اقسامِ بدعت
بدعات دو قسم اند: بدعات ترکی و بدعاتِ فعلی.
بدعتِ ترکی آن است که ترک میکند، فعلی را که ترکش در شرع مقدس معتبر نیست و ترکش از قبیل احتیاط ضرر امراض و غیره هم نیست، بلکه ترکش غیر ازین دو صورت است و آن نیز از دوحال خالی نیست: دیانتاً و تدیّناً ترک میکند یا علی سبیل الاتفاق، پس اگر ترک تدیّناً باشد بدعتِ ترکی است و تارکش را مبتدع فی الدین میگویند، و این آیت کریمه در این باره نازل است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَيِّبَٰتِ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكُمۡ﴾[مائده: ۸۷] [۱۳۸].
در حدیث است که بعض صحابه شقصد کردند که خوابِ شب و اکل روز و ازدواج را به طریق تدیّن بر خود حرام کنند که رسول الله صدر همین موضوع فرمودند: «من رغب عن سنتي فليس مني».
پس ثابت شد که هرکه نفسِ خود را از تناول ما أحل الله بغیر عذرِ شرعی منع کند، پس او خارج از سنت و مبتدع است، مثلاً در ملکهای ما کلاغ را تدیناً نمیخورند و بعضی تدیناً به آبِ چاه وضو نمیکنند، که شاید درو نجاستِ باشد، یا تدیناً دستار بر سر نمیبندد، که شاید غرور پیدا شود، این همه در بدعات ترکی داخل اند.
اینجا سوالی پیدا میگردد که آیا اگر شخصی مطلوباتِ شرعی را ندباً یا وجوباً ترک کند مبتدع گفته میشود و یا نه؟.
جواب این است که اگر به سبب کسالت و سستی ترک میکند -نه از طریقِ تدین- مبتدع گفته نمیشود، اگرچه در ترک واجب عاصیست نه در ترک ندب، اما اگر ترکِ او به طریق تدین باشد بلا ریب بدعت است، اگرچه ندب باشد یا مباح. مثلاً شخصی پیاز و سیر نمیخورد به این عقیده که اینها حرام اند بدعت است.
و بدعتِ فعلی سه قسم است: اعتقادی و قولی و عملی، پس بدعت جمعاً چهار قسم شد: اعتقادی، قولی، عملی و ترکی.
و بدعت نزد محققین سوای سیئه نیست، همه اقسام آن سیّئه است، هرچه از حسنه گفته اند در اصولِ شرعی داخل اند، مگر آن که لغتاً بدعت گفته نمیشود.
[۱۳۸] ترجمه: «اى مؤمنان، لذائذ چیزهایى را که خداوند براى شما حلال نموده است حرام مشمارید».