۳۱۵- باب: وعید شدید بر سوگند دروغ
۱۷۲۱- عن ابن مسعودٍس أنَّ النَّبِيَّج قَالَ: «مَنْ حَلَفَ عَلَى مَالِ امْرِئٍ مُسْلِمٍ بِغَيرِ حَقِّهِ، لَقِيَ اللهَ وَهُوَ عَلَيْهِ غَضْبَانُ». قَالَ: ثُمَّ قَرَأَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللهِج مِصْدَاقَهُ مِنْ كِتَابِ اللهﻷ: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَأَيۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِيلًا﴾إِلَى آخِرِ الآيَةِ. [متفق عليه] [ صحيح بخاري، ش: ۲۳۵۶؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۳۸.]
ترجمه: ابنمسعودسمیگوید: پیامبرجفرمود: «هرکه- بهدروغ- سوگند یاد کند تا مالِ مسلمانی را تصاحب نماید، الله را در حالی ملاقات میکند که از او خشمگین است». سپس رسولاللهجمصداقش را از کتاباللهﻷبرای ما خواند که میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَشۡتَرُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَأَيۡمَٰنِهِمۡ ثَمَنٗا قَلِيلًا أُوْلَٰٓئِكَ لَا خَلَٰقَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيۡهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ ٧٧﴾[آل عمران: ٧٧]
کسانی که پیمان الاهی و سوگندهایشان را به بهای اندکی میفروشند، در آخرت بهرهای ندارند و الله با آنان سخن نمیگوید و روز رستاخیز به آنها نظر نمیکند و عذاب دردناکی، (در پیش) دارند.
۱۷۲۲- وعن أَبي أُمَامةَ إِيَاسِ بنِ ثعْلَبَةَ الْحَارِثِيِّس أَنَّ رسولَاللَّهج قال: «مَنِ اقْتَطَعَ حَقَّ امْريءٍ مُسْلمٍ بيَمِينِهِ فَقدْ أَوْجَبَ اللَّهُ لَه النَّارَ، وَحَرَّمَ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ». فقال رَجُلٌ: وإِنْ كَانَ شَيْئاً يسِيراً يا رسولَاللَّه؟ فقال: «وإِنْ قَضِيباً مِنْ أَرَاكٍ».[روایت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۱۳۷. [این حدیث پیشتر بهشمارهی ۲۱۹ گذشت. (مترجم] ]
ترجمه: ابوامامه، ایاس بن ثعلبهی حارثیسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «کسی که حق مسلمانی را با سوگند دروغ، تصاحب کند، الله، دوزخ را بر او واجب، و بهشت را بر او حرام میگرداند». مردی پرسید: ای رسولخدا! حتی اگر چیزِ اندکی باشد؟ فرمود: «اگرچه چوبِ مسواکی باشد».
۱۷۲۳- وعن عبد اللهِ بن عمرو بن العاصِب عَنِ النَّبِيِّج قَالَ: «الكَبَائِرُ: الإشْرَاكُ بِاللهِ، وَعُقُوقُ الوَالِدَيْنِ، وَقَتْلُ النَّفْسِ، واليَمِينُ الغَمُوسُ».[روایت بخاري] [ صحیح بخاری، ش: ۶۶۷۵. این حدیث پیشتر بهشمارهی ۳۴۲ آمده است.]
وفي روايةٍ لَهُ: أنَّ أعْرابِياً جَاءَ إِلَى النبيجفَقَالَ: يا رسولَ اللهِ مَا الكَبَائِرُ؟ قَالَ: «الإشْرَاكُ بِاللهِ»؛ قَالَ: ثُمَّ مَاذا؟ قَالَ: «اليَمِينُ الغَمُوسُ»؛ قُلْتُ: وَمَا اليَمِينُ الغَمُوسُ؟ قَالَ: «الَّذِي يَقْتَطِعُ مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ»؛ يعني بِيَمِينٍ هُوَ فِيهَا كَاذِبٌ.
ترجمه: عبدالله بن عمرو بن عاصبمیگوید: پیامبرجفرمود: «گناهان کبیره، عبارتند از: شرک به الله، نافرمانی پدر و مادر، قتل نفس، و سوگند دروغ (که صاحبش را در گناه و دوزخ، غوطهور میگرداند)».
و در روایتی دیگر از بخاری آمده است: «بادیهنشینی نزد پیامبرجآمد و پرسید: ای رسولخدا! گناهان کبیره کدامند؟ فرمود: «شرک به الله». عرض کرد: سپس چه چیزی؟ فرمود: «سوگند غموس (که صاحبش را در گناه و دوزخ غوطهور میگرداند)». گفتم: سوگند غموس چیست؟ فرمود: «سوگند دروغی که انسان با آن، مال مسلمانی را تصاحب کند».
شرح
مولف/بابی دربارهی حرام بودن سوگند دروغ گشوده است؛ بهویژه سوگندی که انسان، با آن مالِ مسلمانی را تصاحب میکند؛ زیرا بر انسان واجب است که وقتی به نام الله قسم میخورد، راستگو باشد؛ چه دربارهی خودش سوگند یاد کند و چه سوگند مربوط به کسی دیگر باشد. لذا اگر سوگند دروغ بخورد تا مالِ مسلمانی را تصاحب کند، روز قیامت به خشم الهی گرفتار میشود. بهعنوان مثال: کسی ادعا میکند و میگوید: من به فلانی صدهزار تومان دادهام؛ اما آن شخص انکار کرده، میگوید: اینطور نیست. مدعی هم هیچ دلیلی ندارد؛ قاضی به خوانده یا انکارکننده میگوید: تو قسم بخور که فلانی این مبلغ را به تو نداده است؛ زیرا ارائهی دلیل با مدعی (خواهان) است و سوگند، با مدعی علیه (خوانده) میباشد. حال اگر خوانده، بهدروغ سوگند یاد کند و بگوید که فلانی، یعنی خواهان چیزی نزدم ندارد، سزاوار خشم و غضب الهی میگردد و الله متعال، بهشت را بر او حرام و او را وارد دوزخ میگرداند؛ از پیامبرجسؤال شد: «حتی اگر مالی که شخص با سوگند دروغ تصاحب کرده است، چیز اندکی باشد، چه؟» فرمود: «اگرچه چوبِ مسواکی باشد»، باز هم کسی که بهدروغ قسم خورده است، سزاوار خشم و غصب پروردگار میگردد؛ اما اگر کسی در رابطه با خوش سوگند دروغ یاد کند، اگرچه گنهکار است، اما مشمول این وعید شدید نیست و از آن جهت که هم دروغ گفته است و هم بهدروغ بهنام الله سوگند یاد کرده ، مرتکب گناه بزرگی شده است؛ لذا بر هر مسلمان واجب است که بهاحترام اللهﻷزیاد قسم نخورد و اگر میخواست سوگند یاد کند، راست بگوید تا گنهکار نشود.
***