اعتبار به عموم لفظ است نه خصوص سبب
هرگاه لفظی عام بر سببی خاص وارد شود، عموم خود را از دست نمیدهد. مانند آیات لعان که بر اثر سئوال هلال بن امیه نازل شد، اما حکم شده که هرکس را در آن حالت شامل میشود، زیرا لفظ آیه به صیغه عام «والذین یرمون...»است. برای تفصیل این حادثه به کتب تفسیر زیر آیات ۶ تا ۹ سوره نور مراجعه شود.
و همچنین رسول الله جافرادی را مشاهده فرمودند که گوسفندی مرده را میکشیدند، فرمود: اگر از پوست آن استفاده میکردید؟ آنان عرض کردند: مرده است. فرمودند «إذا دبغ الأهاب فقد طهر» [۴۷]که کلمه «الأهاب» شامل پوست هر مرداری است، و مخصوص پوست گوسفند نیست، لذا نتیجه چنین میشود که پوست هر مرداری اعم از گوسفند و غیر آن دباغی شود، پاک میگردد.
و دلیل بقای عموم و عدم تأثیر سبب مخصوص آن است که شارع لفظ عام به کار برده، و اعتبار به الفاظ شارع است نه خصوص حوادث و اگر آن قضیه خاص فقط مقصود شارع بود، از لفظ عام استفاده نمیکرد. و چگونه میتوان این اصل را انکار نمود در حالیکه اکثر احکام شرعی بر اسباب خاصی وارد شدهاند، و اگر ما آن نصوص را خاص آنحوادث بدانیم سبب تعطیل شریعت میشود.
[۴۷] سنن ابودواد کتاب اللباس، باب فی اهب المیته (۴/۱۱۲) از عبدالله بن عباس از رسول الله ج«هرگاه پوست دباغی شد پاک است».