شرح تعریف
- اگر گفته شود آنچه به اجتهاد دانسته شود ظن غالب است و علم نیست، در جواب میگوییم: وقتی برای مجتهد ظن غالب حاصل شد که حکم حادثه فلان است، واجب است بدان عمل کند، لذا حکم قطعاً معلوم است، و ظن در راه وصول به آن است. و خداوند نیز این صورت را به علم تعبیر کرده است و فرموده:
﴿فَإِنۡ عَلِمۡتُمُوهُنَّ مُؤۡمِنَٰتٖ فَلَا تَرۡجِعُوهُنَّ إِلَى ٱلۡكُفَّارِۖ﴾[الممتحنة: ۱۰].
«اگر دانستید آن زنان ایمان دارند، آنان را به کفار برنگردانید».
چون علم به ایمان که محل آن قلب است ممکن نیست.
- و مقصود از احکام شرعی: وجوب و ندب و حرمت و ... است. و با قید (شرعی) احکام عقلی (چهار دو برابر دو است)، و احکام حسی (یخ سرد است)، و احکام عادی (بعد از رعد و برق باران میبارد) خارج میشود.
- و با قید (با اجتهاد) علم به احکام اشیایی که با ضرورت از دین دانسته میشود مانند وجوب نماز و روزه و علم مقلد که با سوال از مجتهد به دست میآورد، و خودش اجتهاد نمیکند، خارج میشود زیرا این نوع علوم را نمیتوان فقه نامید.
- و با قید (ادله تفصیلی = جزئی) ادله اجمالی (کلی) خارج میشود، زیرا ادله اجماعی محل بحث و نظر در اصول فقه است نه در علم فقه.
۲- و اصول فقه در حالت ترکیب به عنوان اسم خاص علم مورد نظر چنین تعریف میشود که اصول فقه عبارت از: قواعدی است که با آنها احکام شرعی از دلیلهای تفصیلی آنها گرفته میشود.