فصل سوم: در بیان این که این عقیدۀ فاسد از کجا دراین امت پیدا شد
گویم: مأخذ این عقیده هم از چادر اهل غلو است. زیرا که عقیده غالیان اینست که تدبیر امور و تحلیل و تحریم در اختیار نبی کریم جو در اختیار ائمه رحمهم الله است. علامه روزگار شیعه و فرد یگانۀ شان، کلینی در کافی باب التفویض إلی رسول الله و باب مولد النبی جووفاته مینویسد: «إن الله عزّ وجل فوض إلى نبيه جأمر خلقه».
و در جائی دوم میگوید: «فهم يحلون ما يشاءون ويحرمون».
«ائمه ی ما هرچه را خواسته باشند حلال قرار می دهند و هرچه را خواسته باشند حرام می گردانند».
و شیخ گیلانی /در حق ائمه اهل بیت در غنیه ج ۱، فصل اصناف الرافضة مینویسد: «وأما المفوضة فهم القائلون أن الله تعالى فوض تدبير الخلق إلى الأئمة وإن الله قد أقدر النبي جعلى خلق العالم وتدبير الخلق وإن كان ما خلق الله من ذلك شيئا وكذلك قالوا فی حق علي س». «و اما مفوضه (از روافض) میگویند: خداوند تدبیر مخلوقات را به ائمه سپرده، و خداوند پیامبر جرا بر آفرینش جهان و تدبیر مخلوق قدرت داده بود، اگر چه او چیزی از آن را نیافریده است. و این گفتهها را در بارهی علی سنیز گفته اند».
تبصره: عقیدۀ سُبائیه و مشرکین قدیم این نبود که این غیر الله قدرت و اختیار ذاتی دارند، بلکه اوشان همه قائل بودند که ایشان قدرت و اختیار عطائی دارند که به ایشان مفوض شده است، حالا هرچه بخواهند میکنند، چرا که در دنیا کسی نبوده است که بالذات این اشیاء را بغیری منسوب کند کما حرره الرازی /در تفسیر کبیر ج ۲ ص ۱۱۲.