فصل ششم در بیان شرکِ خفی
شرک خفی ریا است، این هم یکی از اقسامِ شرک فی العبادات است، چنانچه در زبان نبوت ریا را شرکِ خفی فرموده است و شرک اصغر هم آن را میگویند، این قسم شرک خیلی خطرناک است و انسان عموماً درو مبتلا میماند، فرق در میانِ شرک جلی و شرک خفی اینست که، در شرکِ جلی مقصود عبادتِ غیر الله است بالواسطه لا بالذات، و در شرکِ خفی مقصود از عبادت من کل الوجوه الله سبحانه و تعالی است، اما در ضمنِ آن ارضای غیر الله هم در نظر است یا جلب منفعت در نظر بوده یا شهرت یا مدح و ثناء از غیر منوی است. در حدیث آمده است که رسول الله جفرمودند: آیا من شما را از آن چیز خبر ندهم که مرا از دجال برای بربادکردنِ شما اینقدر خوف نیست که از آن هست، فرمودند: آن شرک خفی است. مثلاً یک شخص نماز میخواند و او نمازِ خود را برای این دراز میکند که مردمان مرا ببینند. (رواه ابن ماجه). ریاکار مآلش جهنم است، در حدیثی طویل آمده است که در قیامت قبل از همه سه شخص آورده شوند؛ یکی شهیدی که به ظاهر در راهِ خدا کشته شده است، و دوم عالمی که علم خوانده است، سوم صاحبِ مالی سخی و هرسه را به جرمِ ریا در جهنم داخل می کنند. العیاذ بالله.
مقصود این حدیث اینست که به ظاهر از همه اعمال بهترین عمل همین سه مورد هستند، و چون این سه عمل که از همه افضل اند، به سبب ریا برباد میشوند، و صاحب شان مستوجبِ نار میگردد، پس وای بر حال اعمال دیگر که در آن ریا باشد.
یکی از اقسام شرک خفی اتباعِ هوا و هوس است، و اتباعِ هوا این است که در امری شرعی نفسِ او به ضدِ او خواهان باشد، مثلاً نفس میخواهد که بدعتی ایجاد کند و ترک سنت کند و اتباع آباء و اجداد کند نه اتباعِ حدیث او همچنان میکند. این هم قسمی از شرک خفی است، تارک سنت و متبعِ بدعت عابدِ نفس و هوا است و در شرکِ خفی داخل است، ﴿أَفَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ﴾[الجاثیة: ۲۳]. «آیا دیدهاى کسى را که خواسته [هاى نفسانى] اش را معبود خود گرفت» برین مورد صریح است.
یکی از اقسامِ شرکِ خفی طمع از خلق است، مثلاً در موضوعِ رزق و غیره تعظیم مردمان میکند که به او مال و ثروت بیشتر دهند یا کلمۀ حق به کسی نمیگوید به خوف آن که نفع مادی که از او دارد منقطع میگردد.