۲۶۲- باب: تشویق انسان به دقت کردن و حصول اطمینان دربارهی سخنی که میگوید یا از دیگران بازگو میکند
الله متعال میفرماید:
﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌ﴾[الإسراء: ٣٦]
و از چیزی پیروی مکن که دانشی به آن نداری.
و میفرماید:
﴿مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ ١٨﴾[ق: ١٨]
(انسان) هیچ سخنی بر زبان نمیآورد مگر آنکه نزدش، نگهبانی (برای نوشتن آن) حضور دارد.
۱۵۵۵- وعن أَبي هريرةَس أنَّ النَّبِيَّج قَالَ: «كَفَى بالمَرْءِ كَذِباً أنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۵.]
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید: پیامبرجفرمود: «برای دروغگو بودن شخص، همین کافیست که هرچه میشنود، بازگو کند».
۱۵۵۶- وعن سَمُرَةَس قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهج: «مَنْ حَدَّثَ عَنِّي بِحَديثٍ يَرَى أَنَّهُ كَذِبٌ فَهُوَ أَحَدُ الكَاذِبينَ».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: (۹، ۲۶۶۲).]
ترجمه: سمرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرکه حدیثی از من بازگو کند که میداند دروغ است، او، خود یکی از دروغگویان میباشد».
۱۵۵۷- وعن أسماءل أنَّ امْرأةً قالت: يَا رسولَ الله، إنَّ لِي ضَرَّةً فهل عَلَيَّ جُنَاحٌ إنْ تَشَبَّعْتُ مِنْ زَوْجِي غَيْرَ الَّذِي يُعْطِيني؟ فَقَالَ النَّبِيُّج: «المُتَشَبِّعُ بِما لَمْ يُعْطَ كَلاَبِسِ ثَوْبَيْ زُورٍ».[متفق عليه] [ صحيح بخاري، ش: ۵۲۱۹؛ و صحیح مسلم، ش:۲۱۳۰.]
ترجمه: اسماءلمیگوید: زنی عرض کرد: ای رسولخدا! من هوویی دارم؛ اگر نزدش وانمود کنم که شوهرم به من چیزهای بیشتری میدهد، آیا گنهکار میشوم؟ پیامبرجفرمود: «هرکس بهدروغ چنین وانمود کند که از نعمتی برخوردار شده، مانند کسیست که پیراهن و شلواری دروغین به تن کرده (که اندازهاش نیست)».
شرح
مولف/در کتابش «ریاضالصالحین» پس از بابِ حرام بودن دروغ، بابی بدین عنوان گشوده است: «تشویق انسان به دقت کردن و حصول اطمینان دربارهی سخنی که میگوید یا از دیگران بازگو میکند»؛ دروغ، خبریست که انسان بر خلافِ واقعیت یا به صورتی غیر از وجه اصلیِ آن بازگو میکند؛ از اینرو برای اینکه خبر یا سخنی دروغ نباشد، انسان باید دقت کند و پس از حصول اطمینان از صحت خبر، آنرا بازگو نماید؛ بهویژه در این دوران که شایعهپراکنی و دروغگویی گسترش یافته است. سپس مولف/در اینباره به آیات و احادیث استدلال کرده است؛ از جمله اینکه الله متعال میفرماید:
﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌ﴾[الإسراء: ٣٦]
و از چیزی پیروی مکن که دانشی به آن نداری.
در این آیه از دنبالهروی و پیروی چیزی که انسان به آن علم و آگاهی ندارد، منع شده است. پیامبرجفرموده است: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْرًا أَوْ لِيَصْمُتْ». [ صحیح بخاری، ش: ۶۰۱۸ و...؛ صحیح مسلم، ش:۴۷.] یعنی: «کسی که به الله و روز قیامت ایمان دارد، سخن نیک بگوید و یا سکوت نماید». الله متعال میفرماید: ﴿مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ﴾؛ یعنی: «انسان هیچ سخنی نمیگوید مگر آنکه نزدش نگهبانی (برای نوشتنِ) آن حضور دارد». با وجود حرفِ ﴿مِن﴾مفهوم آیه، این است که همهی سخنان انسان، ثبت و ضبط میشود. ﴿رَقِيبٌ﴾، یعنی مراقب و نگهبان؛ به عبارت دیگر: فرشتهای که هر لحظه انسان را زیر نظر دارد. و ﴿عَتِيدٞ﴾، یعنی فرشتهای که همیشه با توست و هیچگاه غایب نمیشود و همهی سخنانت را مینویسد. این آیه، هشداریست جدّی به اینکه انسان از بازگو کردن چیزی که به آن آگاهی ندارد، خودداری کند یا چیزی که نمیداند، نگوید؛ وگرنه، گنهکار میشود. سپس مولف/حدیثی بدین مضمون آورده که پیامبرجفرموده است: «برای دروغگو بودن شخص، همین کافیست که هرچه میشنود، بازگو کند»؛ یعنی: اگر انسان هرچه را میشنود، بدون دقت و بررسی بازگو کند، در معرض دروغگویی قرار دارد؛ واقعیت نیز همین است؛ از اینرو گاه شخصی خبری میآورد و میگوید: چنین و چنان شده است؛ اما وقتی بررسی میکنید، میفهمید که اصلاً خبری که او آورده، روی نداده است! همچنین فردی میگوید: فلانی چنین گفته است و چون پرسوجو و بررسی میکنید، متوجه میشوید که فلانشخص چنین سخنی نگفته است! در این میان، بزرگترین گناه این است که انسان اینگونه بیپروا دربارهی احکام و شریعت الاهی سخن بگوید و بر اللهﻷدروغ ببندد؛ مثلاً قرآن را بنا بر نظر و برداشت شخصیِ خود و بدون علم و آگاهی، به چیزی غیر از معنا و مفهوم مورد نظر پروردگار، تفسیر کند یا اینکه بر پیامبرجدروغ ببندد و بگوید که پیامبرجچنین و چنان فرموده است؛ در حالی که پیامبرجچنین چیزی نگفته باشد یا حدیثی نقل کند که خودش میداند که دروغ است؛ از اینرو رسولاللهجفرمود: «هرکه حدیثی از من بازگو کند که میداند دروغ است، او، خود یکی از دروغگویان میباشد».
دروغ عملی نیز گناه بزرگیست؛ چنانکه اسماءلمیگوید: زنی عرض کرد: ای رسولخدا! من هوویی دارم؛ اگر نزدش وانمود کنم که شوهرم به من چیزهای بیشتری میدهد، آیا گنهکار میشوم؟ پیامبرجفرمود: «هرکس بهدروغ چنین وانمود کند که از نعمتی برخوردار شده، مانند کسیست که پیراهن و شلواری دروغین به تن کرده (که اندازهاش نیست)».
خلاصه اینکه انسان هم باید دربارهی سخنی که خود میگوید، دقت کند و هم باید از صحت خبری که به او میرسد، اطمینان حاصل نماید و توجه داشته باشد که آیا شخصی که خبر یا سخنی را به او منتقل میکند، قابل اطمینان هست یا خیر؟ یعنی: همینکه کسی حرفی زد یا خبری را بازگو کرد، قبول نکند؛ همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن جَآءَكُمۡ فَاسِقُۢ بِنَبَإٖ فَتَبَيَّنُوٓاْ﴾[الحجرات: ٦]
ای مؤمنان! اگر فاسقی برای شما خبری آورد، بهخوبی بررسی کنید.
در این دوران که بگومگوها زیاد شده است و هر سخنی بدون اینکه دلیل یا سندی بر صحتش وجود داشته باشد، زبان به زبان میگردد، بررسی و حصول اطمینان از صحت اخبار و سخنان اهمیت بیشتری دارد تا انسان در اثر بیپروایی در نقل اخبار و سخنان، خود را در ورطهی هلاکت و دروغگویی نیندازد.
***