شمشیر بران بر اشراک و بدعات دوران

فهرست کتاب

باب دوم در بیان رسومی که عوام الناس آنها را مباح می‌دانند

باب دوم در بیان رسومی که عوام الناس آنها را مباح می‌دانند

فصل اول: از آن رسمها اکثر رسوم عروسی است که گذشته از عوام بلکه خواص و ثقات و قضات و علماء بزرگ دران سرگرم می باشند، و اگر بر آنان اعتراض ‌شود گویند که: چیزی نیست درین خانه نه رقص است و نه سرود و دیگر خرافات، بلکه دعوتی سنت است چند نفر جمع می‌شوند، و طعام می خورند و خوش حالی می کنند.

اخطار: عزیزان من! وجه غلط فهمی این خواص و عدم اهمیت ایشان، دلیل جواز این عمل و رسوم منکر آن نیست، بلکه رواج ها نظر این جماعت را کمزور و ضعیف کرده است که امور مباح را می‌بینند، اما متوجه مفاسد خطیر این رسم و رواجها نمی شوند، چنانچه طفل نادان ذائقۀ شیرینی و رنگ آن را دیده می فهمد که چه چیزی عالیست و بر مضرتهای آن پی نمی‌برد، اما پدر و مادر او بر مضرت‌های مخفی آن آگاهند. ازین سبب او را منع می‌کنند و نمی‌گذارند و آن طفل خیرخواهان خود را دشمن تصور می‌کند حالان که بزرگ‌ترین دوست او هستند.

جشن تولد برای فرزند یکی از رسوم زشت و مروج در بین مسلمانان است:

۱- خصوصا اگر فرزند اول باشد جشن گرفتن برای او را لازم می دانند.

۲- و در بعض جا وقت درد زه زن، اطرافیانش چهار قطعه نان به چهار جهت به نام شیخ و بزرگ برای دفع بلا می‌اندازند که این کار شرک است.

۳- بعد پیدائش کودک در پیشانی و سربینی و زنخ او سیاهی برای دفع بلا استعمال می‌کنند و آن را پاسبان می‌گویند، و بعضی این کار خود را از حدیثی ضعیف مروی از حضرت ذالنورین سدلیل می‌گیرند.

۴- کارد یا چاقو زیر سر او می‌نهند.

۵- روغن برای چرب‌کردن مختصر در تمام محله فرستادن نزد زنان ضروری دانند.

۶- تقسیم حلوا را برای اهل محله لازمی می‌دانند.

۷- در شب‌های بیماری آن زن جمع شده نغمه و ترنمات که چوگان نامند می‌خوانند.

۸- تا چهارده و چهل مکمل نگردد بعضی جا عادتست که زن غسل نکرده نماز نمی‌خواند اگرچه جلوتر پاک گردد و حقیقت این است که هروقت پاک گردد باید نماز بخواند پس اگر قدرت غسل ندارد تیمم کند.

رسوم عقیقه: فقط عقیقه مستحب یا سنت اینست که روز هفتم برای پسر دو گوسفند یا یکی و برای دختر یک گوسفند ذبح نموده، خام یا پخته گوشت آن را تقسیم کند و سر طفل را تراشیده هموزن آن نقره صدقه کند.

رسم اول: عده ای از خوانین و یا اقربای خود را در روز خاصی دعوت نموده و به نام عقیقه به آنها طعام می دهد، قابل یاد آوری است که در عقیقه دعوت لازمی نیست بلکه گوشت عقیقه را خام یا پخته به همسایه، غربا و اغنیا بدهد.

۲- بعض جا روز عقیقه از مردمان کمک می‌گیرند و پول جمع می کنند.

۳- برخی لازم می دانند ران عقیقه را به دایه بدهند که این کار نیز جزء بدعات به حساب می آید.

رسوم ختنه: ۱- بزرگترین رسم درین روز دعوت عمومی اهل محله یا قریه است که این امر بکلی مقابل سنت و مخالفت رسول اکرم جاست. در مسند امام احمد از حسن روایت است که عثمان بن ابی العاص سرا در ختنۀ دعوت کردند آن بزرگوار از تشریف‌بردن انکار صریح کرده و فرمودند که: ما در عهد پاک سرور کائنات جنه در ختنه ها رفته ایم و نه برای این کار دعوتی می گرفته اند. ازین حدیث بدعیت و قباحت این امر شنیع واضح شد.

۲- بلا بر بلا این است که امروزه از مردمان جمع شده درین دعوت پول چنده (کمک) یا اجباراً یا استحیاءً می‌گیرند که هردو حرامند بنص قرآن و حدیث که مال کسی به جبر خوردن یا به غیر طیب نفس او خوردن حرامست، درین صورت چهار کبیره جمع است:

نخست- رسمیت این عمل، دوم- خوردن مال غیر، سوم- به طریق جبر و استحیاء. چهارم- سوال حرام. و شنیده شده است که در بعضی جا این بلا در خواص هم مروج شده است، ایشان باید تدبر نمایند که اگر عوام در چنین اموری به ایشان اقتدا کنند -و صد در صد می‌کنند- و این سنت سیئه از ایشان مروج گردد، چه قدر بلائی عظیم است.

با وجود این که اگر خواص بینند از عمل مستحب ما کسی استدلال معصیت و بدعت می‌کند قاعده فقه است که همان مستحب هم برایشان حرام و کبیره می‌گردد؛ زیرا که ویل برای نادان یکبار و برای دانشمند هفت بار یا هفتاد بار آمده است، «نعوذ بالله من أن نكون منبع الشر، اللهم اجعلنا منبع الخير برحمتك آمين».

۴- و بعض جا بنابر انجام همین رسم ختنه پسر را مدتها مهلت می‌دهند و تأخیر می‌کنند که حالا پول دعوت نداریم.

آتش بر آتش و قیامت کبری این که در موقع ختنه شاعران بی‌دین آورده می‌شوند و مال‌های حرام این بدبختان را این عیاشان به ناحق می گیرند و اگر شاعر میسر نگردد لا محاله در نیابت شیطان فرزند او را می‌آو رند، یعنی باجه و ضبط و ویدیو روشن می کنند. و طبَق بازی انجام می‌دهند که فقط در همین یک امر کبائر بی‌تعداد جمع می‌گردد. مسلمان افسوس بر تو که در مخالفت خدا و رسول او کمر بسته و دعوای ایمان می‌کنی.

فهيهات وهيهات تعصي الرسول وأنت تظهر حبه

هذا لعمري في المثال بديع
لوكان حبك صادقا لأ طعته
إن المحب لمن يحب مطيع

خیلی عجیب و بعید است! نافرمانی پیامبر را می‌کنی و ادعای دوستی ایشان را داری! این کاری که تو می‌کنی نمونه‌ی کم پیدا است، اگر واقعا ایشان را دوست می‌داشتی از ایشان اطاعت می‌کردی، دوستدار از محبوبش فرمانبرداری می‌کند!

به قول رومی:

میم واو میم و نون تشریف نیست
لفظ مؤمن جز پی تعریف نیست

۵- این اعمال شنیع را بخاطر اظهار تفاخر و مباهات انجام می دهند.

۶- در برخی جاها پسر را مثلِ عروس تزیین کرده و بر مرکبی سوار می کنند.

اما اگر در مواقع ختنه بی‌سر و صدا بخاطر شکر نعمت مهمانی مختصری برای چند تن از دوستان گرفت –انشاالله- مانعی ندارد.