۳۷۱- باب: امر به استغفار و فضیلتِ آن
الله متعال میفرماید:
﴿وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ﴾[محمد : ١٩]
و برای گناهانت و برای مردان و زنان باایمان درخواست آمرزش کن.
و میفرماید:
﴿وَٱسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١٠٦﴾[النساء : ١٠٦]
و از الله آمرزش بخواه؛ همانا الله آمرزندهی مهرورز است.
و میفرماید:
﴿فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ كَانَ تَوَّابَۢا ٣﴾[النصر: ٣]
پس پروردگارت را با حمد و ستایش بهپاکی یاد کن و از او آمرزش بخواه. بیگمان او، توبهپذیر است.
و میفرماید:
﴿لِلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي﴾[آل عمران: ١٥]
برای کسانی که تقوا پیشه کنند، نزد پروردگارشان باغهایی است...
تا آنجا که میفرماید:
﴿وَٱلۡمُسۡتَغۡفِرِينَ بِٱلۡأَسۡحَارِ ١٧﴾[آل عمران: ١٧]
... و آنانکه در سحرگاهان استغفار میکنند.
و میفرماید:
﴿وَمَن يَعۡمَلۡ سُوٓءًا أَوۡ يَظۡلِمۡ نَفۡسَهُۥ ثُمَّ يَسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَ يَجِدِ ٱللَّهَ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١١٠﴾[النساء : ١١٠]
و هر کس کار بدی انجام دهد یا به خویشتن ستم کند و سپس از الله آمرزش بخواهد، الله را آمرزندهی مهرورز مییابد.
و میفرماید:
﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِيهِمۡۚ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ ٣٣﴾[الأنفال: ٣٣]
تا در میانشان هستی، الله بر آن نیست که آنان را عذاب نماید؛ و تا آمرزش میخواهند، الله مجازاتشان نمیکند.
و میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ لِذُنُوبِهِمۡ وَمَن يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ وَلَمۡ يُصِرُّواْ عَلَىٰ مَا فَعَلُواْ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ١٣٥﴾[آل عمران: ١٣٥]
و آنانکه چون کار زشتی انجام دهند یا بر خویشتن ستم کنند، الله را یاد مینمایند و برای گناهانشان آمرزش میخواهند. ـ و چه کسی جز الله، گناهان را میبخشد؟ ـ و آگاهانه به گناه کردن ادامه نمیدهند.
آیات فراوان و معلومی در اینباره وجود دارد.
شرح
مولف/کتابش را با بخشی دربارهی استغفار و توبه به پایان رسانده است؛ زیرا الله متعال به پیامبرشجدر واپسین روزهای حیاتِ آن بزرگوار دستور داد که از اللهﻷدرخواست آمرزش نماید؛ همانگونه که اللهﻷمیفرماید:
﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ ١ وَرَأَيۡتَ ٱلنَّاسَ يَدۡخُلُونَ فِي دِينِ ٱللَّهِ أَفۡوَاجٗا ٢ فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ كَانَ تَوَّابَۢا ٣﴾[النصر: ١، ٤]
هنگامی که یاریِ الله و پیروزی (فتح مکه) فرا رسد و مردم را ببینی که گروهگروه وارد دین الله میشوند (بدان که زمان مرگت نزدیک شدهاست). پس پروردگارت را با حمد و ستایش بهپاکی یاد کن و از او آمرزش بخواه. بیگمان او، توبهپذیر است.
مولف/نیز بخشِ پایانیِ این کتاب مفید و سودمند را که بسیاری از مسلمانان اعم از علما و تودهی مردم از آن بهره بردهاند، به موضوع استغفار و طلب آمرزش اختصاص داده است.
کتاب ریاضالصالحین، یکی از خجستهترین و مفیدترین کتابهاییست که تا کنون تألیف شده است و این، بیانگر حُسن نیت مولفش میباشد.
استغفار، یعنی طلب آمرزش؛ هر انسانی، مرتکب گناه و خطا میشود؛ همانگونه که پیامبرجفرموده است: «كُلُّ بَنِی آدَمَ خَطَّاءٌ، وَخَيْرُ الْخَطَّائِينَ التَّوَّابُونَ»؛ [ تخریج این حدیث پیشتر گذشت. [ر.ک: شرح حدیث شمارهی ۸۷. (مترجم] ] یعنی: «همهی انسانها خطاکارند و بهترین خطاکاران، کسانی هستند که توبه میکنند».
خطایی که از انسان سر میزند، یا کوتاهی در انجام واجبات است، و یا ارتکابِ عملِ حرام. هیچ انسانی از گناه و خطا، تهی نیست؛ اما دوای همهی گناهان، توبه و استغفار میباشد. در اثر آمده است که «شیطان میگوید: مردم را بهوسیلهی خطاها و گناهان به هلاکت رساندم و آنان مرا با استغفار و گفتنِ لاإلهإلاالله هلاک کردهاند».
استغفار یا طلب آمرزش، سبب مغفرت میباشد؛ از اینرو الله متعال در آیات فراوانی از قرآن کریم به استغفار و طلب آمرزش دستور داده که مولف/پارهای از این آیات را ذکر کرده است؛ از آن جمله اینکه الله متعال به پیامبرشجمیفرماید:
﴿وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ﴾[محمد : ١٩]
و برای گناهانت و برای مردان و زنان باایمان درخواست آمرزش کن.
بدینسان الله متعال به پیامبرشجدستور میدهد که برای گناهان خویش و همینطور برای مردان و زنان باایمان، درخواست آمرزش کند؛ این، در حالیست که الله متعال، گناهان اول و آخِر پیامبرش را بخشیده است. همچنین الله متعال در بسیاری از آیات قرآن، کسانی را که استغفار میکنند، ستوده است؛ چنانکه میفرماید:
﴿وَٱلۡمُسۡتَغۡفِرِينَ بِٱلۡأَسۡحَارِ ١٧﴾[آل عمران: ١٧]
... و آنانکه در سحرگاهان استغفار میکنند.
علما گفتهاند: اینها کسانی هستند که شب را در عبادت میگذرانند، اما چون احساس تقصیر میکنند، از اللهﻷآمرزش میخواهند؛ لذا شایسته است که انسان بهکثرت استغفار و درخواست آمرزش کند.
***
۱۸۷۸- وَعَنِ الأَغَرِّ الْمُزَنِيِّس أنَّ رسُولَ اللهِج قَالَ: «إنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِي، وإنِّي لأَسْتَغفِرُ اللهَ فِي اليَوْمِ مِئَةَ مَرَّةٍ».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۲۷۰۲.]
ترجمه: اَغَرّ مُزَنیسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «گاه بر دلم- لحظهای- سایهی غم و غفلت قرار میگیرد؛ و روزانه صد بار از الله آمرزش میخواهم».
۱۸۷۹- وعَنْ أبي هُرَيْرَةَس قال: سَمِعتُ رسولَاللهج يَقُول: «والله إِنِّي لأَسْتَغْفرُ اللهَ وَأَتُوبُ إِليْه في اليَوْم أَكثر مِنْ سَبْعِين مرَّةً».[روایت بخاري] [ صحیح بخاری، ش: ۶۳۰۷. اين حدیث پیشتر بهشمارهی ۱۴ گذشت. [مترجم]]
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید: از رسولاللهجشنیدم که میفرمود: «سوگند به الله که من، روزانه بیش از هفتاد بار از الله آمرزش میخواهم و به سوی او توبه میکنم».
۱۸۸۰- وَعَنْهُس-قالَ: قالَ رسولُ اللهِج: «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ لَمْ تُذْنِبُوا، لَذَهَبَ اللهُ تَعَالَى بِكُمْ، وَلَجَاءَ بِقَومٍ يُذْنِبُونَ، فَيَسْتَغْفِرُونَ اللهَ تَعَالَى، فَيَغْفِرُ لَهُمْ».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۲۷۴۹.]
ترجمه: ابوهريرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، اگر شما گناه نمیکردید، الله متعال شما را از میان برمیداشت و مردمان دیگری میآورد که گناه کنند و آمرزش بخواهند تا آنها را بیامرزد».
۱۸۸۱- وَعَنِ ابْنِ عُمَرَب قالَ: كُنَّا نَعُدُّ لِرسولِ اللهِج فِي الْمَجْلِسِ الواحِدِ مئَةَ مَرَّةٍ: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَتُبْ عَلَيَّ إنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ».[روايت ابوداود و ترمذي؛ ترمذی، این حدیث را حسن صحيح دانسته است.] [ صحیح الجامع، ش: ۳۴۸۶؛ و السلسلة الصحیحة، از آلبانی/، ش: ۵۵۶؛ و صحیح أبی داود، ش: ۱۳۴۲.]
ترجمه: ابنعمربمیگوید: در یک مجلس از رسولاللهجمیشنیدیم و میشمردیم که صد بار میگفت: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَتُبْ عَلَيَّ إنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ». [ ترجمهی دعا: «پروردگارا! مرا بیامرز و توبهام را بپذیر که به راستی تو، توبهپذیر و مهرورزی».]
۱۸۸۲- وعن ابن عبّاسٍب قالَ: قالَ رسولُ اللهِج: «مَنْ لَزِمَ الاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ كُلِّ ضِيقٍ مَخْرَجاً، وَمِنْ كُلِّ هَمٍّ فَرَجاً، وَرَزَقهُ مِنْ حَيثُ لا يَحْتَسِبُ».[روايت ابوداود] [ ضعيف است؛ ضعیف الجامع، ش: ۵۸۲۹؛ و السلسلۀ الضعیفۀ، ش: ۷۰۵؛ و ضعیف أبی داود، از آلبانی/، ش: ۳۲۷.]
ترجمه: از ابنعباسبروایت شده است که رسولاللهجفرمود: «هرکه استغفار را بر خود لازم بگیرد و بر آن پایبند باشد، الله برای او از هر تنگنایی، برونرفتی و از هر غمی، گشایشی قرار میدهد و از جایی که آن بنده گمان نمیبَرَد، به او روزی عطا میکند».
۱۸۸۳- وعن ابن مسعودٍس قالَ: قال رسولُ اللهج: «مَنْ قَالَ: أسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِي لا إلَهَ إلاّ هُوَ الحَيُّ القَيُومُ وَأتُوبُ إلَيهِ، غُفِرَتْ ذُنُوبُهُ، وإنْ كانَ قَدْ فَرَّ مِنَ الزَّحْفِ».[روايت ابوداود، ترمذی و حاکم؛ حاکم گفته است: حدیثی صحیح بنا بر شرط بخاری و مسلم میباشد.] [ آلبانی/گوید: از سخن نووی/چنین تصور میشود که ابوداود و ترمذی نیز این حدیث را از ابنمسعودسروایت کردهاند؛ در صورتی که اینگونه نیست؛ بلکه فقط حاکم/، این حدیث را از ابنمسعودسبا اِسناد قوی روایت کرده است و روایت ابوداود و ترمذی، از زیدس، غلامِ آزادشدهی پیامبرجاست؛ نه از ابنمسعودس؛ گفتنیست: اگرچه به رغم جهالتی که در اسناد این روایت است، اشکالی بر آن وارد نمیشود؛ زیرا این روایت، شواهد دیگری هم دارد که در «التعلیق الرغیب» (۲/۲۶۹) به آن اشاره کردهام.]
ترجمه: ابنمسعودسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرکه بگوید: أسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِي لا إلَهَ إلاّ هُوَ الحَيُّ القَيُومُ وَأتُوبُ إلَيهِ، گناهانش آمرزیده میشود؛ اگرچه از میدان نبرد فرار کرده باشد».
شرح
مولف/پیشتر آیاتی ذکر کرده بود که در آنها به استغفار و طلب آمرزش تشویق شده است و اهل استغفار، یعنی کسانی که درخواست آمرزش میکنند، مورد ستایش قرار گرفتهاند؛ سپس مولف/به ذکر احادیثی در اینباره پرداخته است؛ از آن جمله حدیثی بدین مضمون که اَغَرّ بن يسار مُزَنیسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «گاه بر دلم- لحظهای- سایهی غم و غفلت قرار میگیرد؛ و روزانه صد بار از الله آمرزش میخواهم». این، در حالیست که الله متعال، گناهان اول و آخِر پیامبرشجرا بخشیده است؛ پس ما که بندگان گنهکاری هستیم، چه باید بکنیم؟ در صورتی که غبار غفلت و گناه بر دلهایمان مینشیند و کمتر کسی توجه دارد که چه میکند و چه کاری انجام میدهد؟ و به همین خاطر نیز انسان به اهمیت و ارزش استغفار کمتر توجه میکند یا کمتر درخواست آمرزش مینماید! شایسته است که هر یک از ما رسولاللهجرا الگوی خویش قرار دهد و بهکثرت آمرزش بخواهد؛ چنانکه ابنعمربمیگوید: در یک مجلس از رسولاللهجمیشنیدیم و میشمردیم که صد بار میگفت: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَتُبْ عَلَيَّ إنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ».
همچنین پیامبرجخبر داده است که یکی از نعمتهای الله متعال بر بندگانش، این است که آنان را به گناه دچار میگرداند و چون درخواست آمرزش میکنند، آنان را میآمرزد؛ همانگونه که رسولاللهجفرموده است: «سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، اگر شما گناه نمیکردید، الله متعال شما را از میان برمیداشت و مردمان دیگری میآورد که گناه کنند و آمرزش بخواهند تا آنها را بیامرزد». این، انسان را به استغفار و طلب آمرزش تشویق میکند؛ زیرا انسان بدینوسیله به درجهی کسانی که از اللهﻷآمرزش میخواهند، میرسد؛ همچنین در حدیثی که ابوداود/روایت کرده، آمده است: «هرکه استغفار را بر خود لازم بگیرد و بر آن پایبند باشد، الله برای او از هر تنگنایی، برونرفتی و از هر غمی، گشایشی قرار میدهد و از جایی که آن بنده گمان نمیبَرَد، به او روزی عطا میکند».
احادیث فراوانی در فضیلت استغفار و نیز در فضیلت کسانی که استغفار میکنند، وجود دارد؛ از اینرو شایسته است که عباراتی از قبیل: «اللهّم اغفر لي»، «اللهمّ ارحمني»و «استغفر الله وأتوب إلیه»را بهکثرت بگویید؛ چهبسا درخواست و دعای شما مصادف با لحظهی اجابت دعا باشد و بدین سان اللهﻷشما را بیامرزد.
***
۱۸۸۴- وعن شَدَّادِ بْنِ أَوسٍس عَنِ النَّبِيِّج قالَ: «سَيِّدُ الاسْتِغْفَارِ أَنْ يَقُولَ العَبْدُ: اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّي لا إله إلا أنْتَ خَلَقْتَنِي وَأَنَا عَبْدُكَ، وَأنَا عَلَى عَهْدِكَ وَوَعْدِكَ مَا اسْتَطَعْتُ، أعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أبُوءُ لَكَ بِنِعْمَتِكَ عَلَيَّ وأبُوءُ بِذَنْبِي، فَاغْفِرْ لِي، فَإنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَّ أنْتَ. وَمَنْ قَالَهَا مِنَ النَّهَارِ مُوقِناً بِهَا، فَمَاتَ مِنْ يَوْمِهِ قَبْلَ أَنْ يُمْسِيَ، فَهُوَ مِنْ أهْلِ الجَنَّةِ، وَمَنْ قَالَهَا مِنَ اللَّيْلِ، وَهُوَ مُوقِنٌ بِهَا، فَمَاتَ قَبْلَ أنْ يُصْبِحَ، فَهُوَ مِنْ أهْلِ الجَنَّةِ».[روایت بخاري] [ صحیح بخاری، ش: ۶۳۰۶.]
ترجمه: شداد بن اوسسمیگوید: پیامبرجفرمود: «بهترین استغفار، این است که بنده بگوید: "اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّي لا إله إلا أنْتَ خَلَقْتَنِي وَأَنَا عَبْدُكَ، وَأنَا عَلَى عَهْدِكَ وَوَعْدِكَ مَا اسْتَطَعْتُ، أعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أبُوءُ لَكَ بِنِعْمَتِكَ عَلَيَّ وأبُوءُ بِذَنْبِي، فَاغْفِرْ لِي، فَإنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَّ أنْتَ". [ ترجمهی دعا: «یا الله! تو پروردگار من هستی؛ هیچ معبود برحقی بز تو جود ندارد؛ تو، مرا آفریدهای و من، بندهی توام و در حد توانم بر عهد و پیمانی که با تو بستهام، پایبندم و به نویدی که دادهای، یقین دارم. از شرّ اعمال خویش به تو پناه میآورم و به نعمتهایی که به من دادهای، اعتراف میکنم و به گناهان خویش اقرار دارم؛ پس مرا بیامرز که کسی جز تو گناهان را نمیآمرزد». ] هرکه در روز آن را با یقین بگوید و همان روز پیش از فرا رسیدن شب بمیرد، از بهشتیان میباشد و هرکه در شب آن را با یقین بگوید و همان شب پیش از فرا رسیدن روز بمیرد، از اهل بهشت است».
۱۸۸۵- وعن ثَوبانَس قَالَ: كَانَ رَسولُ اللهِج إِذَا انْصَرَفَ مِنْ صَلاَتِهِ اسْتَغْفَرَ اللهَ ثَلاثَاً، وَقَالَ: «اللَّهُمَّ أنْتَ السَّلاَمُ، وَمِنْكَ السَّلاَمُ، تَبَارَكْتَ يَا ذَا الجَلاَلِ وَالإكْرَامِ». قِيلَ لِلأوْزَاعِيِّ- وَهُوَ أحَدُ رواة الحديث-: كَيْفَ الاسْتِغْفَارُ؟ قَالَ: تَقُولُ: أسْتَغْفِرُ الله، أسْتَغْفِرُ الله. [روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش:۵۹۱. [این حدیث پیشتر بهشمارهی ۱۴۲۳ گذشت. (مترجم] ]
ترجمه: ثوبانسمیگوید: رسولاللهجپس از پایان نماز که سلام میداد، سه بار استغفار میکرد و میگفت: «اللَّهُمَّ أنْتَ السَّلاَمُ، وَمِنْكَ السَّلاَمُ، تَبَارَكْتَ يَا ذَا الجَلاَلِ وَالإكْرَامِ». به اوزاعی که از راویان حدیث است، گفته شد: استغفار چگونه است؟ پاسخ داد: بدینسان که بگویی: «أسْتَغْفِرُ الله، أسْتَغْفِرُ الله».
۱۸۸۶- وعن عائشةَل قَالَتْ: كانَ رَسُولُ اللهِج يُكْثِرُ أَنْ يَقُولَ قَبْلَ مَوْتِهِ: «سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ، أسْتَغفِرُ اللهَ وأتوبُ إلَيْهِ».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۴۹۶۸؛ و صحیح مسلم، ش: ۴۸۴. [این حدیث پیشتر بهشمارهی ۱۱۶ گذشت. (مترجم] ]
ترجمه: عایشهلمیگوید: رسولاللهجپیش از وفاتش، این دعا را زیاد تکرار میکرد که: «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وبِحْمدِك، أسْتَغْفِركَ وأتُوبُ إلَيْكَ». [ ترجمهی دعا: «یا الله! تو پاک و منزهی و به حمد و ستایش تو میپردازم و از تو آمرزش میخواهم و به سوی تو، توبه میکنم».]
شرح
نووی/در این بخش از کتابش احادیثی دربارهی استغفار و طلب آمرزش ذکر کرده است؛ از آن جمله حدیثی بدین مضمون که شداد بن اوسسمیگوید: پیامبرجفرمود: «بهترین استغفار، این است که بنده بگوید: "اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّي لا إله إلا أنْتَ خَلَقْتَنِي وَأَنَا عَبْدُكَ، وَأنَا عَلَى عَهْدِكَ وَوَعْدِكَ مَا اسْتَطَعْتُ، أعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أبُوءُ لَكَ بِنِعْمَتِكَ عَلَيَّ وأبُوءُ بِذَنْبِي، فَاغْفِرْ لِي، فَإنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَّ أنْتَ". هرکه در روز آن را با یقین بگوید و همان روز پیش از فرا رسیدن شب بمیرد، از بهشتیان میباشد و هرکه در شب آن را با یقین بگوید و همان شب پیش از فرا رسیدن روز بمیرد، از اهل بهشت است».
«اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّي لا إله إلا أنْتَ خَلَقْتَنِي وَأَنَا عَبْدُكَ»؛ با گفتنِ این عبارت، با قلب و زبان خود اعتراف میکنی که اللهﻷپروردگار و مالکِ توست و هموست که امور تو را تدبیر مینماید و به تو رسیدگی میفرماید؛ یعنی اذعان میکنی که به صورت تکوینی و تشریعی، بندهی اویی. از لحاظ تکوینی بندهاش هستی؛ یعنی هرچه بخواهد، دربارهات بهانجام میرساند: اگر بخواهد، تو را بیمار میگرداند و اگر بخواهد، به تو تندرستی میدهد؛ اگر بخواهد، تو را بینیاز و ثروتمند میسازد و اگر بخواهد، تو را فقیر و نیازمند میکند؛ اگر بخواهد، گمراهت میگرداند و اگر بخواهد، تو را هدایت میبخشد و همه به حکمت اوست؛ یعنی هرچه اقتضای حکمتش باشد، دربارهی تو انجام میدهد. همچنین اذعان میکنی که بندهی تشریعی او هستی؛ بدین معنا که با انجام اوامر و فرمانهایش او را میپرستی؛ بدینسان که دستوراتش را انجام میدهی و از آنچه که نهی کرده است، دوری میکنی. «اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّي لا إله إلا أنْتَ خَلَقْتَنِي وَأَنَا عَبْدُكَ وَأنَا عَلَى عَهْدِكَ وَوَعْدِكَ مَا اسْتَطَعْتُ»؛ با گفتنِ این عبارت، اقرار مینمایی که اللهﻷتو را آفریده و همو تو را از عدم، پدید آورده است و در حدّ توانت، بر پیمان و نوید الهی پایبند خواهی بود؛ زیرا هر انسانی با الله متعال پیمان بسته است که به آنچه میداند، عمل کند:
﴿وَإِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ لَتُبَيِّنُنَّهُۥ لِلنَّاسِ وَلَا تَكۡتُمُونَهُۥ﴾[آل عمران: ١٨٧]
(یادآوری کن) زمانی (را) که الله از اهل کتاب پیمان گرفت که باید کتاب را برای مردم بیان نمایید و آن را پنهان نکنید
لذا هر علم و دانشی که اللهﻷبه تو داده، از تو پیمان گرفته است که آن عمل کنی. «وَأنَا عَلَى وَعْدِكَ»؛ یعنی: به نویدی که دادهای یقین دارم؛ مفهومش، این است که هر نویدِ نیکی به نیکوکاران، و همینطور هر هشداری به بدکاران دادهای، تحقق مییابد؛ اما در حدّ توانم در مسیر خیر و نیکی خواهم بود تا به وعدهای که به نیکوکاران دادهای، دست یابم. در حقیقت، با گفتنِ این کلمات به اللهﻷنزدیکی میجویید.
«أعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ»؛ با گفتنِ این عبارت، از کردارِ بدِ خویش به الله پناه میبری؛ زیرا انسان در قبالِ کارِ نیک، پاداش میگیرد و با انجام کارِ بد، مجازات میشود و چون عمل بدی انجام میدهد، به گمراهی و انحراف کشیده میشود؛ همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعۡضِ ذُنُوبِهِمۡ﴾[المائدة: ٤٩]
پس اگر (از داوریِ تو) روی بگردانند، بدان که الله میخواهد آنان را به سبب پارهای از گناهانشان مجازات کند.
«أبُوءُ لَكَ بِنِعْمَتِكَ عَلَيَّ»؛ یعنی به نعمتهای بزرگ و بیشماری که به من ارزانی داشتهای، اعتراف میکنم «وأبُوءُ بِذَنْبِي»، و به گناهانم نیز اعتراف دارم. «فَاغْفِرْ لِي، فَإنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَّ أنْتَ»؛ پس گناهانم را بیامرز که کسی جز تو گناهان را نمیآمرزد.
مشتاقانه این دعا را حفظ کن و هر صبح و شام، بر آن پایبندی نما؛ اگر در آن روز بمیری، بهشتی هستی؛ همچنین اگر در شبی که این دعا را گفتهای، از دنیا بروی، اهل بهشت خواهی بود.
سپس مولف/حدیثی بدین مضمون آورده است که ثوبانسمیگوید: رسولاللهجپس از پایان نماز که سلام میداد، میگفت: «أسْتَغْفِرُ الله، أسْتَغْفِرُ الله، أسْتَغْفِرُ الله؛ اللَّهُمَّ أنْتَ السَّلاَمُ، وَمِنْكَ السَّلاَمُ، تَبَارَكْتَ يَا ذَا الجَلاَلِ وَالإكْرَامِ». انسان پس از پایان نمازش استغفار میکند تا اگر نقصی در نمازش بوده است، آمرزیده شود؛ زیرا طاعت و عبادتمان، عاری از نقص نیست؛ درست مانند شبزندهدارانی که وقتی از نماز و عبادت شبانهی خویش فارغ میشوند، استغفار میکنند؛ همانگونه که اللهﻷمیفرماید:
﴿وَٱلۡمُسۡتَغۡفِرِينَ بِٱلۡأَسۡحَارِ ١٧﴾[آل عمران: ١٧]
... و آنانکه در سحرگاهان استغفار میکنند.
همچنین پس از پایان نماز میگوییم: «اللَّهُمَّ أنْتَ السَّلاَمُ، وَمِنْكَ السَّلاَمُ، تَبَارَكْتَ يَا ذَا الجَلاَلِ وَالإكْرَامِ»و بدینسان با توسل به این نام والا و نیکوی الهی از اللهﻷکه از هر عیب و نقصی پاک و سالم است، میخواهیم که نمازمان را نماز سالم و کاملی قرار دهد تا کفارهی گناهان و مایهی رفع درجاتش باشد.
«اللَّهُمَّ أنْتَ السَّلاَمُ، وَمِنْكَ السَّلاَمُ»، یعنی یا الله! تو از هر عیب و نقصی پاک و سالمی؛ و سلامت از نزد توست؛ لذا اگر اللهﻷنبود، به وجود نمیآمدیم، چه رسد به اینکه سالم باشیم یا کار و تلاش کنیم و به فعالیت و تلاش و جهاد بپردازیم! «تَبَارَكْتَ يَا ذَا الجَلاَلِ وَالإكْرَامِ»؛ در این حدیث لفظِ «وَتعالَيْتَ»نیامده است. «تَبَارَكْتَ يَا ذَا الجَلاَلِ وَالإكْرَامِ»؛ یعنی: خیر و برکت و نعمتهایی که به بندگانت ارزانی داشتهای، فراوان و بیشمار میباشد. شایسته است که پس از هر نمازی، به این دعا پایبند باشیم.
***
۱۸۸۷- وعن أَنسٍس قال: سَمِعْتُ رسولَ اللَّهِج يَقُولُ: «قال الله تعالى: يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَا دَعوْتَنِي وَرَجوْتَنِي غَفَرْتُ لَكَ عَلى ما كَانَ مِنكَ ولا أُبَالِي، يا ابنَ آدَمَ، لَوْ بَلغَتْ ذُنُوبُكَ عَنَانَ السماء، ثُمَّ اسْتَغْفَرْتَنِي غَفَرتُ لَك، يَا ابْنَ آدَم، إِنَّكَ لَو أَتَيْتَني بِقُرابٍ الأَرْضِ خطايا، ثُمَّ لَقِيْتَني لا تُشْرِكُ بِي شَيْئًا، لأَتَيْتُكَ بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً».[ترمذی، روایت کرده و آن را حسن دانسته است.] [ صحیح الجامع، ش: ۴۳۳۸؛ و صحیح الترمذی، آلبانی/، ش: ۲۸۰۵. این حدیث پیشتر بهشمارهی ۴۴۷ گذشت.]
ترجمه: انسسمی گوید: از رسولاللهجشنیدم که میفرمود: «الله متعال میفرماید: ای فرزند آدم! تا وقتی که مرا بخوانی و به من امیدوار باشی، همهی گناهانی را که از تو صادر شده است، میبخشم و (به گناهانت) اهمیت نمیدهم. ای آدمی! اگر گناهانت بهاندازهای بزرگ و زیاد باشد که به ابرهای آسمان برسد و سپس از من آمرزش بخواهی، تو را میبخشم و (به گناهانت) توجه نمیکنم. ای فرزند آدم! اگر در حالی به سوی من بیایی و با من ملاقات کنی که به پُریِ زمین، گناه کردهای، ولی هیچ چیز و هیچکس را شریکم نساخته باشی، من با همین اندازه مغفرت و آمرزش، نزدت خواهم آمد».
۱۸۸۸- وعن ابن عمرَب أنَّ النَّبِيَّج قالَ: «يا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ، وأكْثِرْنَ مِنَ الاسْتِغْفَارِ؛ فَإنِّي رَأَيْتُكُنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ»؛ قَالَتِ امرأةٌ مِنْهُنَّ: مَا لَنَا أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ؟ قَالَ: «تُكْثِرْنَ اللَّعْنَ، وَتَكْفُرْنَ العَشِيرَ، مَا رَأَيْتُ مِنْ نَاقِصَاتِ عَقْلٍ وَدِينٍ أغْلَبَ لِذِي لُبٍّ مِنْكُنَّ» قالَتْ: ما نُقْصَانُ العَقْلِ وَالدِّينِ؟ قالَ: «شَهَادَةُ امْرَأتَيْنِ بِشَهَادَةِ رَجُلٍ، وَتَمْكُثُ الأَيَّامَ لا تُصَلِّي».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش:۷۹.]
ترجمه: ابنعمربمیگوید: پیامبرجفرمود: «ای گروه زنان! صدقه دهید و زیاد استغفار کنید؛ زیرا شما را بیشترینِ اهل دوزخ دیدهام». زنی پرسید: «چرا ما بیشترِ اهلِ دوزخ هستیم؟» فرمود: «بدینخاطر که شما فراوان نفرین میکنید و از شوهرانتان ناسپاسی نموده، خوبیهایشان را از یاد میبرید؛ هیچ ناقصِ عقل و دینی نمیتواند بهاندازهی شما بر مردان عاقل، چیره شود- و فریبشان دهد-.» آن زن عرض کرد: نقصان عقل و دین ما چیست؟ پیامبرجفرمود: «گواهیِ دو زن در برابر گواهیِ یک مرد [نقصان عقل میباشد] و [نقصان دین، این است که] چند روز میگذرد و زن- بهخاطر عواملی از قبیل عادت ماهانه و نفاس- نماز نمیخوانَد».
***