۲۹۱- باب: حرام بودن خلوت کردن با زن نامحرم
الله متعال میفرماید:
﴿وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسَۡٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖ﴾[الأحزاب : ٥٣]
و چون از همسران پیامبر، چیزی میخواستید، از پشت پرده بخواهید.
۱۶۳۶- وعن عقبةَ بن عامرٍس أنَّ رسولَ اللهِج قَالَ: «إيَّاكُمْ وَالدُّخُولَ عَلَى النِّسَاءِ»؛ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الأنْصَارِ: أفَرَأيْتَ الحَمْوَ؟ قَالَ: «الحَمْوُ المَوْتُ». [متفق علیه] [ صحیح بخاری، ش: ۵۲۳۲؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۷۲.]
ترجمه: عقبه بن عامرسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «از رفتن به نزد زنان بیگانه بپرهیزید». مردی از انصار عرض کرد: دربارهی خویشاوندان شوهر چه میفرمایی؟ فرمود: «فتنهاش (بیشتر و مانندِ) مرگ است».
۱۶۳۷- وعن ابن عباسٍب أنَّ رسولَ اللهِج قَالَ: «لا يَخْلُونَّ أَحَدُكُمْ بامْرَأَةٍ إِلاَّ مَعَ ذِي مَحْرَمٍ».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۵۲۳۳؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۳۴۱. [این حدیث پیشتر به شمارهی ۹۹۷ نیز گذشت. (مترجم] ]
ترجمه: ابنعباسبمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هیچ مردی با هیچ زنِ بیگانهای خلوت نکند؛ مگر آنکه محرمی با زن باشد».
۱۶۳۸- وعن بُريدَةَس قَالَ: قَالَ رسولُ اللهج: «حُرْمَةُ نِسَاءِ المُجَاهِدِينَ عَلَى القَاعِدِينَ كَحُرْمَةِ أُمَّهَاتِهِمْ، مَا مِنْ رَجُلٍ مِنَ القَاعِدِيْنَ يَخْلُفُ رَجُلاً مِنَ المُجَاهِدِينَ في أهْلِهِ، فَيَخُونُهُ فِيهِمْ إِلاَّ وَقَفَ لَهُ يَوْمَ القِيَامَةِ، فَيَأْخُذُ مِنْ حَسَنَاتِهِ مَا شَاءَ حَتَّى يَرْضى»؛ ثُمَّ التَفَتَ إلَيْنَا رسولُ اللهِج فَقال: «مَا ظَنُّكُمْ؟»[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۱۸۹۷.]
ترجمه: بریدهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «حرمت زنان مجاهدان بر مردان خانهنشین، مانند حرمت مادرانشان میباشد؛ چنانچه مرد خانهنشینی- که به عذری به جهاد نرفته است- بهعنوان جانشینِ یک مجاهد، خانوادهی او را سرپرستی کند و دربارهی آنان به مجاهد، خیانت ورزد، روز قیامت مجاهد بالای سرِ خیانتکننده میایستد و آنقدر از نیکیهایش میگیرد تا اینکه راضی شود». سپس رسولاللهجبه ما رو کرد و فرمود: «گمان شما چیست؟ (آیا چیزی از نیکیهای خیانتکننده باقی میمانَد؟)»
شرح
مولف/بابی دربارهی حرام بودن خلوت کردن با زن بیگانه گشوده است؛ منظور از زن بیگانه، زنِ نامحرم مانند دخترعمو، دخترعمه، دخترخاله و امثالِ آنها یا زنیست که از نزدیکان و محارم انسان نیست؛ خلوت کردن با زن بیگانه، حرام میباشد و هر زن و مردی که با یکدیگر خلوت کنند، سومینشان شیطان است؛ شما دربارهی دو نفر که سومینشان شیطان است، چه گمانی دارید؟ بدون شک این دو نفر در معرض فتنه و فساد قرار دارند. پناه بر الله!
سپس مولف/این آیه را ذکر کرده است که اللهأمیفرماید:
﴿وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسَۡٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖ﴾[الأحزاب : ٥٣]
و چون از همسران پیامبر، چیزی میخواستید، از پشت پرده بخواهید.
این حُکم، عام است و بدین معناست که از رفتن به نزد زنان نامحرم بپرهیزید و آنگاه که از آنها چیزی میخواهید، از پُشت پرده بخواهید تا خلوت صورت نگیرد. سپس مولف/حدیثی بدین مضمون آورده است که عقبه بن عامرسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «از رفتن به نزد زنان بیگانه بپرهیزید». مردی از انصار عرض کرد: دربارهی خویشاوندان شوهر چه میفرمایی؟ فرمود: «فتنهاش (بیشتر و مانندِ) مرگ است».
منظور از خویشاوندان شوهر، برادر، عمو و داییِ اوست؛ اما پدرشوهر و پسرِ شوهر از همسرِ دیگرش، جزو محارم هستند. رسولاللهجفرمود: تنهی خویشان شوهر، مانند مرگ است. این، تعبیر دقیق و جامعیست؛ یعنی همانگونه که انسان از مرگ میگریزد، باید از خلوت کردن خویشان و نزدیکان خویش با همسر خود جلوگیری کند. این، هشداری شدید و جدیست؛ زیرا خلوت کردن خویشاوندان انسان با همسرش از خلوت کردن بیگانگان با همسرِ وی خطرناکتر است؛ با این حال، برخی از مردم در اینباره کوتاهی و سهلانگاری میکنند و به سادگی اجازه میدهند که برادر بالغشان در خانه، با همسرشان تنها باشد؛ این، حرام و نارواست؛ زیرا شیطان همانند خون در بدن انسان جریان مییابد. اگر خانه مشترک باشد، راهش این است که محل زنان و مردان را با درب از هم جدا کند و کلید را نزد خود نگه دارد؛ البته با نصب درب و جدا کردن خانهی برادرش، درب را قفل کند و کلید را بردارد تا هرگونه زمینهای برای فساد، از میان برود. یکی از نمونههای خلوت حرام، این است که خانوادههای مرفهی که رانندهی شخصی دارند، اجازه میدهند که راننده با همسر یا دخترشان تنها شود؛ این، حرام است و بلکه خلوت کردن در ماشین بهمراتب از خلوت کردن در خانه بدتر میباشد؛ زیرا این امکان برای آنها وجود دارد که با هم بر سر فساد و بدکاری توافق کنند و به محلّ دلخواهشان بروند و بدون هیچ مانعی مرتکب آن عمل زشت شوند. لذا هیچ مرد باغیرتی نباید اجازه دهد که همسر یا خواهر یا دخترش بهتنهایی با راننده- حتی برای پنج دقیقه- سوار ماشین شود. دربارهی کسی که به هر بهانهای ناموس خود را با بیگانگان تنها میگذارد، بیمِ آن میرود که دیّوث و بیغیرت باشد؛ زیرا زمینهی فساد و بدکاری را برای ناموس خود فراهم میسازد.
***