اعتراض عبدالحسین به ابوهریره که «او کنار حجره عایشه نشست و حدیث میگفت»
در ص ١٩٧ عبدالحسین میگوید: یکبار او کنار حجره عایشه نشست و از پیامبر ص حدیث روایت میکرد عایشه مشغول ذکر بود بعد از تمام کردن ذکر گفت: ابوهریره کنار حجرۀ من مینشیند و از پیامبر ص حدیث روایت میکند؟ من مشغول تسبیح بودم و او قبل از آن که من تسبیح خود را تمام کنم بلند شد و اگر آن جا میبود پاسخش را میدادم[٤١٥].
میگویم (مؤلف) این روایات را که از امام معصوم تو نقل شدهاند بخوان و نگاه کن که امامت چه میگوید؟
در البحار، ٧/٣٣٩ روایت ٣٢ از امیرالمؤمنین ÷ روایت است که گفت: نزد پیامبر ص آمدم ابوبکر و عمر پیش او بودند من آمدم بین او و بین عایشه نشستم! عایشه گفت: آیا جایی دیگر جز ران من نیافتی! یا جایی دیگر غیر از ران رسول خدا ص نیافتی ...![٤١٦].
ودر البحار ٢٢/٢٤٤ روایت ١١ از علی روایت است که گفت: قبل از آن که حجاب فرض شده باشد پیش پیامبر ص آمدم، پیامبر ص در خانه عایشه بود، من آمدم و در میان او و عایشه نشستم! عایشه گفت: ای پسر ابیطالب آیا برای مقعد خود جایی غیر از ران من ندیدی؟!![٤١٧].
ودر البحار ٢٧/١٥٥ روایت ٢٧ در روایتى آمده که در میان او ص و عایشه نشست! عایشه گفت: ای پسر ابیطالب آیا برای مقعد خود جایی غیر از ران من ندیدی؟!![٤١٨].
و در ٣٨/٢٩٧ روایت ٣ روایت شده که پیامبر ص به سفر رفت و علی و عایشه با او همراه بودند و پیامبر ص زیر یک لحاف وسط عایشه و علی میخوابید!!![٤١٩].
پس ای عبدالحسین به این زشتیها نگاه کن که اگر کسی به مراتب از آنها پایینتر باشد آن را نمیپسندد.
[٤١٥]- مسلم ٧/١٦٧ فضائل أبوهریرة (.
[٤١٦]- ٢٢/٢٤١، روایت ٦، ٣٩/١٩٤، روایت ٤، تفسیر البرهان، ٤/٢٢٥.
[٤١٧]- حواله گذشته، ٣٧/٣٠٣، روایت ٢٦، ص ٣٣٦، روایت ٧٥، و ٣٩/٢٠١، روایت ٢١.
[٤١٨]- حواله گذشته، ٣٧/٢٩٧، روایت ١٥، و٣٧/٣٢٩-٣٣٠ روایت ٦٥.
[٤١٩]- حواله پیشین، ٤٠/١-٢، روایت ٢، و ص ٣١٤، روایت ١٨ و ١٠٤/٤٩، روایت ١٢.