فصل اول در تعریفِ بدعت و معنی و مأخذِ آن
بدعت از بدع گرفته شده است، به معنی اختراع علی غیر مثال سابق، بدیع و بِدع در قرآن پاک آمده است.
در علم اصول ثابت شده است که احکامی که به افعالِ عباد و اقوالشان تعلق دارند بر سه نوع اند: اول- آن است که مقتضی امر است چون وجوب و ندب. دوم- مقتضی نهی که تحریم است یا کراهیت. سوم- تخییر که مقتضی آن اباحت است.
پس افعال و اقوالِ عباد ازین سه متجاوز نیستند، آنچه مطلوب فعل، و آنچه مطلوب ترک، و آنچه مأذون در فعل و ترک اوست.
و آنچه ترکِ آن مطلوب است علتش این است که با آن دو قسم دیگر مخالف است، لیکن این هم بر دو قسم است: اول- آنچه از آن نهی شده و ترک آن بالذات خواسته شده است، و اگر آن شیئ حرام است فعل آن معصیت و فاعلِ آن عاصی گفته میشود و اگر نه به این نام مسمی نمیشود.
دوم- این که به سبب مخالفت آن به ظاهر تشریع از سبب تعیین حدود و تعیینِ کیفیات و التزام هیئات معینه یا ازمنۀ معینه به همراه دوام طلب ترکِ آن میشود، و این قسم دوم ابتداع و بدعت است و فاعلِ آن را مبتدع میگویند.