دوم: تعلق سکنی
بعض مشرکین معبودان باطل خود را به این عقیده پرستش میکردند که (العیاذ بالله) خدای قدوس در ایشان حلول کرده بنوعی سکونت دارد، و این معبودان ما مظهر و مسکن او هستند، چنانچه مشرکین هند برای دیوتاها همین خیال میکردند و گروهی از عیسائیان هم دارای همین عقیده پوسیده بودند.
و درین امت هم عدۀ از غلاة اهل تشیع در بارۀ علی مرتضی سچنین میگفتند. و هم چنین عدۀ دیگر از متصوفین که شیخ اول شان و بانی کارشان ابوحلمان متقی [۱۱۱]بود، این شقیها دارای عقیدۀ حلول و اتحاد اند که پیر وقتی که به کمال درجۀ محبت میرسد تمام شئون خدا در او حلول میکند و از مکلفبودن و پابند شرعبودن آزاد میگردد، عبد و معبود یکی گردد و احتیاج عبادت نمانده و حرام ها به او حلال میگردند.
و نیز کسانی که در فهم صحیح توحید وجودی اشتباه و مغالطه کردند درین ورطه هلاک شدند، و با حلولیان و اتحادیان همنوا گشتند، اما کسانی که به فهم صحیح آن پی بردند کامیاب و فائز گردیدند.
[۱۱۱] از متصوفین قرن سوم هجری. [مصحح].