اول: تعلق نسبی
این بود که بتان یا ملائکه یا انبیاء و غیره را بنات الله یا ابناء الله میگفتند و اعتقاد میکردند، العیاذ بالله.
و این تقریباً چهار قسم بود: (۱) شرک بالأصنام- چنانچه لات، عزی، منات را که هرسه اسمای مؤنث اند، بنات الله و شفیع خود و ضار و نافع خود می پنداشتند.
(۲) شرک بالجنات: (۱) ﴿وَجَعَلُواْ بَيۡنَهُۥ وَبَيۡنَ ٱلۡجِنَّةِ نَسَبٗا﴾[الصافات: ۱۵۸]. «و [آن کافران] بین او و جنّیان [رابطه] خویشاوندى مقرّر کردند».
(۲) ﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ ٱلۡجِنَّ﴾[الأنعام: ۱۰۰]. «و براى خداوند شریکانى [از] جن قرار دادند» (۳) ﴿كَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ﴾[الجن: ۶]. «کسانى از آدمیان به کسانى از جنّیان پناه مىبردند».
در میان جن و خدا قائل به نسب و ابنیة و بنتیة بودند [۱۱۰]، (العیاذ بالله) جنات را پرستش نموده و آنان را غیبدان می پنداشتند، و هنگام جلب نفع و و دفع ضرر نداء میکردند.
(۳) شرک بالملائکه: فرشتهها را بنات الله میگفتند و پرستش میکردند و از ایشان در جلبِ منفعت یا دفع مضرت حاجات میخواستند.
(۴) شرک بالأنبیاء: که عزیر و عیسی إرا ابن الله میگفتند (اول را یهود و دوم را نصاری). چنانچه در قرآن مذکور است.
[۱۱۰] یعنی جنیان را پسران و دختران خدا می دانستند. [مصحح].