آیا خطابی که متوجه رسول الله جاست، امت را شامل میشود؟
در برخی موارد میبینیم که خداوند متعال رسول الله جرا مخاطب میسازد، مانند:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ ٱتَّقِ ٱللَّهَ وَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَۚ﴾[الأحزاب: ۱].
«ای پیغمبر از خدا بترس و اطاعت از کافران و منافقان نکن».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَۖ﴾[التحریم: ۱].
«ای پیغمبر چرا آنچه را که خداوند برایت حلال کرده است، حرام میکنی؟»
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّۚ﴾[الأحزاب: ۵۹].
«ای پیغمبر به زنانت و دخترانت و زنان مسلمانان بگو تا بر خود جلباب (چادر) بیندازند».
آیا این نوع خطابها امت را در برمیگیرد؟
چنانکه واضح است از جهت لغت، نه. و همه بر این متفقند. ولی از جهت شرع باید گفت که عموم امت مورد توجه آن خطاب است، و امور زیر به این قضیه دلالت دارد:
۱- رسول الله جدارای منصب اقتدا هستند، و بر امت واجب است از ایشان پیروی کنند به دلیل:
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ﴾[الحشر: ۷].
«و آنچه پیغمبر برای شما آورد بدان چنگ زنید».
و
﴿إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ﴾[آل عمران: ۳۱].
«بگو: اگر شما خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید، خداوند شما را دوست میدارد».
لذا آنچه رسول الله جبدان مأمور باشد امت نیز به تبعیت از ایشان بدان مأمور خواهد بود.
۲- در مواردی که احکام خاصی بر رسول الله جنازل میشد، تصریح میشد که حکم خاص خود ایشان است، و تصریح به اختصاص در بعضی موارد دال بر عدم اختصاص در موارد دیگری است، مثل مورد زیر که خداوند میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَحۡلَلۡنَا لَكَ أَزۡوَٰجَكَ ٱلَّٰتِيٓ ءَاتَيۡتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتۡ يَمِينُكَ مِمَّآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَيۡكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّٰتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَٰلَٰتِكَ ٱلَّٰتِي هَاجَرۡنَ مَعَكَ وَٱمۡرَأَةٗ مُّؤۡمِنَةً إِن وَهَبَتۡ نَفۡسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنۡ أَرَادَ ٱلنَّبِيُّ أَن يَسۡتَنكِحَهَا خَالِصَةٗ لَّكَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۗ﴾[الأحزاب: ۵۰].
«ای پیغمبر ما بر تو حلال ساختیم زنانت را که مهرشان دادهای، و کنیزانی که مالک آنها هستی و خداوند از طریق غنیمت به تو داده است، و دختران عمو و دختران عمه و دختران دائی (خالو) و دختران خالهات که با تو هجرت کردهاند، و زن مؤمن اگر خود را به پیغمبر ببخشد، اگر پیغمبر بخواهد با او ازدواج کند. خالص برای تو است نه برای مؤمنان».
که در این آیه با جمله «خالصة لک من دون المؤمنین»تصریح بر آن است که عدم محدودیت تعداد زنان و اینکه زن خود را ببخشد خاص رسول اللهجاست.
۳- در قضیه زید بن حارثه [۴۱]، خداوند تصریح میکند که امری که متوجه رسول الله جاست برای آن است که سرمشقی برای مؤمنان باشد، چنانکه میفرماید:
﴿فَلَمَّا قَضَىٰ زَيۡدٞ مِّنۡهَا وَطَرٗا زَوَّجۡنَٰكَهَا لِكَيۡ لَا يَكُونَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ حَرَجٞ فِيٓ أَزۡوَٰجِ أَدۡعِيَآئِهِمۡ إِذَا قَضَوۡاْ مِنۡهُنَّ وَطَرٗاۚ﴾[الأحزاب: ۳۷].
«وقتی که زید حاجت خود را از او به جا آورد، او را زن تو ساختیم تا بر مؤمنان در ازدواج با زنان پسر خواندگانشان وقتی حاجت خود گرفتند، حرجی نباشد».
که خداوند برای از هم پاشاندن نظام پسرخواندگی و از بین بردن آثار آن زینب بنت جحش را که قبلاً زن زید بن حارثه - پسر خوانده رسول الله جبود به ازدواج رسول الله جدرآورد، و تصریح فرمود که این را فرمان داده است، تا بر مؤمنان حرج نباشد که با زنان پسرخواندگان خود پس از جدائی از آنان ازدواج کنند.
[۴۱] زید بن حارثه بن شراحیل کلبی مولای رسول الله ج، قبل از بعثت از پدرش ربوده شد و در بازار عکاظ مکه به فروش رسید و حکیم بن حزام او را برای عمهاش خدیجه خرید، و خدیجه او را به رسول الله جبخشید، رسول الله جبا او بسیار خوشرفتار بود، و هنگامی که پدر زید برای بازخرید و فدای او به مکه آمد او رسول الله جرا برگزید و همراه پدر نرفت، و رسول الله جاو را به عنوان پسر خود به اهل مکه معرفی کرد و بدان سبب زیدبن محمد نام گرفت، او از مسلمانان اولیه است و در سن پنجاه و پنج سالگی در غزوه مؤته به سال هشتم به شهادت رسید.