فصل هشتم در بیان بدعات مدارس و مساجد
۱- به صورتِ تخصیص و تعیین چندهکردن در مجامع برای مدرسه و مسجد بدعت است، مثلاً گوید: فلانی تو چه قدر میدهی یا گوید فلان اینقدر داده است و حیف است که تو اینقدر بدهی، یا مردمان خاص و صاحبِ ثروت را گرفته در جائی جمع میکند و میگوید که: شما هرکس هرقدر که میدهید بگوئید که من مینویسم و همت کنید که از فلان کم نباشید که اینقدر داده است.
۲- یا همان چنده به غیر ضروریاتِ مدرسه و مسجد باشد هم بدعت است.
۳- یکی از رسوم این است که چون مهتمم مُرد فرزندش اگرچه قابلِ اهتمام آن مدرسه نیست، محض برسم استادزادگی مهتمم میکنند یا فرزندِ مدرس را همچنان مدرس میکنند.
۴- در جلسه و دعوات مدارس وقتاً فوقتاً امور غیر ضروری به راه انداخته و در آن مصرف می کنند.
۵- یکی از رسوم چنده برای تزئین و بلندکردن منارههای مدرسه است.
۶- یکی از مکروهات و اسرافها و تفاخر چندهکردن و صرفکردن برای تزیین زیاد مساجد و بلندکردن منارههای غیر ضروری است. این عمل مکروه و تماشگاهکردنِ عبادتگاه است که مکروه دیگر است، و تشبه به غیر اقوام اسلامی است، این مکروه دیگر است، و بر این کار استدلال کردن از فعل ذوالنورین سصحیح نیست؛ زیرا: نخست- ایشان از مال خود کرده بود، دوم- در آن دوران تکلفات زیادی نبود و فعل خود را برآن قیاس نباید کرد.
کارِ پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نوشتن شیر شیر
۷- یکی از رسوم مساجد اینست که سه و چهار مصلی در محراب یکی بر بالای دیگری مینهند، این اسراف است و افتخار و نمود.
***