۲۵۹- باب: نکوهش افراد دوروی
الله متعال میفرماید:
﴿يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَلَا يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمۡ إِذۡ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرۡضَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡلِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطًا ١٠٨﴾[النساء : ١٠٨]
آنان کارهای زشتشان را از مردم پنهان میکنند؛ ولی نمیتوانند کارهای ناپسندشان را از الله پنهان نمایند. و آنگاه که شب را در تدابیر و سخنانی میگذرانند که (الله) نمیپسندد، الله با آنهاست؛ و الله به اعمالشان احاطهی کامل دارد.
۱۵۴۸- وعن أَبي هريرةَس قَالَ: قَالَ رسول اللهج: «تَجِدُونَ النَّاسَ مَعادِنَ: خِيَارُهُم في الجَاهِلِيَّةِ خِيَارُهُمْ فِي الإسْلاَمِ إِذَا فَقُهُوا، وتَجِدُونَ خِيَارَ النَّاسِ في هَذَا الشَّأنِ أَشَدَّهُمْ لَهُ كَرَاهِيَةً، وَتَجِدُونَ شَرَّ النَّاسِ ذَا الوَجْهَينِ، الَّذِي يَأتِي هؤُلاءِ بِوَجْهٍ، وَهَؤُلاءِ بِوَجْهٍ».[متفق عليه] [ صحيح بخاري، ش: (۳۴۹۳، ۷۱۷۹) به صورت مختصر؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۵۲۶.]
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «مردم را مانند معادنِ (طلا و نقره) مییابید؛ آنانكه در جاهليت بهترين مردم بودند، در اسلام نيز بهترين مردم هستند، البته بهشرطی که شناخت و دانش ديني پیدا کنند. و بهترین مردم را در امر خلافت کسانی مییابید که پذیرش آنرا ناگوار میشمارند و بدترین مردم را افراد دورویی میبینید که پیشِ اینها یکرو و پیش آنها رویی دیگر دارند».
۱۵۴۹- وعن محمد بن زيدٍ: أنَّ ناساً قالوا لِجَدِّهِ عبدِ اللهِ بن عمرَب إنَّا نَدْخُلُ عَلَى سَلاَطِيننَا فَنَقُولُ لَهُمْ بِخِلاَفِ مَا نَتَكَلَّمُ إِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِمْ. قَالَ: كُنَّا نَعُدُّ هَذَا نِفَاقاً عَلَى عَهْدِ رسُولِ اللهج.[روايت بخاري] [ صحيح بخاري، ش: ۷۱۷۸، بیآنکه در آن لفظ «عَهْدِ رسُولِ اللهج» آمده باشد.]
ترجمه: از محمد بن زید روایت است که عدهای از مردم به جدّش عبدالله بن عمربگفتند: ما هنگامی که نزد حاکمان خویش هستیم، سخنانی بر زبان میرانیم که بر خلاف سخنانیست که در غیابِ آنها میگوییم. عبداللهسفرمود: «ما این را در دوران رسولاللهجنفاق میدانستیم».
شرح
مولف/در کتابش، بابی در نکوهش افراد دوروی گشوده است؛ افراد دوروی به کسانی گفته میشود که پیش اینها یک روی و پیش دیگران، رویی دیگر دارند؛ مانند منافقان که الله معتال دربارهی آنها میفرماید:
﴿وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوۡاْ إِلَىٰ شَيَٰطِينِهِمۡ قَالُوٓاْ إِنَّا مَعَكُمۡ إِنَّمَا نَحۡنُ مُسۡتَهۡزِءُونَ ١٤﴾[البقرة: ١٤]
و هنگامی که با مؤمنان، روبرو میشوند، می-گویند: (ما نیز همانند شما) ایمان آوردهایم؛ و چون با شیاطین و دوستان گمراهشان، تنها میشوند، میگویند: ما با شما هستیم و تنها (مؤمنان را) به استهزا و ریشخند میگیریم.
خصلت دورویی که از ویژگیهای نفاق است، در بسیاری از مردم دیده میشود؛ چنانکه پیش شما چاپلوسی میکنند و حتی در تعریف از شما گزافه میگویند؛ ولی پشت سرتان شما را نکوهش کرده، از شما به بدی یاد میکنند و حتی ویژگیهایی به شما نسبت میدهند که در شما نیست. این، دورویی و ویژگیِ کسانیست که پیامبرجدربارهی آنان فرموده است: «بدترین مردم را افراد دورویی میبینید که پیشِ اینها یک رو و پیش آنها رویی دیگر دارند». این، جزو گناهان بزرگ است؛ زیرا پیامبرجاز کسانی که دارای چنین خصلتی هستند، به بدترین مردم یاد فرمود. بر انسان واجب است که رُک و صریح باشد و تنها همان چیزی را که در دل دارد، بر زبان بیاورد؛ اگر سخن نیکی باشد، ستوده میشود و اگر غیر از آن باشد، نتیجهاش خیر و نیکی خواهد بود؛ ولی اینکه پیشِ هر کسی، رویی داشته باشد، جایز نیست؛ فرقی نمیکند که در عبادتش چنین رویکردی داشته باشد یا در تعاملش با مردم؛ در هر صورت دورویی در عبادت و رفتارهای فردی و اجتماعی، ناجایز است.
سپس مولف/این آیه را یادآور شده است که اللهأمیفرماید:
﴿يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَلَا يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمۡ إِذۡ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرۡضَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡلِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطًا ١٠٨﴾[النساء : ١٠٨]
آنان کارهای زشتشان را از مردم پنهان میکنند؛ ولی نمیتوانند کارهای ناپسندشان را از الله پنهان نمایند. و آنگاه که شب را در تدابیر و سخنانی میگذرانند که (الله) نمیپسندد، الله با آنهاست؛ و الله به اعمالشان احاطهی کامل دارد.
همچنین از این نمونه، کسیست که پنهانی مرتکب گناه و معصیت میشود و از ارتکاب گناه در برابر مردم، خجالت میکشد؛ در حالی که از اللهﻷشرم نمیکند! چنین فردی نیز در مفهوم این آیه میگنجد؛ اما این بدان معنا نیست که کسی که مرتکب گناه شده و توبه کرده است، آن را نزد مردم بازگو نماید؛ زیرا پیامبرجفرموده است: «كُلُّ أَمَّتِي مُعَافًى إِلاَّ المُجاهِرِينَ»؛ [ ر.ک: حدیث شمارهی ۲۴۶. [مترجم]] یعنی: «همهي افراد امتم بخشيده میشوند، مگر کسانی که گناهانشان را آشکار میکنند»؛ بدینسان که «شخصی، شبهنگام مرتكب گناهي شود و صبح، در حالی که الله، گناهش را پوشانده است، (آن را برای مردم بازگو کند و) بگوید: فلانی! من، دیشب چنین و چنان کردهام. این، در حالیست که الله، گناهانش را پوشانده بود؛ ولی او، صبح که میشود پرده و ستر الهی را از روی خود برمیدارد».
خلاصه اینکه انسان باید یکرو و رُک باشد و ظاهر و باطنش، یکی باشد. از الله متعال میخواهیم که باطنمان را از ظاهرمان بهتر بگرداند و به همهی ما توفیق کردار و گفتاری بدهد که خود میپسندد؛ بهیقین او بر هر کاری تواناست.
***