اصل دوم: سنت
سنت در لغت، به معنی طریقه و راه و روش و سیرت است، چه خوب و چه بد.
و مقصود از آن در اینجا: اقوال و افعالی است که از رسول الله جبر غیر سبیل اعجاز سر زده است. و به عبارتی دیگر:
سنت، عبارت از گفتار و کردار و تقریر و ترکی است که از رسول الله جسرزده است.
و در بین فقها، سنت به عبادت غیرواجب گفته میشود، و گاهی نیز کلمه سنت در مقابل کلمه بدعت به کار میرود که منظور از آن امری است که شرعی باشد، خواه واجب، و خواه مندوب و خواه مباح.
بنابر تعریف فوق، سنت به سه بخش عمده تقسیم میشود:
۱- سنت قولی.
۲- سنت فعلی که شامل ترک نیز هست.
۳- سنت تقریری.
- اکثر سنن رسول الله جسنت قولی است، و امثله آن بیشمار.
- و سنت فعلی که اقدام بر فعل است، مانند تعلیم نماز و حج به طریق عمل کردن به آنها، و ترک فعل، مثل ترک غسل بین جماعهای متعدد تا دلالت بر جواز دهد.
- و سنت تقریری عبارت از این است که رسول الله جفعلی را از کسی مشاهده فرمایند، و یا گفتاری را از بعضی از اصحاب بشنوند، و انکار نفرمایند، مانند خوردن گوشت گورهخر در حضور ایشان، و تیمم کردن صحابه برای نماز به سبب نیافتن آب، و یافتن آن بعد از ادای نماز، و غیر از این از حالات بسیاری که یاران در حضور و یا غیبت ایشان انجام میدادند، و ایشان انکار نمیفرمودند، و عدم انکار ایشان بر جواز آن امور دلالت دارد.