دلیل و برهان در تبرئه ابوهریره از بهتان

فهرست کتاب

اعتراض عبدالحسین به این حدیث که «پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می‌زد و خشمگین می‌شد ...»

اعتراض عبدالحسین به این حدیث که «پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می‌زد و خشمگین می‌شد ...»

در ص ٩٧ عبدالحسین این حدیث را ذکر کرده که ابوهریره از پیامبر  ص روایت می‌کند که گفت: (بار خدایا محمد  ص انسانی است و همانند هر انسانی خشمگین و ناراحت می‌شود و خدایا پیمانی با تو بسته‌ام که هرگز آن را نمی‌شکنی پس هر مؤمنی را که من اذیت کرده‌ام یا به او ناسزا گفته‌ام[٣٢١] یا او را زده‌ام، آن را کفاره گناهان او قرار بده و سبب تقرب به خودت بگردان ...)[٣٢٢].

بعد از ذکر این حدیث عبدالحسین به حدیث اعتراض می‌کند و می‌گوید: (پیامبر  ص و سایر انبیا جایز نیست که به ناحق کسی را اذیت کنند یا بزنند یا دشنام دهند، خواه در حال ناراحتی باشد خواه در حال خونسردی، بلکه جایز نیست که پیامبران به ناحق خشمگین شوند ...).

می‌گویم (مؤلف) این حدیث را کسانی دیگر غیر از ابوهریره هم روایت کرد‌ه‌اند، جابر بن عبدالله و عایشه و انس  ش این را روایت کرده‌اند.

و شاگردان حجت‌ها و معصومین اهل بیت بر حسب اعتقاد شیعه، نیز این حدیث را روایت کرده‌اند.

علاء از محمد و او از ابی‌جعفر  ÷ روایت می‌کند که گفت: پیامبرخدا  ص فرمود: من انسان هستم و چون هر انسانی خشمگین می‌شوم و خوشحال می‌شوم، خدایا هر مؤمنی که من او را محروم کرده‌ام یا علیه او دعا کرده‌ام این را کفاره گناهان او قرار بده، و هر کافری که من او را به خود نزدیک کرده‌ام یا چیزی به او بخشیده‌ام یا به نفع او دعائی نموده‌ام و او شایسته آن نبوده است، کار و دعای مرا برای او عذاب و وبال بگردان[٣٢٣].

می‌گویم (مؤلف) وقتی جایز نیست که پیامبران کسی را به ناحق اذیت کنند یا بزنند و یا ناسزا و نفرین بگویند پس چگونه امام معصوم تو این را روایت می‌کند!

کلینی از ابی‌عبدالله  ÷ روایت می‌کند که گفت: هیئتی از یمن نزد پیامبر  ص آمدند و در میان آنها مردی بود که از همه سخنورتر بود و با پیامبر  ص مجادله می‌نمود، پیامبر  ص خشمگین شد و رگ خشم در پیشانی او پیچید و بالا آمد و چهره‌اش تیره شد و نگاهش را پایین انداخت، آنگاه جبرئیل  ÷ نزد ایشان آمد و گفت: پروردگارت تو را سلام می‌کند و می‌گوید: این مردی سخاوتمند است که به مردم غذا می‌دهد آنگاه خشم پیامبر  ص پایین آمد و سرش را بلند کرد و گفت: اگر جبرئیل از سوی خدا به من خبر نمی‌داد که تو مرد سخاوتمندی هستی که به مردم غذا می‌دهی تو را آواره می‌کردم و کاری با تو می‌کردم که مایه عبرت دیگران می‌شدی، آنگاه مرد به او گفت: آیا پروردگارت سخاوتمندی و بخشش را دوست می‌دارد؟ پیامبر  ص فرمود: بله، آنگاه آن مرد گفت: گواهی می‌دهم که هیچ معبود به حقی جز الله نیست و تو پیامبر خدا  ص هستی، سوگند به خدایی که تو را به حق مبعوث کرده است من هیچ کسی را از مال خود دست خالی برنگردانده‌ام[٣٢٤].

[٣٢١]- همان طور که می‌بینید در حدیث کلمه (یا او را لعنت کرده‌ام) نیامده است اما عبدالحسین همچون عادت شیعه آن را تحریف کرده و اضافه کرده است!!.

[٣٢٢]- بخاری در الدعوات و مسلم در البر و الصله روایت کرده است.

[٣٢٣]- البحار، ١/١٠٤/٢٩٠، ح ٣ باب جوامع احکام القضاء، نوادر احمد بن محمدبن عیسی، ص ٧٨.

[٣٢٤]- مراة العقول، کتاب الزکاة باب معرفة الجود والسخاء، ١٦/١٦٨-١٦٩، ح ٥.