۳۳۹- باب: كراهت نماز گزاردن در حالی که غذا حاضر است و انسان اشتهای خوردن دارد و نیز در حالی که انسان، تنگوضوست
۱۷۶۲- عن عائشةل قالَت: سَمِعْتُ رسولَ اللهج يَقُولُ: «لا صَلاَةَ بِحَضْرَةِ طَعَامٍ، وَلا وَهُوَ يُدَافِعُهُ الأَخْبَثَانِ».[روایت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۵۶۰.]
ترجمه: عايشهلمیگويد: از رسولاللهجشنیدم که میفرمود: «نماز خواندن در هنگامی که غذا حاضر است و نیز در هنگامیکه دو پلیدی- یعنی ادرار و مدفوع- به انسان فشار میآورند، درست نیست».
شرح
مولف/میگوید: «کراهت گذاشتن دست بر پهلو یا کمر در نماز»؛ زیرا نمازگزار باید دست راستش را روی ساعد دست چپ یا روی حد فاصلِ مچ و ساعد دست چپ بگذارد و هر دو دستش را روی سینهاش قرار دهد. سنت است که در قیامِ پیش از رکوع و نیز در قیامِ پس از رکوع، دستانش را بدین شکل ببندد؛ اما پیامبرجاز گذاشتن دست بر روی کمر یا پهلو منع فرموده است؛ اما برخی از مردم در هنگامِ نماز، دستانشان را روی پهلوی چپ و نزدیکی قلب، میگذارند؛ این، اشتباه میباشد و از پیامبرجثابت نشده است؛ مسایل شرعی باید مستند به آموزهها و دادههای کتاب و سنت باشد و نمیتوان بهعقل و پندار خویش، چیزی را به دین نسبت داد؛ همانگونه که مولف/گفته است: در نماز، گذاشتن دست بر پهلو کراهت دارد.
سپس مولف/باب دیگری بدین عنوان گشوده است: «كراهت نماز گزاردن در حالی که غذا حاضر است و انسان اشتهای خوردن دارد و نیز در حالی که انسان، تنگوضوست»؛ وی سپس حدیثی بدین مضمون آورده است که عايشهلمیگويد: پیامبرجفرمود: «نماز خواندن در هنگامی که غذا حاضر است و نیز در هنگامیکه ادرار و مدفوع به انسان فشار میآورند، درست نیست»؛ یعنی: درست نیست که انسان در چنین شرایطی نماز بخواند؛ چنانکه ابنعمربصدای قرائت امام را میشنید، اما شام میخورد و پیش از سیر شدن از سرِ سفره بلند نمیشد؛ زیرا اگر انسان در چنین شرایطی به نماز بایستد، فکر و حواسش جمع نیست و نمیتواند با خشوع و خضوع نماز بگزارد؛ بلکه حواسش به غذاست؛ از اینرو شایسته است که انسان با خیالی آسوده و پس از فراغت از کارهایش به نماز بایستد:
﴿فَإِذَا فَرَغۡتَ فَٱنصَبۡ ٧ وَإِلَىٰ رَبِّكَ فَٱرۡغَب ٨﴾[الشرح: ٧، ٨]
پس هنگامی که فراغت یافتی، (به عبادت و نیایش) بکوش و خالصانه به سوی پروردگارت روی بیاور.
البته شایسته نیست که کسی، این را عادت خویش بسازد؛ بدینسان که سفرهی شام یا نهار را هنگام اقامهی نماز، پهن کند!
وقتی که انسان تنگوضوست و ادرار و مدفوع بر او فشار میآورند، نمیتواند با آرامش نماز بخواند؛ ضمن اینکه نگه داشتن ادرار و مدفوع، ضرر بدنی هم دارد. شاید کسی بگوید: اگر برای قضای حاجت بروم، نماز جماعت را از دست میدهم. میگوییم: ایرادی ندارد؛ برو و قضای حاجت کن؛ اگرچه نماز جماعت فوت شود. اما آنگاه که وقتِ نماز تنگ است و کسی چنین حالتی دارد، چه کند؟ آیا با وجودی که وقتِ نماز تمام میشود، قضای حاجت کند یا در همان حال که تنگوضوست، نماز بخواند؟ علما در اینباره اختلاف نظر دارند؛ دیدگاه شیخالاسلام، این است که ابتدا قضای حاجت کند، اگرچه نمازش قضا گردد؛ اما بیشتر علما گفتهاند: ابتدا نمازش را کوتاه بخواند و سپس قضای حاجت کند.
***