اقوال علمای شیعه در مورد خلفا و صحابه رضی الله عنهم
رئیس علمای شیعه نعمتالله الجزائری در انوار، ٢/٢٤٤-٢٤٥ در تعریف فرقه و گروه خود میگوید: (امامیه میگویند نص روشنی در مورد امامت علی آمده است و اصحاب را کافر میدانند و به آنها ناسزا میگویند و امامت را بعد از جعفر صادق در فرزندان معصوم او میدانند و مؤلف این کتاب از همین گروه و فرقه رستگار است!! و ما بعد از بررسی کتابهای فرقههای اسلامی به این نتیجه رسیدهایم که طبق دلایل عقلی و نقلی حق با امامیه است).
الجزائری اعتراف میکند که فرقه و گروهی که اصحاب را کافر میشمارد و به آنها توهین میکند تنها گروه رستگار است و طبق دلائل عقلی و نقلی حق با آنهاست!!.
آیا این نظریه که الجزائری در مورد اصحاب بیان میدارد بهترین و منصفانهترین نظریه است؟! بار خدایا از دروغ و انحراف در دین و عقل به تو پناه میبریم، به هر حال در صفحات بعد دلائل عقلی و نقلی که شیعه بر مرتد بودن اصحاب ارائه میدهند را بیان میکنیم.
حنان بن سدیر از پدرش و او از ابیجعفر ÷ روایت میکند که گفت: بعد از وفات پیامبر ص همه مردم مرتد شدند! به جز سه نفر گفتم: آن سه نفر چه کسانی هستند؟ گفت: مقداد بن اسود، و ابوذر غفاری و سلمان فارسی ...)[١٣٠].
و از حمران روایت است که گفت به ابیجعفر ÷ گفتم: تعداد ما چقدر اندک است اگر همه جمع شویم تا گوشت یک گوسفند را بخوریم آن را تمام نخواهیم کرد؟ گفت: آیا تو را از چیزی که از این عجیبتر است آگاه بکنم میگوید: گفتم: بله، گفت: مهاجرین و انصار همه رفتند (مرتد شدند) به جز سه نفر)[١٣١].
سپس نوری این روایات[١٣٢] دروغین را روایت کرده و بعد گفته است: (از این روایات و دیگر روایتهایی که ما ذکر نکردهایم به اصل و قاعدۀ مهمی دست مییابیم و آن اینکه همه کسانی که همراه پیامبر ص بودند بعد از وفات او مرتد شدند به جز سه یا چهار نفر، و دلیل مرتد شدن آنها این بود که نصی را که پیامبر ص در مورد خلافت علی گفته بود و آنها شنیده بودند را انکار کردند، نصی که به صورت مفصل در کتابهای امامیه بیان شده است، نباید از ارتداد آنها تعجب کرد زیرا میبینیم که بیشتر پیروان انبیاء و پیامبران گذشته از راه آنها منحرف شدند و به پرستش چیزهایی دیگر غیر از خداوند جهانیان روی آوردند. و گمراه شدن بیشتر افراد این امت چیزی است که طبیعت بشری انسانها آن را اقتضا میکند که گمراه میشوند و اعتقادات مختلفی باید داشته باشند، و اگر کسانی دچار شبهه شدهاند و به جای خدا چوبی را پرستش کردهاند گمراه و منحرف هستند آنان در مورد علی و خلفای پیش از او دچار شبهه شده و آنها را به خلافت برگزیدهاند به طریق اولی گمراه و منحرف میباشند، آری بتپرستان از بتپرستی چیزی عایدشان نمیشد و طلا و نقره و مقامی به آنها نمیرسید اما کسانی که به جای علی دیگران را به خلافت برگزیدند به اموال زیادی دست یافتند و به آرزوهای خود و آنچه میخواستند رسیدند).
ای عبدالحسین این شیخ و استاد تو است که میگوید همه اصحاب پیامبر ص به جز سه یا چهار نفر مرتد شدهاند پس چرا دروغ میگویی و تقیه میکنی و میگویی: (نظریه و دیدگاه ما امامیه در مورد اصحاب منصفانهترین و بهترین دیدگاه است که در پاسخهای موسی جارالله یک فصل را به آن اختصاص دادهایم).
شیعیان میگویند چون اصحاب پیامبر ص ولایت علی را نپذیرفتهاند منحرف شدهاند، و آنها به خاطر این ولایت دروغینی که منادی آن ابن سبأ بود و میگفت که باید بعد از پیامبر ص خلافت به علی واگذار میشد اصحاب را به خاطر انتخاب نکردن علی به عنوان خلیفه کافر قرار میدهند و ادعا میکنند که اصحاب به خاطر این کار عادل نیستند. در صورتی که خودشان اقرار میکنند که بزرگترین علما و فقهای آنها از فرقه فطحیه هستند که معتقد بودند که بعد از جعفر صادق امامت از آن عبدالله بن جعفر افطح بوده است، و بعضی از علمای بزرگ و فقهای آنها واقفی هستند یعنی کسانیند که امامت امام رضا و ائمه بعد از او را قبول نداشتهاند، پس همان چیزی که شیعه به خاطر آن عدالت اصحاب پیامبر ص را نفی میکنند در راویان علمای آنها وجود دارد اما آنها از علما و راویان خود چشم میپوشند و از آنها میگذرند، در صورتی که علت در هر دو گروه وجود دارد، اما آنها این راویان را که خدا و پیامبرش ص آنها را نستوده و تأیید نکرده است ثقه و معتمد میدانند و اصحاب پیامبر ص را که خدا و پیامبرش ص آنها را تأیید کرده است کافر میشمارند! در صورتی که آنها اخباری از کسانی که معتقدند که معصومند روایت کردهاند که فرقه فطحیه کافرند! و واقفه کافر و زندیق میباشند!.
[١٣٠]- رجال الکشی، ص ٦، ج ١٢، و ص ٨، ج ١٧، نفس الرحمن، ص ٢٣.
[١٣١]- الکشی، ص ٧، ج ١٥، و ص ٧، ج ١٤، و ص ٨، ج ١٨ و ص ١١-١٢، ج ٢٤، الاختصاص، ص ٥-٦، الروضة من الکافی، ٣٥٦.
[١٣٢]- نفسالرحمن، ص ٥٧٥-٥٨٣، بخش پانزدهم.