شرح ریاض الصالحین - جلد ششم

فهرست کتاب

۳۷۲- باب: آن‌چه الله در بهشت برای مومنان آماده کرده است

۳۷۲- باب: آن‌چه الله در بهشت برای مومنان آماده کرده است

الله متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ ٤٥ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٍ ءَامِنِينَ ٤٦ وَنَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلٍّ إِخۡوَٰنًا عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٤٧ لَا يَمَسُّهُمۡ فِيهَا نَصَبٞ وَمَا هُم مِّنۡهَا بِمُخۡرَجِينَ ٤٨[الحجر: ٤٥، ٤٨]

بی‌گمان پرهیزگاران در باغ‌ها و (کنارِ) چشمه‌ساران خواهند بود. (به آن‌ها گفته می‌شود:) در سلامت و امنیت وارد بهشت شوید؛ و کینه‌ای را که در سینه‌هایشان هست، بیرون می‌کشیم و برادروار بر تخت‌هایی روبروی یک‌دیگر قرار دارند. آن‌جا خستگی و رنجی به آنان نمی‌رسد و هیچ‌گاه از آن‌جا بیرون نمی‌شوند.

و می‌فرماید:

﴿يَٰعِبَادِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمُ ٱلۡيَوۡمَ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ ٦٨ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَكَانُواْ مُسۡلِمِينَ ٦٩ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ أَنتُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ تُحۡبَرُونَ ٧٠ يُطَافُ عَلَيۡهِم بِصِحَافٖ مِّن ذَهَبٖ وَأَكۡوَابٖۖ وَفِيهَا مَا تَشۡتَهِيهِ ٱلۡأَنفُسُ وَتَلَذُّ ٱلۡأَعۡيُنُۖ وَأَنتُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٧١ وَتِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِيٓ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٧٢ لَكُمۡ فِيهَا فَٰكِهَةٞ كَثِيرَةٞ مِّنۡهَا تَأۡكُلُونَ ٧٣[الزخرف: ٦٨، ٧٣]

ای بندگان من! امروز نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید. همان کسانی که به آیات ما ایمان آوردند و مسلمان بودند. شما و همسرانتان (یا امثال شما) در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید. پیرامونشان کاسه‌ها و جام‌های زرّین می‌گردانند و آن‌جا هر چه دلشان بخواهد و هر چه برای دیدگان، لذت‌بخش باشد، فراهم است و شما در آن جاودانه خواهید بود. و این، بهشت است که به پاس کردارتان وارثش شدید. برای شما در بهشت میوه‌های فراوانی‌ست که از آن می‌خورید.

و می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٖ ٥١ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ٥٢ يَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٥٣ كَذَٰلِكَ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِينٖ ٥٤ يَدۡعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَٰكِهَةٍ ءَامِنِينَ ٥٥ لَا يَذُوقُونَ فِيهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰۖ وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ ٥٦ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكَۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٥٧[الدخان: ٥١، ٥٧]

بی‌گمان پرهیزگاران در جایگاه امنی خواهند بود؛ در باغ‌ها و چشمه‌سارها. لباس‌هایی از حریر نازک و ضخیم می‌پوشند و روبه‌روی یک‌دیگر می‌نشینند. (فرجام پرهیزگاران) این‌چنین است؛ و زنان زیباچشم بهشتی را به‌ ازدواج ایشان در ‌می‌آوریم. بی‌دغدغه و آسوده‌خاطر هر میوه‌ای که بخواهند، طلب می‌کنند. جز همان مرگ نخستین (که در دنیا چشیدند)، در بهشت طعم مرگ را نمی‌چشند؛ و (پروردگار) آنان را از عذاب دوزخ حفظ می‌کند. (این) فضل و بخششی از سوی پروردگار توست. این، همان رستگاری بزرگ است.

و می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ٢٢ عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ ٢٣ تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِيمِ ٢٤ يُسۡقَوۡنَ مِن رَّحِيقٖ مَّخۡتُومٍ ٢٥ خِتَٰمُهُۥ مِسۡكٞۚ وَفِي ذَٰلِكَ فَلۡيَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ ٢٦ وَمِزَاجُهُۥ مِن تَسۡنِيمٍ ٢٧ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا ٱلۡمُقَرَّبُونَ ٢٨[المطففين: ٢٢، ٢٨]

بی‌شک نیکان در نعمت خواهند بود.؛ بر تخت‌ها تکیه می‌زنند و به هر سو می‌نگرند. در چهره‌هایشان شادابی و تازگی نعمت را می‌یابی. از شرابی ناب و مُهرشده (و دست‌نخورده) به آنان می‌نوشانند. مُهرش، از مشک است. مشتاقان چنین نعمت‌هایی باید در طلبش بر یک‌دیگر پیشی بگیرند. شرابی ناب که آمیخته با آب «تسنیم» است؛ همان چشمه‌ای که مقربان از آن می‌نوشند.

شرح

نووی/چندین حدیث درباره‌ی استغفار و تشویق به آن ذکر کرده است؛ از آن جمله حدیثی بدین مضمون که انسسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «الله متعال می‌فرماید: ای فرزند آدم! تا وقتی که مرا بخوانی و به من امیدوار باشی، همه‌ی گناهانی را که از تو صادر شده است، می‌بخشم و (به گناهانت) اهمیت نمی‌دهم»؛ زیرا الله متعال، مطابق گمانی که بنده به پروردگارش دارد، با او رفتار می‌کند؛ همان‌گونه که در حدیثی الهی آمده است که الله متعال می‌فرماید: «أنا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِي بِي، وَأَنَا مَعَهُ إِذَا ذَكَرَنِي، فإنْ ذَكَرَنِي فِي نَفْسِهِ، ذَكَرْتُهُ في نَفْسِي، وإنْ ذَكَرنِي في ملأٍ ذَكرتُهُ في مَلأٍ خَيْرٍ مِنْهُمْ»؛ [ اين حدیث پیش‌تر به‌شماره‌ی ۱۴۴۳ گذشت. [مترجم]] یعنی: «من نزد گمان بنده‌ام هستم- و با او مطابق گمانی که نسبت به من دارد، رفتار می‌کنم- و هرگاه مرا یاد کند، با او خواهم بود؛ اگر مرا در تنهایی یاد کند، من نیز او را پیش خود یاد می‌کنم و اگر مرا در جمعی یاد نمايد، او را در جمعی بهتر از آنان یاد می‌کنم».

در ادامه‌ی حدیث انسسآمده است که رسول‌اللهجفرمود: «الله متعال می‌فرماید: ای آدمی! اگر گناهانت به‌اندازه‌ای بزرگ و زیاد باشد که به ابرهای آسمان برسد و سپس از من آمرزش بخواهی، تو را می‌بخشم و (به گناهانت) توجه نمی‌کنم. ای فرزند آدم! اگر در حالی به سوی من بیایی و با من ملاقات کنی که به‌ پُریِ زمین، گناه کرده‌ای، ولی هیچ چیز و هیچ‌کس را شریکم نساخته باشی، من با همین اندازه مغفرت و آمرزش، نزدت خواهم آمد». این حدیث، نشان می‌دهد که انسان هرچه گناه کرده باشد، همین‌که به سوی اللهبازگردد و از او آمرزش بخواهد، اللهگناهانش را می‌آمرزد.

در حدیث دیگری که مولف/ذکر کرده، آمده است که پیامبرجبه زنان فرمود: «شما را بیش‌ترینِ اهل دوزخ دیده‌ام»؛ از این‌رو به آنان دستور داد که زیاد استغفار کنند. این، نشان می‌دهد که استغفار و طلب آمرزش، یکی از موانع ورودِ به دوزخ است. پس شایسته است که عباراتی از قبیل: «اللهّم اغفر لی»، «اللهمّ ارحمنی»و «أستغفر الله وأتوب إلیه»را به‌کثرت بگویید؛ این‌ها، عبارت‌های سودمند و آسانی‌ست که گفتنشان هیچ زحمتی ندارد.

سپس مولف/آخرین بابِ این کتاب را به بیان نعمت‌هایی اختصاص داده که الله متعال در بهشت برای مومنان آماده کرده است. لذا این را به فال نیک می‌گیریم و امیدواریم که الله متعال، همه‌ی ما را وارد بهشت برینش بگرداند و ما را از نعمت‌های جاویدانش بهره‌مند سازد و مولف[، شارح، محقق، مترجم و ناشر این کتاب] را بیامرزد و در جرگه‌ی بندگان نیکوکار و بهشتیِ خویش قرار دهد که از دنیا را با ره‌توشه‌ای به سوی بهشت برمی‌گیرند.

مولف/در این باب، آیات فراوانی از قرآن کریم را ذکر کرده است. یکی از جامع‌ترین آیات درباره‌ی نعمت‌های بهشتی، این است که اللهمی‌فرماید:

﴿وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَشۡتَهِيٓ أَنفُسُكُمۡ وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ٣١ نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِيمٖ ٣٢[فصلت: ٣١، ٣٢]

و آن‌جا هر چه دلتان بخواهد، دارید و هر چه درخواست کنید، برایتان فراهم است. (این‌ها) پذیرایی و پیش‌کشی از سوی پروردگار آمرزنده و مهرورز (است).

در بهشت، هر نعمتی که انسان بخواهد، وجود دارد و هرچه درخواست کند و بلکه بیش از آن، فراهم است؛ همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید:

﴿لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَلَدَيۡنَا مَزِيدٞ ٣٥[ق: ٣٥]

آن‌جا هر چه بخواهند، برای آنان فراهم می‌باشد و نعمت‌های بیش‌تری، نزد ماست.

هم‌چنین می‌فرماید:

﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٧[السجدة : ١٧]

هیچ‌کس نمی‌داند چه پاداش‌های ارزشمندی که روشنی‌بخش چشم‌ها (و مایه‌ی شادمانی) است، برای آنان به پاس کردارشان، نهفته شده است.

یعنی امکان ندارد که انسان حقیقت نعمت‌هایی را که اللهبرای بهشتیان آماده کرده است، دریابد؛ زیرا نعمت‌های بهشتی، فراتر از تصور انسان است. هر نعمتی که در دنیا دیده می‌شود، فقط نمونه‌ای از نعمت‌های آخرت است؛ اما الله متعال اندکی از نعمت‌ها و نیز مجازات‌هایش را به بندگانش نشان می‌دهد تا به آن به دیده‌ی عبرت بنگرند و از آن درس بگیرند؛ و گرنه، فرق نعمت دنیا و نعمت آخرت، در حدی‌ست که فراتر از درک و تصور انسان می‌باشد.

بهشت، سرای ماندگاری‌ست که الله متعال برای دوستان پرهیزگار خود آماده کرده است؛ مولف/ابتدا این آیه را آورده که اللهمی‌‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ ٤٥ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٍ ءَامِنِينَ ٤٦ وَنَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلٍّ إِخۡوَٰنًا عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٤٧ لَا يَمَسُّهُمۡ فِيهَا نَصَبٞ وَمَا هُم مِّنۡهَا بِمُخۡرَجِينَ ٤٨[الحجر: ٤٥، ٤٨]

بی‌گمان پرهیزگاران در باغ‌ها و (کنارِ) چشمه‌ساران خواهند بود. (به آن‌ها گفته می‌شود:) در سلامت و امنیت وارد بهشت شوید؛ و کینه‌ای را که در سینه‌هایشان هست، بیرون می‌کشیم و برادروار بر تخت‌هایی روبه‌روی یک‌دیگر قرار دارند. آن‌جا خستگی و رنجی به آنان نمی‌رسد و هیچ‌گاه از آن‌جا بیرون نمی‌شوند.

آری؛ بهشتیان در سلامت کامل‌اند و از هرگونه بیماری و آفتی و همین‌طور از پیری و مرگ، درامان هستند؛ به همین خاطر به آن‌ها گفته می‌شود: در سلامت و امنیت وارد بهشت شوید. ﴿وَنَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلٍّ، یعنی هنگامی که بهشتیان وارد بهشت می‌شوند، الله متعال هرگونه کینه‌ای را از دل‌هایشان بیرون می‌کشد؛ زیرا آنان را پیش از ورود به بهشت بر روی پُلی در میان دوزخ و بهشت نگه می‌دارند و قصاصشان را از یک‌دیگر می‌گیرند و آن‌گاه که پاک و بی‌آلایش شدند و دل‌هایشان پاک گردید و هیچ ناراستی و کینه‌ای در آن نماند، به درون بهشت هدایت می‌شوند.

﴿سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ؛ یعنی بهشتیان بر تخت‌هایی، روبه‌روی یک‌دیگر قرار دارند و این، به‌خاطر ادبشان در نشستن با یک‌دیگر است که پُشت به هم نمی‌نشینند؛ برخی از علما گفته‌اند: بهشتیان در حلقه‌ای بزرگ می‌نشینند و بدین‌سان پُشت به یک‌دیگر قرار نمی‌گیرند. ﴿لَا يَمَسُّهُمۡ فِيهَا نَصَبٞ وَمَا هُم مِّنۡهَا بِمُخۡرَجِينَ؛ یعنی: «آن‌جا خستگی و رنجی به آنان نمی‌رسد و هیچ‌گاه از آن‌جا بیرون نمی‌شوند»؛ بلکه برای همیشه در بهشت می‌مانند.

آیه‌ی دوم:

هنگامی که مومنان در روز قیامت وارد بهشت می‌شوند، الله متعال، ندایشان می‌دهد: ﴿يَٰعِبَادِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمُ ٱلۡيَوۡمَ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ؛ یعنی: «ای بندگان من! امروز نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید». ترس و بیم یا نگرانی، از بابت آینده است و غم و اندوه، به گذشته مربوط می‌شود؛ لذا بهشتیان که به نعمتی پایدار و کامل دست یافته‌اند، نه از آینده‌ی خود نگران هستند و نه به‌خاطر گذشته‌ی خویش، غمگین. به‌راستی این‌ها چه کسانی هستند؟ الله متعال می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَكَانُواْ مُسۡلِمِينَ؛ یعنی: آنان‌که با دل‌هایشان به آیات الهی ایمان می‌آورند و با اندام و اعضای خویش، مسلمانند و از اللهفرمان می‌برند و با ارتکاب معصیت یا ترکِ واجب، از اللهنافرمانی نمی‌کنند. ﴿ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ أَنتُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ تُحۡبَرُون؛ یعنی به بهشتیان گفته می‌شود که شما و همسران بهشتی و نیز همسران دنیویِ شما در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید و از نعمت‌های پایدارش بهره ببرید؛ لذا در بهشت، خانواده‌ی بهشتیان به آنان می‌پیوندند؛ همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱتَّبَعَتۡهُمۡ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَٰنٍ أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَمَآ أَلَتۡنَٰهُم مِّنۡ عَمَلِهِم مِّن شَيۡءٖۚ كُلُّ ٱمۡرِيِٕۢ بِمَا كَسَبَ رَهِينٞ ٢١[الطور: ٢٠]

و آنان که ایمان آوردند و فرزندانشان (نیز) در ایمان از آنان پیروی کردند، فرزندانشان را به آن‌ها ملحق می‌کنیم و چیزی از عملشان نمی‌کاهیم. و هر کس در گرو اعمال خویش است.

﴿يُطَافُ عَلَيۡهِم بِصِحَافٖ مِّن ذَهَبٖ وَأَكۡوَابٖۖ وَفِيهَا مَا تَشۡتَهِيهِ ٱلۡأَنفُسُ وَتَلَذُّ ٱلۡأَعۡين؛ یعنی: «پیرامونِ اهل بهشت، کاسه‌ها و جام‌های زرّین می‌گردانند و آن‌جا هرچه دلشان بخواهد و هرچه برای دیدگان، لذت‌بخش باشد، فراهم است و شما در آن جاودانه خواهید بود». الله متعال در این آیه بیان نفرموده است که این کاسه‌ها و جام‌های زرّین را چه کسی در اطراف بهشتیان می‌گردانَد؟ اما در آیات دیگر فرموده است:

﴿يَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ ١٧ بِأَكۡوَابٖ وَأَبَارِيقَ وَكَأۡسٖ مِّن مَّعِينٖ ١٨ لَّا يُصَدَّعُونَ عَنۡهَا وَلَا يُنزِفُونَ ١٩[الواقعة: ١٧، ١٩]

خدمت‌گزاران همیشه نوجوان، پیرامونشان می‌گردند؛ با جام‌ها و پارچ‌ها و پیاله‌های (سرشار) از شراب ناب و گوارایی که از نوشیدنش سردرد نمی‌گیرند و از خود بی‌خود نمی‌شوند.

آیه‌ی سوم:

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٖ ٥١ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ٥٢ يَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٥٣[الدخان: ٥١، ٥٣]

بی‌گمان پرهیزگاران در جایگاه امنی خواهند بود؛ در باغ‌ها و چشمه‌سارها. لباس‌هایی از حریر نازک و ضخیم می‌پوشند.

همان‌گونه که پیش‌تر بیان شد، بهشتیان در سلامت کامل‌اند و از هرگونه بیماری و آفتی و همین‌طور از پیری و مرگ، درامان هستند. هم‌چنین لباسشان، از مرغوب‌ترین و بهترین انواع حریر خواهد بود.

الله متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ٢٢ عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ ٢٣ تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِيمِ ٢٤ يُسۡقَوۡنَ مِن رَّحِيقٖ مَّخۡتُومٍ ٢٥ خِتَٰمُهُۥ مِسۡكٞۚ وَفِي ذَٰلِكَ فَلۡيَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ ٢٦ وَمِزَاجُهُۥ مِن تَسۡنِيمٍ ٢٧ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا ٱلۡمُقَرَّبُونَ ٢٨[المطففين: ٢٢، ٢٨]

بی‌شک نیکان در نعمت خواهند بود.؛ بر تخت‌ها تکیه می‌زنند و به هر سو می‌نگرند. در چهره‌هایشان شادابی و تازگی نعمت را می‌یابی. از شرابی ناب و مُهرشده (و دست‌نخورده) به آنان می‌نوشانند. مُهرش، از مشک است. مشتاقان چنین نعمت‌هایی باید در طلبش بر یک‌دیگر پیشی بگیرند. شرابی ناب که آمیخته با آب «تسنیم» است؛ همان چشمه‌ای که مقربان از آن می‌نوشند.

ابرار یا نیکان، کسانی هستند که کارهای نیک انجام می‌دهند و از کارهای حرام می‌پرهیزند؛ واژه‌ی «ابرار» هم‌خانواده‌ی واژه‌ی «بِر» می‌باشد که به معنای نیکی‌ و اطاعت و فرمان‌برداری از اللهمی‌باشد: ﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ لَفِي نَعِيمٍ؛ یعنی: نیکان در نعمت خواهند بود؛ هم در آرامش روحی و روانی و هم در آسایش جسمی؛ لذا در بهترین وضعیت قرار می‌گیرند. ﴿عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ؛ یعنی بر تخت‌ها تکیه می‌زنند و به هر سو می‌نگرند. «ٱلۡأَرَآئِكِ» جمع واژه‌ی «اریکه» و به معنای تختِ آراسته می‌باشد؛ لذا بهشتیان از روی تخت‌های آراسته، به نعمت‌هایی که الله در بهشت برایشان فراهم کرده است، می‌نگرند و به چهره‌ی زیبای اللهنگاه می‌کنند. ﴿تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِيم؛ یعنی: «در چهره‌هایشان شادابی و تازگیِ نعمت را می‌یابی»؛ به عبارت دیگر: همین‌که آنان را می‌بینی، درمی‌یابی که در ناز و نعمت به‌سر می‌برند؛ زیرا چهره‌های شادابی دارند. در ادامه‌ی این آیات آمده است:

﴿يُسۡقَوۡنَ مِن رَّحِيقٖ مَّخۡتُومٍ ٢٥ خِتَٰمُهُۥ مِسۡكٞۚ وَفِي ذَٰلِكَ فَلۡيَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ ٢٦ وَمِزَاجُهُۥ مِن تَسۡنِيمٍ ٢٧ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا ٱلۡمُقَرَّبُونَ ٢٨[المطففين: ٢٥، ٢٨]

از شرابی ناب و مُهرشده (و دست‌نخورده) به بهشتیان می‌نوشانند. مُهرش، از مشک است. مشتاقان چنین نعمت‌هایی باید در طلبش بر یک‌دیگر پیشی بگیرند. شرابی ناب که آمیخته با آب «تسنیم» است؛ همان چشمه‌ای که مقربان از آن می‌نوشند.

***

۱۸۸۹- وعن جابرٍس قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِج: «يَأكُلُ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِيهَا وَيَشْرَبُونَ، وَلا يَتَغَوَّطُونَ، وَلا يَمْتَخِطُونَ، وَلا يَبُولُونَ، وَلكِنْ طَعَامُهُمْ ذَلِكَ جُشَاءٌ كَرَشْحِ الْمِسْكِ، يُلْهَمُونَ التَّسْبِيحَ وَالتَّكْبِيرَ، كَمَا يُلْهَمُونَ النَّفَسَ».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش:۲۸۳۵.]

ترجمه: جابرسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «بهشتیان در بهشت می‌خورند و می‌نوشند؛ اما ادرار و مدفوع و آبِ بینی ندارند؛ البته پس از غذا خوردن آروغ می‌زنند که بویی مانند بوی مشک دارد و هم‌چنان‌که- بی‌اختیار- نَفَس می‌کشند، تسبیح و تحمید نیز به آنان الهام می‌شود (و سبحان‌الله و الحمدلله بر زبانشان جاری‌ست)».

۱۸۹۰- وعن أَبي هريرةَس قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِج: «قَالَ اللهُ تَعَالَى: أعْدَدْتُ لِعِبَادِي الصَّالِحِينَ مَا لا عَيْنٌ رَأَتْ، وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ، وَاقْرَؤُوا إنْ شِئْتُمْ: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ». [متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۳۲۴۴؛ و صحیح مسلم، ش:۲۸۲۴.]

ترجمه: ابوهریرهسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: الله متعال می‌فرماید: برای بندگان نیکم، نعمت‌هایی (در بهشت) فراهم کرده‌ام که هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ انسانی، خطور نکرده است؛ اگر می‌خواهید، این آیه را بخوانید که:

﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٧[السجدة : ١٧]

هیچ‌کس نمی‌داند چه پاداش‌های ارزشمندی که روشنی‌بخش چشم‌ها (و مایه‌ی شادمانی) است، برای آنان به پاس کردارشان، نهفته شده است.

۱۸۹۱- وعنه قَالَ: قَالَ رسولُ اللهج: «أَوَّلُ زُمْرَةٍ يَدْخُلُونَ الجَنَّةَ عَلَى صُورَةِ القَمَرِ لَيْلَةَ البَدْرِ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ عَلَى أشَدِّ كَوْكَبٍ دُرِّيٍّ فِي السَّمَاءِ إضَاءةً، لا يَبُولُونَ، وَلا يَتَغَوَّطُونَ، وَلا يَتْفُلُونَ، وَلا يَمْتَخِطُونَ. أمْشَاطُهُمُ الذَّهَبُ، وَرَشْحُهُمُ الْمِسْكُ، وَمَجَامِرُهُمُ الأُلُوَّةُ- عُودُ الطِّيبِ- أزْوَاجُهُمُ الْحُورُ العيْنُ، عَلَى خُلْقِ رَجُلٍ وَاحِدٍ، عَلَى صُورَةِ أَبِيهِمْ آدَمَ سِتُّونَ ذِرَاعاً فِي السَّمَاءِ».[متفق عليه] [ صحيح بخاري، ش: ۳۲۴۵؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۸۳۴.]

وَفِي روايةٍ للبخاريِّ ومسلمٍ: «آنِيَتُهُمْ فِيهَا الذَّهَبُ، وَرَشْحُهُمُ الْمِسْكُ؛ وَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ زَوْجَتَانِ يُرَى مُخُّ سُوقِهِمَا مِنْ وَرَاءِ اللَّحْمِ مِنَ الحُسْنِ، لا اخْتِلاَفَ بَيْنَهُمْ، وَلا تَبَاغُضَ، قُلُوبُهُمْ قَلْبُ وَاحِدٍ، يُسَبِّحُونَ اللهَ بُكْرَةً وَعَشِياً».

ترجمه: ابوهریرهسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «نخستین گروهی که وارد بهشت می‌شوند، چهره‌هایشان مانند ماهِ شب چهارده می‌باشد و آنان‌که پس از ایشان وارد بهشت می‌گردند، همانند روشن‌ترین ستاره‌ی آسمان، نورانی هستند. ادرار، مدفوع، و آبِ دهان و بینی ندارند. شانه‌هایشان، از طلاست و عرقشان، بوی مشک می‌دهد و آتش‌دان‌هایشان از عودِ خوش‌بوست و همسرانشان، حورالعین و زنان زیباچشم بهشتی‌اند. خُلق و خوی همه‌ی آن‌ها یکی‌ست (و هیچ کینه‌ای در میانشان وجود ندارد) و قامت و اندازه‌ی آنان همانند قامت و اندازه‌ی پدرشان، آدم÷، شصت ذراع است».

و در روایتی دیگر از بخاری و مسلم آمده است: «ظروف بهشتیان، طلا و عرقشان، مشک است؛ هر بهشتی، دو زن زیبا دارد [ اين دو زن، غیر از حورالعین می‌باشند و از زنان دنیا، یعنی از فرزندان آدم÷هستند. [مترجم]] که از زیبایی، مغزِ استخوان پای آن‌ها از پُشت گوشت دیده می‌شود؛ هیچ‌گونه اختلاف و کینه‌ای در میانشان نیست و دل‌هایشان همانندِ قلبِ یک نفر است (و یک‌دل‌اند) و صبح و شام الله را به پاکی یاد می‌کنند».

۱۸۹۲- وعن المغيرةِ بن شعبةس عَنْ رسُولِ اللهج قالَ: «سَألَ مُوسَىج رَبَّهُ: ما أدْنَى أهْلِ الجَنَّةِ مَنْزِلَةً؟ قالَ: هُوَ رَجُلٌ يَجِيءُ بَعْدَ مَا أُدْخِلَ أهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ، فَيُقَالُ لَهُ: ادْخُلِ الْجَنَّةَ. فَيَقُولُ: أيْ رَبِّ، كَيْفَ وَقَدْ نَزَلَ النَّاسُ مَنَازِلَهُمْ، وأخَذُوا أَخَذَاتِهِمْ؟ فَيُقَالُ لَهُ: أَتَرْضَى أَنْ يَكُونَ لَكَ مِثْلُ مُلْكِ مَلِكٍ مِنْ مُلُوكِ الدُّنْيَا؟ فَيقُولُ: رَضِيْتُ رَبِّ، فَيقُولُ: لَكَ ذَلِكَ وَمِثْلُهُ وَمِثْلُهُ وَمِثْلُهُ وَمِثْلُهُ، فَيقُولُ فِي الخامِسَةِ: رَضِيْتُ رَبِّ، فَيقُولُ: هذَا لَكَ وَعَشَرَةُ أَمْثَالِهِ، وَلَكَ مَا اشْتَهَتْ نَفْسُكَ وَلَذَّتْ عَيْنُكَ. فَيقُولُ: رَضِيتُ رَبِّ. قَالَ: رَبِّ فَأَعْلاَهُمْ مَنْزِلَةً؟ قالَ: أُولَئِكَ الَّذِينَ أَرَدْتُ؛ غَرَسْتُ كَرَامَتَهُمْ بِيَدِي، وَخَتَمْتُ عَلَيْهَا، فَلَمْ تَرَ عَيْنٌ، وَلَمْ تَسْمَعْ أُذُنٌ، وَلَمْ يَخْطُرْ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش:۱۸۹.]

ترجمه: مغیره بن شعبهسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «موسیجاز پروردگارش پرسید: پایین‌ترین فرد بهشتی از نظر جایگاه کیست؟ فرمود: مردی‌ست که پس از ورود بهشتیان به بهشت می‌آید و به او گفته می‌شود: وارد بهشت شو؛ می‌گوید: پروردگارا! چگونه- و به کدام قسمت- وارد شوم؛ در حالی که مردم در جایگاه خود منزل گزیده و سهم و جایگاه خود را گرفته‌اند؟ به او گفته می‌شود: آیا راضی می‌شوی که مُلکی مانند مُلک یکی از پادشاهان دنیا داشته باشی؟ پاسخ می‌دهد: پروردگارا! راضی‌ام. می‌فرماید: چنین مُلکی و مثلِ آن و مثلِ آن و مثلِ آن و مثلِ آن، از آنِ تو باد! و او در بارِ پنجم می‌گوید: پروردگارا! راضی شدم. پروردگار متعال می‌فرماید: این و ده برابرش مالِ تو باشد؛ این‌جا هرچه دلَت بخواهد و هرچه برای دیدگانت، لذت‌بخش باشد، فراهم است. می‌گوید: پروردگارا! راضی شدم. موسی÷پرسید: والاترین بهشتیان در مقام و منزلت چه کسانی هستند؟ پروردگار متعال فرمود: آنان کسانی هستند که آن‌ها را برگزیده‌‌ام و درخت کرامتشان را به دست خویش کاشته و بر آن، مُهرِ بقا زده‌ام؛ کرامتی که هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ انسانی، خطور نکرده است».

۱۸۹۳- وعن ابن مسعودٍس قالَ: قال رسولُ اللهِج: «إنِّي لأَعْلَمُ آخِرَ أَهْلِ النَّارِ خُرُوجاً مِنْهَا، وَآخِرَ أَهْلِ الجَنَّةِ دُخُولاً الْجَنَّةَ. رَجُلٌ يَخْرُجُ مِنَ النَّارِ حَبْواً، فَيقُولُ اللهُ لَهُ: اذْهَبْ فادْخُلِ الْجَنَّةَ، فَيَأتِيهَا، فَيُخَيَّلُ إلَيْهِ أَنَّهَا مَلأَى، فَيَرْجِعُ، فَيقُولُ: يَا رَبِّ وَجَدْتُهَا مَلأَى‍! فَيَقُولُ اللهُ لَهُ: اذْهَبْ فَادْخُلِ الْجَنَّةَ، فيأتِيهَا، فَيُخيَّلُ إليهِ أنَّها مَلأى، فيَرْجِعُ، فَيَقولُ: يا رَبِّ وَجَدْتُهَا مَلأى، فيقُولُ اللهُ لَهُ: اذهبْ فَادخُلِ الْجنَّةَ؛ فَإنَّ لَكَ مِثْلَ الدُّنْيَا وَعَشرَةَ أَمْثَالِهَا؛ أوْ إنَّ لَكَ مِثْلَ عَشرَةِ أَمْثَالِ الدُّنْيَا، فَيقُولُ: أتَسْخَرُ بِي، أَوْ تَضْحَكُ بِي وَأنْتَ الْمَلِكُ»؟! قالَ: فَلَقَدْ رَأَيْتُ رسولَ اللهِج ضَحِكَ حَتَّى بَدَتْ نَوَاجِذُهُ فَكَانَ يقولُ: «ذلِكَ أَدْنَى أهْلِ الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۶۵۷۱؛ و صحیح مسلم، ش:۱۸۶.]

ترجمه: ابن‌مسعودسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «من، آخرین فرد دوزخی را که از دوزخ بیرون می‌آید و آخرین فردی بهشتی را که وارد بهشت می‌شود، می‌شناسم؛ مردی‌ست که بر روی زمین می‌خزد و از دوزخ بیرون می‌آید. اللهبه او می‌فرماید: برو و واردِ بهشت شو. او به سوی بهشت می‌رود و تصور می‌کند که بهشت، پُر است. پس باز می‌گردد و می‌گوید: پروردگارا! بهشت را پُر یافتم. اللهبه او می‌فرماید: برو و واردِ بهشت شو. او به سوی بهشت می‌رود و باز تصور می‌کند که بهشت، پُر است. پس باز می‌گردد و می‌گوید: پروردگارا! بهشت را پُر یافتم. اللهبه او می‌فرماید: برو و واردِ بهشت شو که مثل دنیا و ده برابرِ آن از آنِ توست- یا ده برابر دنیا مالِ توست-. می‌گوید: پروردگارا! تو که فرمانروای مطلق هستی، آیا مرا مسخره می‌کنی و بر من می‌خندی؟- ابن‌مسعودس- می‌گوید: دیدم که رسول‌اللهجخندید تا این‌که دندان‌های آسیاب آن بزرگوار، نمایان شد و می‌فرمود: «این، پایین‌ترین بهشتی از لحاظ مقام و منزلت است».

شرح

این‌ها، احادیثی‌ست که مولف/در باره‌ی نعمت‌های بزرگ و بی‌شمار بهشت، ذکر کرده است؛ از آن جمله حدیثی بدین مضمون که رسول‌اللهجفرمود: «نخستین گروهی که وارد بهشت می‌شوند، چهره‌هایشان مانند ماهِ شب چهارده می‌باشد». از پیامبرجثابت است که امتش نخستین امتی هستند که وارد بهشت می‌شوند. در ادامه‌ی این حدیث آمده است: «و آنان‌که پس از ایشان وارد بهشت می‌گردند، همانند درخشان‌ترین ستاره‌ی آسمان، نورانی هستند» و همین‌طور بهشتیان به ترتیب مقام و جایگاهشان وارد بهشت می‌شوند و «ادرار، مدفوع، و آبِ دهان و بینی ندارند»؛ زیرا مواد زاید بدنشان مانند مواد زاید مردمِ دنیا نیست؛ بلکه مواد زاید بدنشان به صورت عرقی خوش‌بوتر از مشک، از بدنشان دفع می‌گردد؛ چراکه آن‌ها در سرایی ماندگار و نعمتی پایدار به‌سر می‌برند.

سپس مولف/حدیثی آورده که بیان‌گر جایگاه و مقام و منزلت پایین‌ترین و والاترین فردی بهشتی‌ست؛ این احادیث، نشان‌گر بزرگیِ نعمت‌های بهشت است. از الله متعال می‌خواهیم که ما را در شمارِ بندگان بهشتی‌اش قرار دهد.

اما دوزخیان، در وضعیت بسیار بدی به‌سر می‌برند. چشمی که امید بهشت دارد، سزاوار است که نخوابد و چشمی که از دوزخ می‌ترسد، سزاوار است که پلک بر هم نگذارد؛ زیرا کالا و بهره‌ی دنیا، اندک و فانی‌ست و آخرت برای پرهیزگاران، بهتر است. دنیا، سرای آزمون و ابتلاست بسیاری مردم به‌قدری به دنیا مشغول شده‌اند که گویا فقط به همین منظور آفریده شده‌اند، در حالی که دنیا برای آنان خلق شده است! انسان برای آخرت که سرای باقی‌ست و هیچ گاه پایان نمی‌یابد، آفریده شده است؛ فرجام انسان به سوی دوزخی سوزان و همیشگی یا به سوی بهشتی برین و پایدار می‌باشد. از الله متعال درخواست می‌کنیم که ما را در جرگه‌ی بندگان نیکش قرار دهد که برایشان در بهشت نعمت‌هایی فراهم کرده که هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ انسانی، خطور نکرده است».

***

۱۸۹۴- وعن أبي موسىس أنَّ النَّبِيَّج قالَ: «إنَّ لِلمُؤْمِنِ فِي الْجَنَّةِ لَخَيْمَةً مِنْ لُؤْلُؤَةٍ وَاحِدَةٍ مُجَوَّفَةٍ طُولُها فِي السَّمَاءِ سِتُّونَ مِيلاً. لِلمُؤْمِنِ فِيهَا أَهْلُونَ يَطُوفُ عَلَيْهِمُ الْمُؤْمِنُ فَلا يَرَى بَعْضُهُمْ بَعْضاً».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: (۳۲۴۳، ۴۸۷۹)؛ و صحیح مسلم، ش:۲۸۳۸.]

ترجمه: ابوموسیسمی‌گوید: پیامبرجفرمود: «مومن در بهشت خیمه‌ای از یک مرواید میان‌تهی دارد که طولش در آسمان، شصت میل است و مومن در آن، همسرانی دارد که نزد همه‌ی آن‌ها می‌رود و- به سبب بزرگی محلی که در اختیار مومن می‌باشد- آن زنان، یک‌دیگر را نمی‌بینند».

[نووی: یک میل، شش‌هزار ذراع است.]

۱۸۹۵- وعن أبي سعيدٍ الْخُدريِّس عَنِ النَّبِيِّج قالَ: «إنَّ في الْجَنَّةِ شَجَرَةً يَسِيرُ الرَّاكبُ الجَوَادَ المُضَمَّرَ السَّريعَ مِئَةَ سَنَةٍ مَا يَقْطَعُها».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۶۵۵۳؛ و صحیح مسلم، ش:۲۸۲۸.]

ورَوَياهُ فِي الصّحيحَيْنِ أيضاً مِن روايةِ أبي هريرةس قالَ: «يَسيرُ الرَّاكِبُ في ظِلِّها مئةَ سَنَةٍ مَا يَقْطَعُها».

ترجمه: ابوسعید خدریسمی‌گوید: پیامبرجفرمود: «در بهشت، درختی‌ست که یک سوارکار، سوار بر اسبی نجیب، پرورش‌یافته و تندرو، صد سال در زیر آن می‌تازد؛ اما نمی‌تواند این مسافت را به پایان برساند».

بخاری و مسلم در صحیحین، این حدیث را از ابوهریرهسروایت کرده‌اند که پیامبرجفرمود: «سوارکار در سایه‌ی این درخت، صد سال به‌سرعت حرکت می‌کند؛ اما نمی‌تواند این مسافت را به پایان برساند».

۱۸۹۶- وَعَنْهُ عَنِ النَّبِيِّج قالَ: «إنَّ أهْلَ الْجَنَّةِ لَيَتَرَاءوْنَ أَهْلَ الغُرَفِ مِن فَوْقِهِمْ كَمَا تَتَرَاءَوْنَ الكَوْكَبَ الدُّرِّيَّ الغَابِرَ فِي الأُفُق مِنَ الْمَشْرِقِ أو الْمَغْرِبِ لِتَفَاضُلِ مَا بَيْنَهُمْ»؛ قالُوا: يا رسول الله، تِلْكَ مَنَازِلُ الأنبياء لا يَبْلُغُها غَيْرُهُمْ؟ قالَ: «بَلَى والَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، رِجَالٌ آمَنُوا بِاللهِ وَصَدَّقُوا الْمُرْسَلِينَ».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۳۲۵۶؛ و صحیح مسلم، ش:۲۸۳۱.]

ترجمه: ابوسعید خدری سمی‌گوید: پیامبرجفرمود: «بهشتیان، صاحبان غرفه‌هایی را که بالاتر از آنان قرار دارند، مانند ستاره‌ای درخشان می‌بینند که در دوردست، در کرانه‌ای از شرق یا غرب آسمان سوسو می‌زند و این، به‌خاطر تفاضلی‌ست که در میان آن‌ها وجود دارد». عرض کردند: ای رسول‌خدا! آیا این، منزلگاه پیامبران است که دیگران به آن نمی‌رسند؟ فرمود: «آری؛ اما سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، کسانی که به الله ایمان بیاورند و فرستادگان الهی را تصدیق کنند، به چنین منازلی دست می‌یابند».

۱۸۹۷- وعن أبي هريرةَس أنَّ رسولَ اللهِج قالَ: «لَقَابُ قَوْسٍ أَحَدِكم مِنَ الْجَنَّةِ خَيْرٌ مِمَّا تَطْلُعُ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وتَغْرُبُ».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۲۷۹۳.]

ترجمه: ابوهریرهسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «جای یک سرِ کمان از بهشت، از آن‌چه که خورشید بر آن طلوع و غروب می‌کند، بهتر است».

۱۸۹۸- وعن أنسٍس أنَّ رسول اللهج قالَ: «إنَّ في الْجَنَّةِ سُوقاً يَأتُونَهَا كُلَّ جُمُعَةٍ. فَتَهُبُّ رِيحُ الشَّمَالِ، فَتَحْثُو فِي وُجُوهِهِم وَثِيَابِهِمْ، فَيَزدَادُونَ حُسناً وَجَمَالاً فَيَرْجِعُونَ إلَى أَهْلِيهِمْ، وَقَد ازْدَادُوا حُسْناً وَجَمَالاً، فَيقُولُ لَهُمْ أَهْلُوهُمْ: وَاللهِ لقدِ ازْدَدْتُمْ حُسْناً وَجَمَالاً! فَيقُولُونَ: وَأنْتُمْ وَاللهِ لَقَدِ ازْدَدْتُمْ بَعْدَنَا حُسْناً وَجَمالاً».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۲۸۳۳.]

ترجمه: انسسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «در بهشت، بازار- یا محلی برای گردهماییِ بهشتیان- است که هر جمعه در آن جمع می‌شوند و باد شمال می‌وَزَد و صورت و لباس‌هایشان را می‌نوازد و بدین ترتیب بر زیبایی و جمالِ بهشتیان افزوده می‌شود و در حالی نزد همسرانشان باز می‌گردند که بر زیبایی و جمالشان افزوده شده است. همسرانشان به آن‌ها می‌گویند: به الله سوگند که جمال و زیباییِ شما افزایش یافته است. و آن‎ها جواب می‌دهند: به الله سوگند که در غیاب ما، جمال و زیباییِ شما نیز بیش‌تر شده است».

۱۸۹۹- وعن سهل بن سعدٍس أنَّ رسولَ اللهج قالَ: «إنَّ أهْلَ الْجَنَّةِ لَيَتَراءَوْنَ الغُرَفَ فِي الْجَنَّةِ كَمَا تَتَرَاءَوْنَ الكَوكَبَ فِي السَّمَاءِ».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: (۳۲۵۶، ۶۵۵۵)؛ و صحیح مسلم، ش:۲۸۳۰.]

ترجمه: سهل بن سعدسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «بهشتیان، غرفه‌های- سایر بهشتیان- را در بهشت، آن‌گونه می‌بینند که شما ستارگان را در آسمان مشاهده می‌کنید».

۱۹۰۰- وَعَنْهُس قالَ: شَهِدْتُ مِنَ النَّبِيّج مَجْلِساً وَصَفَ فِيهِ الْجَنَّةَ حَتَّى انْتَهَى، ثُمَّ قَالَ فِي آخِرِ حَدِيثِهِ: «فيهَا مَا لا عَينٌ رَأَتْ، وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَرٍ»؛ ثُمَّ قَرَأَ: ﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِإلى قولِهِ تِعالى: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ[روايت بخاري] [ امام مسلم/این حدیث را با این الفاظ به‌شماره‌ی ۲۸۲۵روایت کرده است؛ نه امام بخاری/.]

ترجمه: سهل بن سعدسمی‌گوید: در یکی از مجالس پیامبرجحضور داشتم که بهشت را توصیف می‌کرد تا این‌که در پایان سخنش فرمود: «در بهشت نعمت‌هایی‌ست هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ انسانی، خطور نکرده است». سپس این آیات را تلاوت نمود که الله متعال می‌فرماید:

﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ يَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ١٦ فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٧[السجدة : ١٦، ١٧]

(شبانگاهان) پهلوهایشان از بسترها دور می‌ماند و با بیم و امید، پروردگارشان را می‌خوانند و از آن‌چه نصیبشان کرده‌ایم، انفاق می‌کنند. هیچ‌کس نمی‌داند چه پاداش‌های ارزشمندی که روشنی‌بخش چشم‌ها (و مایه‌ی شادمانی) است، برای آنان به پاس کردارشان، نهفته شده است.

۱۹۰۱- وعن أبي سعيدٍ وأبي هريرةَب أنَّ رسولَ اللهِج قالَ: «إذَا دَخَلَ أهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ يُنَادِي مُنَادٍ: إنَّ لَكُمْ أنْ تَحْيَوْا، فَلا تَمُوتُوا أَبَداً، إنَّ لَكُمْ أنْ تَصِحُّوا، فلا تَسْقَمُوا أبداً، وإنَّ لَكمْ أنْ تَشِبُّوا فلا تَهْرَمُوا أبداً، وإنَّ لَكُمْ أَنْ تَنْعَمُوا، فَلا تَبْأسُوا أَبَداً».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۲۸۳۷.]

ترجمه: از ابوسعید و ابوهریرهبروایت است که رسول‌اللهجفرمود: «آن‌گاه که بهشتیان وارد بهشت می‌شوند، ندا دهنده‌ای ندا می‌دهد: حقّ شماست که همیشه زنده باشید و هرگز نمیرید؛ حقّ شماست که همیشه تن‌درست باشید و هرگز بیمار نشوید؛ و حقّ شماست که همیشه جوان باشید و هرگز پیر نشوید و حقّ شماست که همیشه در نعمت و آسایش باشید و هرگز مستمند و درمانده نشوید».

شرح

این احادیث، بیان‌گر نعمت‌هایی‌ست که بهشتیان از آن بهره‌مند می‌شوند؛ از آن جمله حدیثی بدین مضمون که رسول‌اللهجفرمود: «مومن در بهشت خیمه‌ای از یک مرواید میان‌تهی دارد که طولش در آسمان، شصت میل است و مومن در آن، همسرانی دارد که نزد همه‌ی آن‌ها می‌رود و- به سبب بزرگی محلی که در اختیار مومن می‌باشد- آن زنان، یک‌دیگر را نمی‌بینند».

هم‌چنین در یکی از این احادیث آمده است که رسول‌اللهجفرمود: «آن‌گاه که بهشتیان وارد بهشت می‌شوند، ندادهنده‌ای ندا می‌دهد: حقّ شماست که همیشه زنده باشید و هرگز نمیرید؛ حقّ شماست که همیشه تن‌درست باشید و هرگز بیمار نشوید؛ و حقّ شماست که همیشه جوان باشید و هرگز پیر نشوید و حقّ شماست که همیشه در نعمت و آسایش باشید و هرگز مستمند و درمانده نشوید».

لذا بهشتیان از نعمت‌هایی جاویدان برخوردارند و از مرگ و بیماری یا از تمام شدن نعمت‌هایی که از آن برخوردارند، نمی‌ترسند؛ همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید:

﴿وَفَٰكِهَةٖ كَثِيرَةٖ ٣٢ لَّا مَقۡطُوعَةٖ وَلَا مَمۡنُوعَةٖ ٣٣[الواقعة: ٣٢، ٣٣]

و (برخوردار از) میوه‌های فراوان که نه تمام می‌شود و نه ممنوع.

مولف/حدیثی بدین مضمون آورده است که رسول‌اللهجفرمود: «در بهشت، محلی برای گردهماییِ بهشتیان است که هر جمعه در آن جمع می‌شوند و باد شمال می‌وَزَد و صورت و لباس‌هایشان را می‌نوازد و بدین ترتیب بر زیبایی و جمالِ بهشتیان افزوده می‌شود». احادیثی که درباره‌ی نعمت‌های بهشتی‌ست، انگیزه‌ی انسان را برای دست‌یابی به بهشت، تقویت می‌کند؛ از این‌رو بر انسان واجب است که با مطالعه یا شنیدن این احادیث، بر تلاش و کوشش خود برای انجام کارهای شایسته بیفزاید؛ زیرا راه رسیدن به این نعمت‌ها، ایمان و عمل صالح است؛ ناگفته نماند که بزرگ ترین نعمت بهشت، دیدار الله متعال به صورت حقیقی‌ست؛ یعنی بهشتیان اللهرا به‌طور حقیقی ملاقات می‌کنند؛ همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید:

﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣[القيامة: ٢٢، ٢٣]

برخی چهره‌ها در آن روز شادابند و به پروردگارشان نگاه می‌کنند.

و می‌فرماید:

﴿عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ ٢٣[المطففين: ٢٣]

بهشتیان بر تخت‌ها تکیه می‌زنند و به هر سو- یعنی به نعمت‌های بهشتی و چهره‌ی زیبای پروردگار- می‌نگرند.

هم‌چنین می‌فرماید:

﴿لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِيَادَةٞ[يونس : ٢٦]

برای نیکوکاران بهترین پاداش (= بهشت) و پاداشی افزون بر آن (=دیدارِ الله متعال) است.

پیامبرج﴿وَزِيَادَةٞرا به دیدارِ الله متعال تفسیر نموده است. از الله متعال عاجزانه می‌خواهم که ما را جزو اهل بهشت قرار دهد.

***

۱۹۰۲- وعن أبي هريرةَس أنَّ رسولَ اللهِج قالَ: «إنَّ أدْنَى مَقْعَدِ أَحَدِكُمْ مِن الْجَنَّةِ أنْ يَقُولَ لَهُ: تَمَنَّ، فَيَتَمَنَّى وَيَتَمَنَّى فَيقُولُ لَهُ: هَلْ تَمَنَّيتَ؟ فيقولُ: نَعَمْ، فيقُولُ لَهُ: فَإنَّ لَكَ ما تَمَنَّيتَ وَمِثْلَهُ مَعَهُ».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش: ۱۸۲.]

ترجمه: ابوهریرهبمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «کم‌ترین جایگاه یکی از شما در بهشت، چنان است که- پروردگار- به او می‌فرماید: آرزو کن و او آرزوها می‌کند؛ می‌فرماید: آیا آرزو کردی؟ و او پاسخ می‌دهد: بله.- پروردگار- به او می‌فرماید: هرچه تمنا کردی و همانندِ آن، به تو داده می‌شود».

۱۹۰۳- وعن أبي سعيدٍ الْخُدْرِيِّس أنَّ رسول اللهج قالَ: «إنَّ الله يَقُولُ لأَهْلِ الْجَنَّةِ: يَا أهْلَ الْجَنَّةِ، فَيقولُونَ: لَبَّيكَ رَبَّنَا وَسَعْدَيْكَ، وَالْخَيْرُ في يَديْكَ، فَيقُولُ: هَلْ رَضِيتُم؟ فَيقُولُونَ: وَمَا لَنَا لا نَرْضَى يَا رَبَّنَا وَقَدْ أَعْطَيْتَنَا مَا لَمْ تُعْطِ أحداً مِنْ خَلْقِكَ، فَيقُولُ: ألا أُعْطِيكُمْ أفْضَلَ مِنْ ذلِكَ؟ فَيقُولُونَ: وَأيُّ شَيءٍ أفْضَلُ مِنْ ذلِكَ؟ فَيقُولُ: أُحِلُّ عَلَيكُمْ رِضْوَانِي فَلا أسْخَطُ عَلَيْكُمْ بَعْدَهُ أبَداً».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۶۵۴۹؛ و صحیح مسلم، ش:۲۸۲۹.]

ترجمه: ابوسعید خدریسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «اللهبه بهشتیان می‌فرماید: ای اهل بهشت! و آن‌ها پاسخ می‌دهند: پروردگارا! با رضایت کامل، گوش به‌فرمانیم و خیر و نیکی در دستان توست. می‌فرماید: آیا راضی شدید؟ می‌گویند: پروردگارا! چرا راضی نباشیم، در حالی که به ما نعمت‌هایی ارزانی داشته‌ای که به هیچ‌یک از بندگانت نداده‌ای؟ می‌فرماید: آیا بهتر از این را به شما بدهم؟ می‌گویند: چه چیزی از این، بهتر است؟ می‌فرماید: شما را از رضایت خویش بهره‌مند می‌سازم و هرگز بر شما خشم نمی‌گیرم».

۱۹۰۴- وعن جرير بن عبد اللهس قالَ: كُنَّا عِندَ رَسُولِ اللهِج فَنَظَرَ إلَى القَمَرِ لَيْلَةَ البَدْرِ، وَقَالَ: «إنَّكُمْ سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ عَيَاناً كما تَرَوْنَ هَذَا القَمَرَ، لا تُضَامُونَ فِي رُؤْيَتِهِ».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: (۵۵۴، ۷۴۳۵)؛ و صحیح مسلم، ش:۶۳۳.]

ترجمه: جریر بن عبداللهسمی‌گوید: نزد رسول‌اللهجبودیم؛ نگاهی به ماه شب چهارده کرد و فرمود: «شما همان‌گونه که این ماه را بدون هیچ مزاحمتی می‌بینید، پروردگارتان را نیز آشکارا خواهید دید».

۱۹۰۵- وعن صُهيبٍس أنَّ رسول اللهج قالَ: «إذا دَخَلَ أهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ يَقُولُ اللهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: تُريدُونَ شَيئاً أَزيدُكُمْ؟ فَيقُولُونَ: ألَمْ تُبَيِّضْ وُجُوهَنَا؟ ألَمْ تُدْخِلْنَا الْجَنَّةَ وَتُنَجِّنَا مِنَ النَّارِ؟ فَيَكْشِفُ الْحِجَابَ، فَمَا أُعْطُوا شَيْئاً أَحَبَّ إلَيْهِمْ مِنَ النَّظَرِ إلَى رَبِّهِمْ».[روايت مسلم] [ صحیح مسلم، ش:۱۸۱.]

ترجمه: صهیبسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «آن‌گاه که بهشتیان وارد بهشت می‌شوند، الله تبارک وتعالی می‌فرماید: آیا چیزی افزون بر این می‌خواهید که به شما بدهم؟ می‌گویند: مگر ما را روسفید نکرده‌ای؟ مگر ما را وارد بهشت نگردانده‌ای؟ مگر ما را از آتش دوزخ نجات نداده‌ای؟ آن‌گاه حجاب را کنار می‌زند و بدین ترتیب محبوب‌ترین چیزی که به بهشتیان داده می‌شود، نگریستن به پروردگارشان می‌باشد».

الله متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ يَهۡدِيهِمۡ رَبُّهُم بِإِيمَٰنِهِمۡۖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ٩ دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠[يونس : ٩، ١٠]

بی‌گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، پروردگارشان آنان را به سبب ایمانشان به باغ‌ها و بهشت‌های پرنعمتی راهنمایی می‌کند که فرودستشان جویبارها روان است. دعایشان در آن‌جا این است : «یا الله! تو پاک و منزهی»؛ و درود و تحیتشان در آن‌جا سلام است و پایان دعایشان این‌که: «همه‌ی حمد و ستایش ویژه‌ی الله، پروردگار جهانیان است».

الحَمْدُ للهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِي لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللهُ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ النَّبيِّ الأُمِّيِّ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَأزوَاجِهِ وَذُرِّيَّتِهِ، كما صَلَّيْتَ عَلَى إبْرَاهِيمَ وعلى آلِ إبْراهِيمَ، وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبيِّ الأُمِّيِّ ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَأزْوَاجِهِ وَذُرِّيَّتِهِ، كما بَاركْتَ عَلَى إبْرَاهِيمَ وَعَلَى آل إبراهيم فِي العالَمِينَ إنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ.

مولف/کتاب، یحیی نووی غفر‌الله‌له گوید: در روز دوشنبه، چهاردهم رمضان ۶۷۰ هجری از تألیف این کتاب، فراغت یافتم.[ ]

شرح

مولف/در آخرین بابِ کتابش «ریاض‌الصالحین» که در ذکر نعمت‌های بهشتی‌ست، چند حدیث دیگر در این باره ذکر کرده است؛ این را به فال نیک می‌گیریم و از الله متعال می‌خواهیم که ما را در جرگه‌ی اهل بهشت قرار دهد و مولف/بزرگوار و ما را وارد بهشت برین بگرداند. وی در این باب، دو حدیث درباره‌ی ملاقات مومنان با پروردگارشان ذکر کرده است؛ یعنی مومنان در بهشت، اللهرا می‌بینند. دیدن الله متعال با کتاب‌الله و سنت رسول‌اللهجو نیز با اجماع صحابه و پیشوایان امتشثابت می‌باشد و فقط افرادِ کوردل، دیدارِ الله متعال را انکار کرده‌اند؛ در صورتی که احادیث واردشده در این‌باره، به حد تواتر رسیده است. اللهمی‌فرماید:

﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣[القيامة: ٢٢، ٢٣]

برخی چهره‌ها در آن روز شادابند و به پروردگارشان نگاه می‌کنند.

و می‌فرماید:

﴿لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِيَادَةٞ[يونس : ٢٦]

برای نیکوکاران بهترین پاداش (= بهشت) و پاداشی افزون بر آن (=دیدارِ الله متعال) است.

پیامبرج﴿وَزِيَادَةرا به دیدارِ الله متعال تفسیر نموده است. هم‌چنین الله متعال می‌فرماید:

﴿عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ ٢٣[المطففين: ٢٣]

بهشتیان بر تخت‌ها تکیه می‌زنند و به هر سو- یعنی به نعمت‌های بهشتی و چهره‌ی زیبای پروردگار- می‌نگرند.

و نیز می‌فرماید:

﴿لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَلَدَيۡنَا مَزِيدٞ ٣٥ [ق: ٣٥]

آن‌جا هر چه بخواهند، برای آنان فراهم می‌باشد و نعمت‌های بیش‌تری، نزد ماست.

منظور از این نعمت‌های افزون، دیدارِ اللهمی‌باشد؛ همان‌گونه که پیش‌تر گذشت، پیامبرج﴿وَزِيَادَة، یعنی پاداش افزونی را که در آیه‌ی ۲۶ سوره‌ی یونس آمده است، به دیدارِ الله متعال تفسیر نمود. الله متعال می‌فرماید:

﴿لَّا تُدۡرِكُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ يُدۡرِكُ ٱلۡأَبۡصَٰرَ[الأنعام: ١٠٣]

هیچ چشمی او را در نمی‌یابد (و هیچ‌کس حقیقت ذاتش را درک نمی‌کند) و او، همه را در می‌یابد.

منظور از این‌که هیچ چشمی او را در نمی‌یابد، این است که چشم‌ها او را می‌بینند، اما هیچ‌کس حقیقت ذاتش را درک نمی‌کند و شأن الله متعال، فراتر از درک ماست.

این پنج آیه، به‌روشنی نشان می‌دهند که مومنان در آخرت پروردگارشان را می‌بینند و فقط افراد کوردل، این حقیقت مسلّم را انکار می‌کنند. از الله متعال می‌خواهیم که آنان را به سوی حق و حقیقت هدایت بفرماید یا این‌که آن‌ها را از لذت نگریستن به چهره‌ی خود محروم بگرداند؛ زیرا فقط افراد لج‌باز و سرکش، این حقیقت مسلّم را انکار می‌کنند. آیات قرآن در این‌باره واضح و روشن می‌باشد و احادیث نبوی نیز به حد تواتر رسیده است. شاعری در سروده‌ی خود، به برخی از احادیث متواتر اشاره کرده و گفته است:

مما تواتر حديث من كذبْ ومن بنى لله بيتاً واحتسبْ

ورؤيةٌ وشفاعةٌ و الحـوضُ ومسح خفين وهـذه بعضُ

شاعر در این سروده، حدیث رؤیتِ الله متعال را جزو احادیث متواتر برشمرده است. منظور از رؤیت، این است که مومنان در روز قیامت پروردگارشان را می‌بینند؛ از آن جمله می‌توان به این حدیث اشاره کرد که پیامبرجفرموده است: «إنَّكُمْ سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ عَيَاناً كما تَرَوْنَ هَذَا القَمَرَ، لا تُضَامُونَ فِي رُؤْيَتِهِ»؛ یعنی: «شما همان‌گونه که ماه شب چهارده را بدون هیچ مزاحمتی می‌بینید، پروردگارتان را نیز آشکارا خواهید دید». هم‌چنین پیامبرجبدین نکته تصریح نموده است که شما، همان‌گونه که خورشید وسط آسمان را در هوای صاف مشاهده می‌کنید، در روز قیامت نیز پروردگارتان را بدون هیچ مزاحمتی خواهید دید. گفتنی‌ست: احادیث فراوانی در این‌باره وجود دارد و هرکه خواستار مطالعه‌ در این‌باره می‌باشد، به کتاب «حادي الأرواح إلی بلاد الأفراح»، از ابن‌القیم/مراجعه کند.

از الله متعال عاجزانه می‌خواهیم که به ما لذت نگریستن به چهره‌ی گرامی‌اش را در بهشت برین عنایت بفرماید. همانا او بر هر کاری تواناست.