ائمه و علمای معتبر شما بر این رأی فتوا میدهند.
پس علم و آگاهی عبدالحسین به روایات کجاست؟! و در نتیجه شیوه و روشی که عبدالحسین در طعن به روایات ابوهریره پیش گرفته است، این طعن متوجه امامان معصوم او از اهل بیت نیز میشود.
روشن و واضح است که احتلام و جنابت هیچ منافاتی با روزه ندارد، بدلیل اینکه انسان ممکن است در طول روز جنب شود و غسل کردن را به تأخیر بیاندازد و در این حالت روزه او باطل نخواهد شد.
شیخ شیعه مرتضی، تسلیم این حکم شده و به آن اعتراف میکند، چنانکه در کتاب الانتصار ص:٦٤ میگوید: «ما قضاء روزه را بر کسی که عمداً بر جنابت مانده و غسل نکرده است را به دلیل وجود منافات و تعارض بین جنابت و روزه واجب نمیکنیم، بلکه دلیل وجوب قضای روزه این است که شخص عمدا در طول روزی که روزه بوده جنب بوده است».
[٣٤٦]- عبدالحسین در حاشیه کتابش (پاورقی) میگوید: نیکی و احسان ابوبکر به ابوهریره پنهان نیست اگر که او را یک قصهگو بداند، و قصهگو در اصطلاح لغت به کسی گفته میشود که در جمع مردم قصه میگوید تا از این راه پولی بدست آورد و بیشتر قصهگویان خرافهگو هستند و پرت و پلا میگویند. میگوید: (مؤلف) و خدا را شکر که شک و گمان و افتراءات و حرفهای دروغین عبدالحسین را در این کتاب بطور مفصل بیان کردیم، و در آینده روایات اهل بیت را که موافق روایات ابوهریره میباشد را بیان میکنیم، پس آیا عبدالحسین بر ائمه معصومش هم همان حکمی را که برابر ابوهریره اجرا کرده است حکم خواهد کرد؟!.
[٣٤٧]- مسلم در کتاب الصیام روایت کرده است.
[٣٤٨]- التهذیب، ٤/٢١٣، ح ٦٢٠، الوسائل، باب ١٦ ما یمسک عنه الصائم، ٧/٤٤، المختلف، ٣/٤٠٩.
[٣٤٩]- الإستبصار، ٢/٧٨، التهذیب، ٤/٢١٢، الوسائل، ٧/٤٣.
[٣٥٠] - منبع سابق.