شرح ریاض الصالحین - جلد ششم

فهرست کتاب

۲۹۶- باب: حرام بودن وصل مو، خال‌کوبی و تراش دندان

۲۹۶- باب: حرام بودن وصل مو، خال‌کوبی و تراش دندان

الله متعال می‌فرماید:

﴿إِن يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثٗا وَإِن يَدۡعُونَ إِلَّا شَيۡطَٰنٗا مَّرِيدٗا ١١٧ لَّعَنَهُ ٱللَّهُۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِكَ نَصِيبٗا مَّفۡرُوضٗا ١١٨ وَلَأُضِلَّنَّهُمۡ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمۡ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِ[النساء : ١١٧، ١١٩]

(مشرکان) به جای الله، تنها (بت‌هایی را که نام) دختران را (برآن‌ها نهاده‌اند) به فریاد می‌خوانند و جز شیطان سرکش را به فریاد نمی‌خوانند. الله، شیطان را از رحمتش دور کرد. (شیطان) گفت: از بندگانت سهم معینی را خواهم گرفت و آنان را گمراه و دچارِ آرزوها(ی دور و دراز) می‏گردانم. و وادارشان می‌کنم تا (بر اساس باورهای دوران جاهلیت) گوش‌های چارپایان را بشکافند و آنان را به تغییر آفرینش الاهی وا می‌دارم.

۱۶۵۰- وعن أسماءَل أنَّ امْرَأَةً سَأَلَتِ النَّبِيَّج فَقَالَتْ: يا رسولَ اللهِ إنَّ ابْنَتِي أصَابَتْهَا الحَصْبَةُ، فَتَمَرَّقَ شَعْرُهَا، وإنّي زَوَّجْتُهَا، أفَأَصِلُ فِيهِ؟ فقالَ: «لَعَنَ اللهُ الوَاصِلَةَ وَالمَوْصُولَةَ». [متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: (۵۹۳۵، ۵۹۴۱)؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۲۲.]

وفي روايةٍ: «الوَاصِلَةَ، والمُسْتوْصِلَةَ».

ترجمه: اسماءلمی‌گوید: زنی از پیامبرجپرسید: ای رسول‌خدا! دخترم به بیماری حصبه دچار شد و موهای سَرَش ریخت؛ اینک او را شوهر داده‌ام؛ آیا می‌توانم به موی سرش، مو پیوند بزنم؟ پیامبرجفرمود: «الله، پیوندزننده و کسی را که مویش پیوند زده می‌شود، لعنت کرده است».

و در روایتی دیگر آمده است: «الله، پیوندزننده و زنی را که درخواست پیوند مو می‌کند، لعنت کرده است».

۱۶۵۱- وعن عائشةل نَحوهُ.[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۵۲۰۵؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۲۳.]

ترجمه: روایتی به همین مضمون از عایشهلنیز روایت شده است.

۱۶۵۲- وعن حُميدِ بنِ عبد الرحْمنِ أنَّهُ سَمِعَ مُعَاوِيَةَس عامَ حَجَّ على المِنْبَرِ وَتَنَاوَلَ قُصَّةً مِنْ شَعْرٍ كَانَتْ في يَدِ حَرَسِيٍّ فَقَالَ: يَا أهْلَ المَدِينَةِ أيْنَ عُلَمَاؤُكُمْ؟! سَمِعتُ النَّبِيَّج يَنْهَى عَنْ مِثْلِ هذِهِ، ويقُولُ: «إنَّمَا هَلَكَتْ بَنُو إسْرَائِيلَ حينَ اتَّخَذَ هَذِه نِسَاؤُهُمْ».[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: ۳۴۶۸؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۲۷.]

ترجمه: حُمید بن عبدالرحمن می‌گوید: از معاویهسدر سالی که- آخرین- حجش را گزارد، شنیدم که بر روی منبر پس از گرفتن یک دسته مو که در دست یک نگهبان بود، فرمود: ای اهالی مدینه! علمای شما کجایند؟ از پیامبرجشنیدم که بریدن مو و پیوند آن به دیگری، نهی می‌نمود و می‌فرمود: «بنی‌اسرائیل زمانی به هلاکت رسیدند که زن‌هایشان چنین کاری را شروع کردند».

۱۶۵۳- وعن ابن عمرَب أنَّ رسُولَ اللهج لَعَنَ الوَاصِلَةَ والمُسْتَوْصِلَةَ، والوَاشِمَةَ والمُسْتَوشِمَةَ.[متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: (۵۹۳۷، ۵۹۴۰)؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۲۴.]

ترجمه: ابن‌عمربمی‌گوید: رسول‌اللهجبر پیوندزننده و زنی که درخواست پیوند مو می‌کند و نیز بر زنی که خال‌کوبی می‌نماید و زنی که درخواست خال‌کوبی می‌نماید، لعنت فرستاد.

۱۶۵۴- وعن ابن مسعودٍس قال: لَعَنَ اللهُ الوَاشِمَاتِ والمُسْتَوشِمَاتِ وَالمُتَنَمِّصَاتِ، والمُتَفَلِّجَاتِ لِلْحُسْنِ، المُغَيِّرَاتِ خَلْقَ الله، فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَةٌ في ذَلِكَ فَقَالَ: وَمَا لِي لا ألْعَنُ مَنْ لَعَنَهُ رَسُولُ اللهِج وَهُوَ فِي كِتَابِ اللهِ؟ قالَ اللهُ تعالى: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ[الحشر:۷] [متفق عليه] [ صحیح بخاری، ش: (۴۸۸۶، ۵۹۴۳)؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۲۵.]

ترجمه: ابن‌مسعودسفرمود: نفرینِ الله بر زنانِ خال‌کوب و زنانی که درخواست خال‌کوبی می‌کنند و بر زنانی که موی ابروی خود را می‌گیرند و بر زنانی که برای زیبایی، دندان‌هایشان را می‌تراشند و میان دندان‌هایشان فاصله می‌اندازند. زنی به ابن‌مسعودستذکر داد که لعنت نفرستد. ابن‌مسعودسفرمود: چرا بر کسی که رسول‌اللهجلعنتش کرد، لعنت نفرستم؟ در حالی که الله متعال در کتابش درباره‌ی آن بزرگوار می‌فرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ؛ [یعنی: «آن‌چه پیامبر به شما داد، آن ‌را بگیرید و از آن‌چه شما را بازداشت، بازآیید».]

***