۳- استنباط عقل از نقل
منظور از استنباط عقل از نقل آن است که از دو امر که به طریق نقل به ما رسیده است، به فهم و عقل معنای سومی دریافت کنیم مانند این مثال:
میدانیم که استثناء از صیغههای جمع نزد عرب جایز است، و استثناء عبارت از خارج ساختن بعضی از افرادی است که لفظ شامل آنها است، پس از این دو قضیه درمییابیم که صیغههای جمع دال بر استغراق است. لذا اگر کسی گفت: «جاء الطلاب» ظاهراً به نظر میآید که همه دانشآموزان مدرسه آمدهاند، لذا اگر همه نیامده باشند، گوینده باید افراد نیامده را استثنا کند تا بتواند در گزارش خود صادق باشد.
بعد از این توضیح یک مسأله باقی میماند، و آن اینکه: آیا جایز است لغتی را از طریق قیاس به اثبات برسانیم؟
در جواب میگوییم نه، زیرا دلیلی بر اعمال قیاس در لغات وجود ندارد، و اگر کسی چنان کند، بر اهل لغت دروغ گفته است، زیرا از آنان دیده شده که اگرچه اسمی را به جهت معنایی در محلی به کار میبرند آن اسم را خاص آن محل میسازند، به عنوان مثال عرب اسب سیاه را أدهم مینامد و قهوهای را کمیت، اما این دو نام را در غیر اسب سیاه و قهوهای به کار نمیبرد. بنابراین کسی را که قبر را نبش میکند و کفن مرده میبرد نمی توان (سارق) نامید، و همچنین هر مستکنندهای را نمیتوان (خمر) نامید، اگرچه در شرع حکمشان یکی است، زیرا حکم از طریق قیاس شرعی است نه لغوی.