۳۱۴- باب: نهی از سوگند خوردن به هر مخلوقی مانند پیامبر، کعبه، فرشتگان، آسمان، نیاکان، زندگی، روح و...؛ و از سوگند خوردن به امانت، بیش از همه نهی شده است
۱۷۱۶- عَنِ ابن عمرَب عَنِ النَّبِيِّج قَالَ: «إنَّ الله تَعَالَى يَنْهَاكُمْ أنْ تَحْلِفُوا بِآبائِكُمْ، فَمَنْ كَانَ حَالِفاً، فَلْيَحْلِفْ بِاللهِ، أَوْ لِيَصْمُتْ».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: (۶۱۰۸، ۶۶۴۶)؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۶۴۶.]
وفي روايةٍ فِي الصحيح: «فَمَنْ كَانَ حَالِفاً فَلا يَحْلِفْ إِلاَّ بِاللهِ، أَوْ لِيَسْكُتْ».
ترجمه: ابنعمربمیگوید: پیامبرجفرمود: «همانا الله متعال شما را از اینکه به نامِ پدرانتان سوگند بخورید، نهی فرموده است؛ پس هرکه میخواهد سوگند بخورد، تنها به نامِ الله سوگند یاد کند یا سکوت نماید».
در روایتی دیگر در صحیح، آمده است: «پس هرکه میخواهد سوگند بخورد، جز به نامِ الله سوگند نخورد یا سکوت کند».
۱۷۱۷- وعن عبد الرَّحمنِ بن سَمُرَةَس قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِج: «لا تَحْلِفُوا بِالطَّوَاغِي، وَلا بِآبَائِكُمْ».[روايت مسلم][صحیح مسلم، ش: ۱۶۴۸]
ترجمه: عبدالرحمن بن سمرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «به بتها و- معبودان باطل و نیز- به پدرانتان سوگند نخورید».
۱۷۱۸- وعن بُريدَةَس أنَّ رسولَ اللهِج قَالَ: «مَنْ حَلَفَ بِالأمَانَةِ فَلَيْسَ مِنَّا».[حدیث صحیحیست كه ابوداود با اِسناد صحیح روایت کرده است.] [ السلسلة الصحیحة، ش: ۳۲۵؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/، ش: ۲۷۸۸.]
ترجمه: بريدهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرکس به امانت سوگند یاد کند، از ما نیست». [ خطابی/گوید: «سببش این است که سوگند، فقط به نامها و صفات والای اللهﻷمنعقد میگردد و امانت، جزو صفات الاهی نیست؛ بلکه یکی از فرمانهای الاهیست؛ لذا برای اینکه سوگند به امانت، همسان اسما و صفات پروردگار قرار نگیرد، از قسم خوردن به امانت منع شده است». و ابنارسلان گوید: «منظور از امانت، فرایض الاهیست»؛ لذا مفهوم حدیث این میشود که نگویید: سوگند به نماز؛ سوگند به زکات و.... [مترجم]]
۱۷۱۹- وعنه قَالَ: قَالَ رسولُ اللهج: «مَنْ حَلَفَ فَقَالَ: إنِّي بَرِيءٌ مِنَ الإسْلاَمِ، فَإنْ كَانَ كَاذِباً، فَهُوَ كمَا قَالَ، وإنْ كَانَ صَادِقاً، فَلَنْ يَرْجِعَ إِلَى الإسْلاَمِ سَالِماً». [روايت ابوداود با اِسناد صحیح] [ صحیح الجامع، ش: ۶۲۰۳؛ السلسلة الصحیحة، ش: ۹۴؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/، ش: ۲۷۹۳.]
ترجمه: بریدهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرکه- به آیینی غیر از اسلام- سوگند یاد کند و بگوید: (اگر دروغ میگویم،) مسلمان نباشم، در صورتی که دروغ گفته باشد، بر همان آیینیست گه گفته است و اگر راست گفته باشد، سالم به اسلام باز نمیگردد (و مسلمان کاملی نیست)».
۱۷۲۰- وعن ابن عمرَب أنَّهُ سَمِعَ رَجُلاً يقُولُ: لا وَالكَعْبَةِ، قَالَ ابنُ عُمَرَ: لا تَحْلِفْ بَغَيْرِ اللهِ، فَإنِّي سَمِعْتُ رسولَ اللهِج يقولُ: «مَنْ حَلَفَ بِغَيرِ اللهِ، فقد كَفَرَ أَوْ أشْرَكَ».[ترمذی ضمن روایت این حدیث گفته است: حدیثی حسن میباشد.] [ صحیح الجامع، ش: ۱۶۱۹؛ و السلسلة الصحیحة، از آلبانی/، ش: ۸۸۸.]
ترجمه: شخصي نزد ابنعمرببه كعبه قَسَم خورد؛ ابنعمربفرمود: به غیرالله سوگند نخور؛ من از رسولاللهجشنیدم که میفرمود: «هرکه به غیرالله سوگند یاد کند، کفر یا شرک ورزیده است».
[نووی: برخی از علما عبارتِ "کفر یا شرک ورزیده است" را بدینگونه توضیح دادهاند که سوگند خوردن به نام غیرالله، گناه بسیار بزرگیست؛ یعنی این عبارت را بیانگر بزرگیِ این گناه قلمداد کردهاند؛ همانگونه که دربارهی ریا و خودنمایی نیز روایت شده است: «الرِّياءُ شِرْكٌ». [ يعني: «ریا، شرک است». آلبانی/گوید: «مولف/با بهکار بردن صیغهی تمریض، بدین نکته اشاره کرده که حدیث مذکور، ضعیف است؛ و همینگونه نیز میباشد؛ چنانکه در السلسلۀ الضعیفۀ، ش: ۱۸۵۰ علت ضعفش را بیان کردهام».] ]
شرح
مولف/بابی دربارهی نهی از قَسَم خوردن به مخلوق گشوده است؛ انسان زمانی قسم میخورد یا سوگند یاد میکند که میخواهد بر موضوع مهم یا بزرگی تأکید کند؛ از اینرو به چیزی قسم میخورَد که آنرا بزرگ میداند. بنابراین تنها ذاتی که به او سوگند یاد میشود، الله متعال است؛ یعنی فقط به اسما و صفات اللهﻷسوگند یاد میکنیم که میفرماید:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا﴾[الأعراف: ١٨٠]
و بهترین نامها از آنِ الله است.
و میفرماید:
﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْ ٱلرَّحۡمَٰنَۖ أَيّٗا مَّا تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾[الإسراء: ١١٠]
بگو: الله را بخوانید یا رحمن را بخوانید؛ هر کدام را که بخوانید، (خوبست) بهراستی که بهترین نامها ازآنِ اوست.
لذا قَسَم خوردن به هر یک از اسما و صفات اللهﻷجایز است. حروف قَسَم عبارتند از: «واو»، «باء» و «تاء»؛ مثلاً میگویید: "والله" که فلان کار را خواهم کرد؛ یا با واژههای "تالله" و "بالله" قَسَم میخورید. یا میگویید: «به الله قسم که....».
قسم خوردن به نام غیرالله، شرک یا کفر است؛ گاه کفر اکبر یا شرک اکبر میباشد و گاه کفر اصغر یا شرک اصغر؛ اگر کسی که به غیرالله سوگند میخورد، آنچه را که به آن سوگند یاد کرده است، همانند الله سزاوارِ تعظیم میداند، مرتکب شرک اکبر شده است؛ اما اگر عظمتش را کمتر از عظمت اللهﻷبداند، شرک اصغر از او سر زده است؛ البته ناگفته نماند که شرک اصغر، مقدمهی شرک اکبر است.
مردم در دوران جاهلیت به پدران و نیاکان خود سوگند یاد میکردند؛ پیامبرجآنان را از این کار منع نمود و فرمود: « به پدرانتان سوگند نخورید»؛ و همینطور به برادران، رؤسا و بزرگانتان. قسم خوردن به پدران را از آن جهت بهطور ویژه بیان فرمود که در آن زمان سوگند خوردن به پدران، رواج فراوانی داشت. پیامبرجفرموده است: «هرکه میخواهد سوگند بخورد، تنها به نامِ الله سوگند یاد کند یا سکوت نماید».
همچنین قسم خوردن به پیامبرجکه برترین و برگزیدهترین آفریدهی الهیست، حرام است؛ یعنی اگر کسی بگوید: به نام محمدِ نبیجقسم میخورم، کافر یا مشرک است؛ و همینطور کسی که به نام هر یک از فرشتگان مانند جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و نگهبان دوزخ (=مالک) قَسَم میخورد، کافر یا مشرک میباشد؛ البته پیشتر بیان کردیم که در چه صورت، مرتکب شرک اصغر شده و در چه صورت مرتکب شرک اکبر گردیده است.
گفتنیست: قسم خوردن به هر یک از صفات الهی رواست؛ مثلاً جایز است که بگوید: به رحمت الله سوگند که چنین خواهم کرد؛ یا به حکمت الهی قسم که فلان کار را انجام خواهم داد.
سپس مولف/حدیثی بدین مضمون آورده است که بریدهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرکه- به آیینی غیر از اسلام- سوگند یاد کند و بگوید: (اگر دروغ میگویم،) مسلمان نباشم، در صورتی که دروغ گفته باشد، بر همان آیینیست گه گفته است و اگر راست گفته باشد، سالم به اسلام باز نمیگردد (و مسلمان کاملی نیست)»؛ مثلاً شخصی به دوستش میگوید: فلانی امروز از مسافرت برگشته و به خانه رسیده است. و دوستش قبول نمیکند و میگوید: خیر؛ هنوز برنگشته و به خانه نرسیده است. شخص اول برای تأکید بر سخن خویش میگوید: «یهودی باشم، اگر فلانی به خانه نرسیده باشد». اگر بهدروغ چنین چیزی بگوید و مدعی شود که دوستشان به خانه رسیده است، این شخص، یهودیست؛ و حتی اگر راست گفته باشد، به فرمودهی پیامبر اکرمج، سالم به اسلام برنمیگردد.
خلاصه اینکه اگر میخواهید قَسَم بخورید، تنها به اللهﻷ، یعنی به نامها و صفات والایش سوگند یاد کنید یا سکوت نمایید و به غیرالله قسم نخورید. شاید کسی بگوید: مگر الله متعال به برخی از آفریدهاهیش سوگند یاد نکرده است؟ مثلاً فرموده است:
﴿وَٱلضُّحَىٰ ١ وَٱلَّيۡلِ إِذَا سَجَىٰ ٢ مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَىٰ ٣﴾[الضحى: ١، ٣]
سوگند به روز (هنگام برآمدن آفتاب)، و سوگند به شب، هنگامی که آرام گیرد (و همه جا را بپوشاند)که پروردگارت، تو را رها نکرده و مورد خشم قرار نداده است.
همچنین فرموده است:
﴿وَٱلشَّمۡسِ وَضُحَىٰهَا ١ وَٱلۡقَمَرِ إِذَا تَلَىٰهَا ٢ وَٱلنَّهَارِ إِذَا جَلَّىٰهَا ٣ وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَغۡشَىٰهَا ٤ وَٱلسَّمَآءِ وَمَا بَنَىٰهَا ٥ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا طَحَىٰهَا ٦ وَنَفۡسٖ وَمَا سَوَّىٰهَا ٧ فَأَلۡهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقۡوَىٰهَا ٨ قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا ٩ وَقَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا ١٠﴾[الشمس: ١، ١٠]
سوگند به خورشید و روشنایی آن؛ و سوگند به ماه، هنگامی که پس از خورشید، درآید؛ و سوگند به روز، هنگامی که خورشید را نمایان کند؛ و سوگند به شب، هنگامی که خورشید را بپوشاند؛ و سوگند به آسمان و ذاتی که آن را گستراند؛ و به زمین و به آنکه آن را بگسترد. و سوگند به جان آدمی و ذاتی که آن را منظم و نیکو ساخت و به آن، نافرمانی و تقوایش را الهام کرد، بهراستی کسی که آن را پاک بدارد، رستگار است. و کسی که آن را (با شرک و معصیت) بیالاید، زیانکار میباشد.
میگوییم: الله متعال هرچه بخواهد، انجام میدهد و به هر یک از آفریدههایش که بخواهد، سوگند یاد میکند و هیچ چیز و هیچکس جلودار او نیست؛ بلکه هر مخلوقی که الله به آن سوگند یاد کند، نشانهی عظمت آن مخلوق است؛ چراکه بزرگی و عظمتِ هر آفریدهای، نشان از بزرگی و عظمت الله متعال است. البته اگر کسی بگوید: قسم به آیات الهی، باید ببینیم که منظورش از آیات الهی چیست؟ اگر منظورش، ماه و خورشید یا روز و شب و دیگر آفریدههای الهی باشد، به غیرالله سوگند خورده و بدینسان مرتکب شرک یا کفر شده است؛ زیرا الله متعال، از آفریدههایش بهعنوان آیات خویش یاد فرموده است؛ چنانکه میفرماید:
﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِ ٱلَّيۡلُ وَٱلنَّهَارُ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ﴾[فصلت: ٣٧]
و از نشانههای او، شب و روز و خورشید و ماه است.
اما اگر منظور آن شخص از آیات الهی، قرآن کریم باشد، مرتکب شرک و کفر نشده است و سوگندش، هیچ ایرادی ندارد؛ زیرا قرآن کریم، کلام الهیست و کلام الله متعال، جزو صفات اوست. لذا اگر کسی به آیات الهی سوگند یاد کند و منظورش قرآن کریم باشد، مرتکب عمل حرامی نشده است؛ اما اگر منظورش از آیات الهی، ماه و خورشید باشد، سوگندش ناروا و شرک یا کفر است.
***