مبانی فقه

فهرست کتاب

امر مقتضی وجوب است

امر مقتضی وجوب است

هرگاه صیغه امر مجرد از قرینه وارد شود، وجوب مأموربه را می‌رساند و دلیل این مسأله امور زیر است‌:

۱- آیه

﴿قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسۡجُدَ إِذۡ أَمَرۡتُكَۖ[الأعراف: ۱۲].

«چه چیز تو را بازداشت تا آن‌که وقتی که به تو امر کردم سجده نکنی».

همه می‌دانیم که خداوند هنگامی که آدم را آفرید، فرشتگان و از جمله ابلیس را مأمور به سجده برای او ساخت، لکن ابلیس از سجده خودداری کرد، و خداوند در توبیخ و مذمت ابلیس به طریق استفهام توبیخی او را مورد سرزنش قرار داد، لذا نتیجه می‌گیریم که اگر اطاعت از امر واجب نبود، ابلیس به سبب مخالفت سرزنش نمی‌شد.

۲- آیه:

﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱرۡكَعُواْ لَا يَرۡكَعُونَ ٤٨[المرسلات: ۴۸].

«و هنگامی که به آنان گفته شود رکوع کنید ـ نماز بخوانید ـ رکوع نمی‌کنند ـ نماز نمی‌خوانند».

«أرکعوا»فعل امر است، و خداوند گروه موردنظر را به سبب مخالفت آن مذمت می‌کند، که دال بر وجوب فعل مأمور به است.

۳- اگر کسی امر را اطاعت نکند، مخالف است، و مخالف مستحق عقاب است به دلیل‌:

﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٦٣[النور: ۶۳].

«پس باید کسانی که امر او را مخالفت می‌کنند برحذر باشند از آن‌که به آنان فتنه‌ای برسد، یا عذابی دردناک آنان را دریابد».

۴- مؤمنان در ازای امر خدا و رسول خدا اختیار ندارند، و سلب اختیار علامت و جواب امتثال است، چنان‌که می‌فرماید‌:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ[الأحزاب: ۳۶].

«هیچ مرد و زن مؤمن حق ندارد که هرگاه خدا و رسول امر کردند آن‌که در امر خود به خود اختیار دهند».

۵- اگر کسی مأموربه را ترک گوید، عاصی است، و عاصی مستحق عقاب است، به دلیل‌:

﴿وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ يُدۡخِلۡهُ نَارًا خَٰلِدٗا فِيهَا[النساء: ۱۴].

«کسی که خدا و رسول را نافرمانی کند و از حدود خدا تجاوز کند، خداوند او را به دوزخی وارد کند که در آن جاوید خواهد بود».

۶- یاران رسول الله ج، وشدر مواقع احتجاج، برای اثبات وجوب به اوامر شرع استدلال می‌کردند، و از هیچ‌کدامشان خلافی در این قضیه روایت نشده که بنابراین می‌توان اتفاق آنان را بر این قضیه ادعا کرد.

۷- اهل لغت اتفاق دارند که اگر سید (آقا) به برده‌اش امر کند و برده مخالفت نماید، او حق سرزنش و تأدیب برده را دارد، در صورتی که نباید کسی را - جز در مقابل ترک واجب - تنبیه و ادب و سرزنش کرد.