مقدمه مولف
تخصیص جمیع محامد مر احدی را که اول و آخر و ظاهر و باطن است، و بدون نمونه ی سابق منشی و مبدع عوالم است، و واحدیست که کمال آثار وجود همه اکوان از اثر کمالِ اوست؛ چه ارواح و چه اشباح و چه عناصر و چه افلاک. و همه اوصاف و ثنای کمال، مر لا شریکی را که بدون مشارکتِ غیر مدبر و متصرف و قیومِ همه موجودات است، هر اتفاقی در دنیا افتد از دست او و هرچه آید از او آید.
و صلوة و سلام، مر سیدی را که اشرف نوعِ موجودات و برای عین دهر مثل مردمکِ چشم است؛ آن که سیدِ بنی عدنان و جامع مکارم الأخلاق و ختم الرسل و صاحب المعراج و افضل البشر و قاسم الجنان و الکوثر که مبعوث بود به اسود و احمر، و اکمال دین و شریعت و سنت و هدایت، با وجود ذیجودِ او متعلق بود. و از انوار شریعتش و ضیاءِ سنتش ادیانِ باطله و مذاهبِ فاسده و بدعاتِ مروجه مضمحل و محو گردیده و شریعتِ غراء و سنتِ بیضاء او چون آفتابِ عالمتاب بر منصۀ اکوان جلوهگر گردیده است، و درود و سلام بر آل و ازواج و اصحاب گرامیش که قاطع حبائلِ شرک و قامعِ طغیان و ماحی اساس بدعات طاغیان و مبتدعان بوده، و مروجِ شریعت و انصارِ حق و سنت و اعوانِ ایمان و احسان بودند.
اما بعد: این رساله ایست مختصر در مذمت و ردِ اشراک و بدعات که به التماسِ برخی اخوان نوشته شد. اولین رسالۀ که احقر در این موضوع تألیف کردم به اسم «وتدالإیمان» بود اما چون که در غایت اختصار بود، لذا نفعش قلیل بود، خواستم که نفع این موضوع اعم گردد؛ زیرا که درین زمانِ پُر فتن این دو بلا [۴]، بالخصوص و دیگر بلاها عموماً عالم را فراگرفته و امت را از بینبرده اند. شاید موجب هدایت و رهنمای سنتِ سنیه گردد، و جلو بعضی را از اکبر الکبائر باز گیرد.
ونسأل الله التوفيق والقبول وهو خير عون وبالقبول جدير.
این رساله را به دو حصه تقسیم کردم که در حصۀ اولی آن، یک مقدمه و تمهید و چند ابواب و چند فصل و غیره آورده شد که همه آنها در مضامینِ ذم و ردِ اشراک و دلائل و توابعِ آنست. و در حصۀ دوم بیانِ بدعات و رسوم، و بیان سنت و ابواب و فصولِ مختلف است، و در آخرش توضیح بدعات و ممنوعات و شرکیاتِ، و ردودی بر آن و بیان احوال فرقۀ مخالف است.
[۴] شرک به الله و بدعت در دین. [مُصحح].