فصل اول در بیان اهمیت اتباع النبی جوأهمیت سنت و فضایل آن از قرآن مقدس:
اولاً چند آیت اختصاراً در موردِ اهمیت اتباعِ النبی جو نفرت از بدعات تحریر میشود.
۱- ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾[مائده: ۳] [۱۲۹].
۲- ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣١﴾[آل عمران: ۳۱] [۱۳۰].
از این آیه معلوم شد که دوستی خدای ذوالجلال موقوف به اتباع سیدِ کائناتجو بخششِ خداوندی مدارش هم اتباعِ سنت است.
۳- ﴿مَّن يُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَ﴾[نساء: ۸۰]. «هرکه اطاعت کند رسول جرا، به تحقیق اطاعت کرد خدا را» یعنی اطاعتِ رسول جعین اطاعتِ خدا است، و اطاعتِ خدای قدوس به جز اطاعتِ رسول الله جممکن نیست، و بغیر اطاعت محبت هم ممکن نیست و به غیر محبت آن ذات گرامی نجات و مغفرت هم ممکن نیست.
تعصي الرسول وأنت تظهر حبه
هذا لعمري في الفعال بديع
لوكان حبك صادقاً لأطعته
إن الـمحب لـمـن يحب مطيـــع
ادعای دوستی با پیامبر را داری و نافرمانی اش میکنی، سوگند است که این کار خیلی عجیبی میباشد، اگر واقعا ایشان را دوست میداشتی اطاعتشان می کردی، دوستدار فرمانبردارِ محبوب خویش میباشد.
۴- ﴿أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡ﴾[نساء: ۵۹]. «خدا و رسول او را و صاحب امر که از شماست اطاعت کنید» این در موردِ قانون اطاعت مثل آیۀ دوم است.
۵- ﴿وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا١١٥﴾[النساء: ۱۱۵]. «هرکه مخالفتِ رسول (ج) کند، بعد از این که واضح شده است بر او هدایت، و اتباع غیر طریق مؤمنین کند، حواله میکنیم او را آنچه اختیار کرده است و داخل میکنیم او را در جهنم و بد مرجعیست جهنم» و ظاهر است که در بدعت مخالفتِ رسول جلازم است و مخالفِ او از زمرۀ مؤمنان نیست و جهنمی است.
۶- ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا٣٦﴾[الأحزاب: ۳۶]. «و هیچ مرد و زن مؤمنى را نرسد که چون خداوند و رسولش کارى را مقرر نمایند، آنکه خود در کارشان اختیار داشته باشند. و کسى که از خداوند و رسول او نافرمانى کند، [بداند که] در گمراهى آشکارى گرفتار آمده است»
این آیه صریح است در این که مؤمنین و مؤمنات را بعد از فیصلۀ خدا و رسول جدیگر اختیاری نمانده است که در امرِ شریعت مداخلت کنند. و بزرگترین مداخلت از بدعت ظاهر است.
۷- ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ﴾[الحشر: ۷]. «هرچه آرد برای تعلیم شما رسول، پس بگیرید آن را و هرچه نهی کند شما را از آن، بازدارید خود را».
ازین همه آیات اهمیتِ سنت و اتباع و قباحت و خرابی بدعت و اتباعِ هوا واضح است، ظاهر است که رسول الله جبرای ما سنت آورده و از بدعت نهی صریح نموده و آن را لعنت فرموده است، پس چگونه بدعت خوب و پسندیدۀ بارگاهِ الهی میگردد؟!. هرقدر که صورتِ حسنه و عبادت داشته باشد.
تبصره: اگرچه قرآن مقدس این موضوع را تقریباً بیش از سیصد جا ذکر فرموده است و تأکید کرده است، اما احقر چون که قلم اختصار درین مورد اختیار کردهام فقط به هفت آیت اکتفا کردم، العاقل تكفيه الإشارة والقطرة ينبيء عن البحر المحيط و مشتی نمونه از خرواری است.
بعد ازین هم بعضی احادیث درین مورد ذکر میشود، به گوش هوش متوجه فهم آنها باید شد، ولی نقل فقط بترجمه است.
[۱۲۹] ترجمه: «امروز دینتان را براى شما کامل کردم و نعمت خویش را بر شما تمام نمودم و اسلام را [به عنوان] دین براى شما پسندیدم». [۱۳۰] ترجمه: «بگو: اگر خدا را دوست مىدارید، از من پیروى کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهان شما را برایتان بیامرزد و خداوند آمرزنده مهربان است».