فصل دوم در بیان اقوالِ فقهاء و فتوایشان
بر قائل حاضر و ناظر به انبیاء و اولیاء مولانا عبدالحی لکنوی تحریر میکند، همچو اعتقاد که، «حضرات انبیاء و اولیاء هر وقت حاضر و ناظر اند و به همه حال بر نداء ما مطلع شوند» اگر چه از بعید باشد شرک است، چه این صفت از مختصات حق أاست، کسی را در آن شرکت نیست. (فتاوی عبدالحی بحواله بزازیه) و در بحر ص ۱۲۴ ج ۵ طبع مصر همین مضمون است، و در شامی و غیره از کتبِ فقه مثل عالمگیری و بدائع [۷۳]همه نوشته است.
معلوم شد که فقهای اسلام دارندهی این اعتقاد را خارج از اسلام میدانند، فکر باید کرد. شعر:
حاضر و ناظر بدان او را ندانی غیر او
غیر او را نیست زیبا این دو امر ای جانِ من
هرکه دارد اعتقاد فاسدی بر غیر او
کافرش دان ای عزیزم مشرکش ای یارِ من
[۷۳] اشاره به کتاب البدائع والصنائع تألیف علامه ابوبکر کاسانی حنفی. [مُصحح].