مبانی فقه

فهرست کتاب

آیا قرائت‌های شاذ می‌تواند به عنوان دلیل بدان استدلال شود

آیا قرائت‌های شاذ می‌تواند به عنوان دلیل بدان استدلال شود

قبلاً بیان داشتیم که قرائت‌های شاذ، یا به عبارتی دگر قرائت‌هایی که از طریق آحاد رسیده قرآن نیست.

بر این امر همه اتفاق دارند، لکن در این اختلاف است که آیا می‌توان قرائت شاذ را به مثابه خبر واحد پذیرفت؟

جمهور برآنند که نمی‌شود چنان اعتباری به آن داد، زیرا قرآن نیست و به عنوان حدیث (خبر) نیز نقل نشده است.

اگر کسی بگوید‌: لازم است یا قرآن باشد، یا حدیث و اتفاق است که قرآن نیست، پس حدیث است.

در جواب می‌گوییم. احتمال دارد اجتهاد خود راوی باشد که در معرض توضیح آن را آورده است.

یک مثال توضیحی‌:

عبدالله بن مسعود، و ابی بن کعب به عنوان قرآن در کفاره قسم می‌خوانده‌اند‌:

«فمن لم یجد فصیام ثلاثة أیام متتابعات».

در حالی‌که در قرائت‌های متواتر کلمه (متتابعات) وجود ندارد و چنین است‌:

﴿فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٖۚ [۶۵][المائدة: ۸۹].

«روزه رفتن سه روز برای کسی که نتوانست غذا یا پوشاک به ده مسکین دهد، یا برده‌ای را آزاد کند».

کسانی که به قرائت مزبور اعتبار خبر بودن داده‌‌اند، تتابع روزهای سه‌گانه را در کفاره قسم شرط کرده‌اند، و کسانی‌که گفته‌اند نمی‌تواند به مثابه خبر باشد، با توجه به اطلاق قراءت متواتر، تتابع (پشت سرهم روزه گرفتن) را لازم ندانسته‌اند.

[۶۵] روایت شاذ (السنن الکبری ۱۰/۶۰) روزه رفتن سه روز پشت سر هم.