شرح ریاض الصالحین - جلد ششم

فهرست کتاب

۳۴۸- باب: نهی از گچ‌کاری قبر و ساختن بنا بر آن

۳۴۸- باب: نهی از گچ‌کاری قبر و ساختن بنا بر آن

۱۷۷۶- عن جابرٍس قَالَ: نَهَى رسولُ اللهج أن يُجَصَّصَ القَبْرُ، وأنْ يُقْعَدَ عَلَيْهِ، وَأنْ يُبْنَى عَلَيْهِ. [روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۹۷۰.]

ترجمه: جابرسمی‌گوید: رسول‌اللهجاز گچ‌کاریِ قبر و نشستن بر روی آن و نیز ساختن بنا بر آن منع فرمود.

شرح

مولف/می‌گوید: «حرام بودن روزه‌ی وصال یا به‌هم‌پیوسته».

روزه‌ی وصال، این است که کسی دو روز پیاپی یا بیش‌تر، روزه بگیرد و در میان آن‌ها چیزی نخورد و نیاشامد؛ در صورتی که الله متعال آغاز و پایان هر روزه‌ای را بیان فرموده است:

﴿وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ ٱلۡخَيۡطُ ٱلۡأَبۡيَضُ مِنَ ٱلۡخَيۡطِ ٱلۡأَسۡوَدِ مِنَ ٱلۡفَجۡرِۖ ثُمَّ أَتِمُّواْ ٱلصِّيَامَ إِلَى ٱلَّيۡلِ[البقرة: ١٨٧]

و تا زمانی که رشته‌ی سفید (صبح) از رشته‌ی سیاه (شب) برایتان نمایان شود، بخورید و بیاشامید و سپس روزه را تا شب به پایان برسانید

پیامبرجنیز فرموده است: «لا يَزَالُ النَّاسُ بِخَيْرٍ مَا عَجَّلُوا الْفِطْرَ»؛ [ بخاری، ش: ۱۹۵۷؛ و مسلم، ش: ۱۰۹۸ به‌نقل از سهل بن سعدس.] یعنی: «مردم در خیر و نیکی به‌سر می‌برند تا زمانی که در افطار کردن عجله کنند» یا بلافاصله پس از غروب آفتاب افطار نمایند. آری؛ رهنمود و دستور شریعت، این است که انسان در افطار کردن تأخیر نکند؛ هم‌چنین برای کسی روا نیست که دو روزِ پیاپی بدون خوردن و آشامیدن روزه بگیرد؛ زیرا پیامبرجاز روزه‌ی وصال نهی فرمود. البته در حدیثی آمده است: «فَأَيُّكُمْ أَرَادَ أَنْ يُوَاصِلَ فَلْيُوَاصِلْ إلَى السَّحَرِ»؛ یعنی: «هرکه از شما می‌خواست روزه‌اش را- بدون افطار- ادامه دهد، می‌تواند تا سَحَر بعدی، این کار را بکند». از این‌رو روزه‌دار، سه حالت دارد:

یکم: بلافاصله پس از غروب آفتاب افطار کند؛ این، سنت، و برترین حالت است.

دوم: افطار نکند و تا سحر، تأخیر نماید. این، جایز است؛ اما بر خلاف فضیلت است.

سوم: دو روز پیاپی، چیزی نخورد و نیاشامد. این، حرام است؛ زیرا پیامبرجاز چنین روزه‌ای که روزه‌ی وصال نامیده می‌شود، منع فرمود. برخی از صحابهشگمان کردند که پیامبرجاز روی دل‌سوزی بر آنان، از روزه‌ی وصال منع فرموده است؛ از این‌رو با خود گفتند: ما که توانایی‌اش را داریم، و- در ماه رمضان- روزه‌ی وصال گرفتند. پیامبرجکاری به کارشان نگرفت و با آنان سه روزِ پیاپی روزه گرفت تا این‌که هلال ماه شوال رؤیت شد. پیامبرجفرمود: «لَوْ تَأَخَّرَ الْهِلالُ لَزِدتُكُمْ»؛ [ صحیح مسلم، ش: ۱۱۰۳ به‌نقل از ابوهریرهس.] یعنی: «اگر هلال رؤیت نمی‌شد، چند روزِ دیگر نیز بر آن می‌افزودم». این را از آن جهت فرمود که تنبیهشان کند؛ زیرا حاضر نشدند از روزه‌ی وصال بازآیند. این، بیان‌گر حرام بودن روزه‌ی وصال است؛ اما برخی از علما آن را مکروه دانسته‌اند؛ دلیلشان این است که نهی از روزه‌ی وصال، به‌خاطر آسان‌گیری بر مردم است و هرکسی، اختیار خودش را دارد. ولی دیدگاه درست، این است که روزه‌ی وصال، حرام می‌باشد و آن‌چه درباره‌ی عبدالله بن زبیربروایت شده است که پانزده روز پیاپی روزه می‌گرفت، اجتهاد و برداشت خودِ آن بزرگوار می‌باشد و اعتبار ندارد؛ بلکه دیدگاه درست، همان است که در سنت پیامبرجبیان شد.

سپس مولف/بابی درباره‌ی حرام بودن نشستن بر روی قبر گشوده است؛ زیرا مسلمانی محترم در قبر قرار دارد و نشستن بر روی قبر، بی‌احترامی به اوست؛ از این‌رو پیامبرجدر حدیثی که ابوهریرهسروایت کرده است، فرمود: «اگر یکی از شما بر روی پاره‌ای از آتش بنشیند و لباسش بسوزد و به پوستش برسد، برایش بهتر از آنست که بر روی قبری بنشیند». از این حدیث چنین برداشت می‌شود که نشستن بر روی قبر مسلمان، حرام می‌باشد. هم‌چنین اهمیت دادنِ بی‌مورد به قبرها یا غُلو و زیاده‌روی درباره‌ی قبور، حرام است؛ زیرا پیامبرجاز گچ‌کاریِ قبر- یا سنگ‌کاری و سیمان‌کاریِ آن- و نیز از ساختن بنا بر قبر و نوشتن بر روی آن منع فرموده است؛ انجام چنین کارهایی، بزرگ‌داشت قبرهاست و چه‌بسا به شرک می‌انجامد. البته ساختن بنا بر قبر، به‌مراتب بدتر است؛ اما درباره‌ی نوشتن بر روی قبر:

اگر فقط نام مُرده نوشته شود و هدف دیگری نباشد، ایرادی ندارد؛ اما حرام است که به روش دوران جاهلی عمل شود و با نام مُرده، اشعار و مطالبی هم در تعریف از او بنویسند. یکی از کارهای حرامی که برخی از افرادِ ناآگاه انجام می‌دهند، این است که سوره‌ی «فاتحه» یا آیاتی از قرآن را بر روی سنگ قبر می‌نویسند. بر کسی که چنین منکرهایی می‌بیند، واجب است که آن‌ها را از میان ببرد.

***