شرح ریاض الصالحین - جلد ششم

فهرست کتاب

۳۰۴- باب: نهی از بدشگونی یا فال بد زدن

۳۰۴- باب: نهی از بدشگونی یا فال بد زدن

در این‌باره احادیث باب پیشین نیز صادق است.

۱۶۸۳- وعن أنسٍس قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِج: «لا عَدْوَى وَلا طِيَرَةَ، وَيُعْجِبُني الفَألُ»؛ قالُوا: وَمَا الفَألُ؟ قَالَ: «كَلِمَةٌ طَيِّبَةٌ».[متفق عليه][صحیح بخاری، ش: ۵۷۵۶؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۲۲۴]

ترجمه: انسسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «سرایت بیماری و نیز بدشگونی، حقیقت ندارند؛ ولی به فال نیک گرفتن را می‌پسندم». پرسیدند: به فال نیگ گرفتن، چیست؟ فرمود: «سخنی نیکوست (که به انسان روحیه و شادابی می‌دهد)».

۱۶۸۴- وعن ابن عمرَب قَالَ: قَالَ رسول اللهج: «لا عَدْوَى وَلا طِيَرَةَ؛ وإنْ كَانَ الشُّؤمُ في شَيْءٍ فَفِي الدَّارِ، وَالمَرْأَةِ، والفَرَسِ». [متفق عليه][صحیح بخاری، ش: ۵۷۵۳؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۲۲۵]

ترجمه: انسسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «سرایت بیماری و نیز بدشگونی، حقیقت ندارند؛ اگر شومی در چیزی وجود داشته باشد، در خانه، زن و اسب است».

۱۶۸۵- وعن بُريْدَةَس أنَّ النَّبِيَّج كَانَ لا يَتَطَيَّرُ.[روایت ابوداود با اِسنادِ صحيح] [ صحیح الجامع، ش: ۴۸۴۱؛ و السلسلة الصحیحة، ش: ۷۶۲؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/، ش: ۳۳۱۹.]

ترجمه: بريدهسمی‌گوید: پیامبرجهیچ چیزی را بدشگون و شوم نمی‌دانست (و هیچ‌گاه فال بد نمی‌زد).

۱۶۸۶- وعن عُروة بن عامرٍس قالَ: ذُكِرَتِ الطِّيَرَةُ عِنْدَ رَسولِ اللهِج؛ فقالَ: «أحْسَنُهَا الفَألُ؛ وَلا تَرُدُّ مُسْلِماً فإذا رَأى أحَدُكُمْ ما يَكْرَهُ، فَليْقلْ: اللَّهُمَّ لا يَأتِي بِالحَسَناتِ إلاَّ أنْتَ، وَلا يَدْفَعُ السَّيِّئَاتِ إلاَّ أنْتَ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إلا بِكَ».[حدیث صحیحی‌ست که ابوداود با اِسنادِ صحيح روایت كرده است.] [ ضعیف است؛ ضعیف الجامع، ش: ۱۹۹؛ و السلسلۀ الضعیفۀ، ش: ۱۶۱۹؛ و ضعیف أبی داود، از آلبانی/، ش: ۸۴۳.]

ترجمه: عروه بن عامرسمی‌گوید: نزد رسول‌اللهجسخن از بدشگونی به میان آمد؛ فرمود: بهترینش به فال نیک گرفتن (و سخن نیکویی‌ست که به انسان روحیه می‌دهد)؛ البته بدشگونی نباید مسلمان را از تصمیمش منصرف کند؛ هرگاه هریک از شما چیزی دید که نمی‌پسندید، بگوید: اللَّهُمَّ لا يَأتِي بِالحَسَناتِ إلاَّ أنْتَ، وَلا يَدْفَعُ السَّيِّئَاتِ إلاَّ أنْتَ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إلا بِكَ».ترجمه‌ی دعایا الله! کسی جز تو نیکی‌ها را نمی‌آورَد و کسی جز تو، بدی‌ها را دفع نمی‌کند؛ هیچ بازدارنده‌ای (از گناه) و هیچ نیرویی (برای اطاعت) جز به خواست و توفیقِ تو وجود ندارد».]

شرح

مولف/می‌گوید: «باب: نهی از بدشگونی یا به فال بد گرفتن».

بدشگونی، این است که انسان، چیزی را که می‌بیند یا می‌شنود یا زمان و مکانی را بدشگون و شوم بداند؛ در عربی به بدشگونی، "تَطَیُّر"گویند که به معنای پریدن یا پرواز کردن است؛ زیرا عرب‌ها بیش‌تر بدین شکل فال می‌گرفتند که ابتدا پرنده‌ای را پرواز می‌دادند؛ آن‌ها بنا بر خرافاتی که به آن باور داشتند، معتقد بودند که اگر پرنده به هر سمتی پرواز کند، حالت و صورتِ قضیه یا تصمیمشان فرق می‌کند؛ لذا اگر پرنده به سمتِ راست پرواز می‌کرد، نزدشان تعبیرِ خودش را داشت و اگر به سمت چپ می‌پرید، تعبیرِ دیگری برایش داشتند؛ و چنان‌چه مستقیم یا در جهت مقابل پرواز می‌کرد، نظرِشان متفاوت بود و اگر پرنده برمی‌گشت و به جهت مخالف می‌پرید، طورِ دیگری تعبیرش می‌کردند! آن‌ها بدین‌سان فال می‌گرفتند و این، جهتِ پروازِ پرندگان بود که نقشی اساسی در تصمیم‌گیری‌های عرب‌های پیش از اسلام داشت و باعث می‌شد که کاری را انجام دهند یا از کاری منصرف شوند! مثلاً اگر کسی قصدِ سفر می‌کرد و پرنده‌ی فالَش به سمت چپ می‌پرید، می‌گفت: این، یک هشدار است؛ پس به سفر نمی‌روم. ولی اگر پرنده‌اش به سمت راست پرواز می‌کرد، می‌گفت: این، سفرِ خوبی‌ست؛ یعنی به چنین خرافه‌هایی معتقد بودند.

آن‌ها هم‌چنین برخی از روزها و برخی از ماه‌ها را بدشگون می‌دانستند و برخی از صداها و حتی برخی از اشخاص را به فالِ بد می‌گرفتند. چنان‌که امروزه نیز برخی از مردم، به چنین خرافاتی باور دارند؛ مثلاً اگر هنگام خروج از خانه، با شخصی بدسیما روبه‌رو شوند، آن روز را بد می‌پندارند و می‌گویند: امروز، روزِ بدشانسی‌ست و اگر شخصِ خوش‌سیمایی ببینند، می‌گویند: امروز، روزِ خوش‌شانسی است!

عرب‌ها ازدواج در ماه شوال را بدشگون می پنداشتند و می‌گفتند: کسی که در ماه شوال ازدواج کند، در ازدواجش دچارِ شکست می‌شود! این، پندارِ عرب‌ها درباره‌ی ازدواج در ماه شوال بود. ام‌المؤمنین عایشهلمی‌گوید: پیامبرجدر شوال با من ازدواج کرد؛ یعنی عقد نکاح ایشان در شوال بود و در ماه شوال نیز عایشه را به خانه بُرد. لذا عایشهلمی‌فرمود: هیچ‌کس خوش‌بخت‌تر از من نیست.

بدون شک رسول‌اللهجپس از این‌که با عایشهلازدواج کرد، او را بیش از سایر همسرانش دوست داشت؛ گرچه عقد نکاح و نیز ازدواج آن‌ها هر دو در ماه شوال بود. اما عرب‌ها از روی نادانی و بی‌خردی، می‌گفتند: ازدواج در ماه شوال، فرجامِ نیکی ندارد. در صورتی که ما بسیاری از مردم را می‌بینیم که در ماه شوال ازدواج می‌کنند و ازدواج موفّق و مبارکی دارند. هم‌چنین برخی از مردم عدد سیزده را شوم می‌دانند؛ این‌، خرافه است و هیچ اصلی ندارد.

سپس مولف/حدیثی بدین مضمون آورده است که پیامبرجاز بدشگونی و به فال بد گرفتن نهی نمود و فرمود: «سرایت بیماری و نیز بدشگونی، حقیقت ندارند؛ ولی به فال نیک گرفتن را می‌پسندم». پرسیدند: به فال نیگ گرفتن، چیست؟ فرمود: «سخنی نیکوست (که به انسان روحیه و شادابی می‌دهد)». سخن نیکو، انسان را فراخ‌بال می‌گرداند؛ لذا چه خوبست که هر چیزی را به فال نیک بگیریم و به جای بدبینی، خوش‌بین باشیم؛ همان‌گونه که پیامبرجدر جریان صلح حدیبیه، با خوش‌بینی عمل کرد؛ قریشیان در چند مرحله نمایندگانی را برای مذاکره‌ی صلح نزد پیامبرجفرستادند؛ سرانجام سهیل بن عمروسکه هنوز مسلمان نشده بود، به نمایندگی از سوی قریش برای مذاکره نزد رسول‌اللهجآمد. رسول‌اللهجهمین‌که سهیل را دید، فرمود: این سهیل است؛ به‌گمانم اللهاین امر را برای شما سهل گردانیده است و بدین‌سان نام سهیلسرا به فال نیک گرفت. پس به فال نیک گرفتن، خوب و پسندیده است؛ زیرا به انسان روحیه می‌دهد و باعث می‌شود که انسان عزم خویش را برای کارهای نیک جزم بگرداند؛ ولی بدشگونی و به فال بد گرفتن، وسوسه‌ای‌ست که در دلِ انسان خطور می‌کند و نتیجه‌ی معکوس دارد؛ از این‌رو باید این وسوسه را از قلب و درون خود محو کنیم و همواره خوش‌بین باشیم و دنیا را در برابر خویش، گسترده ببینیم و راهِ پیشِ روی خود را همواره باز بدانیم و اگر چیزی دید که نمی‌پسندید یا این چنین وسوسه‌ای به شما دست داد، بگویید: «اللَّهُمَّ لا خَيْرَ إِلاَّ خَيْرُكَ وَلا طَيْرَ إِلاَّ طَيْرُكَ وَلا إِلَهَ غَيْرُكَ»؛ [ مسند احمد، ش: ۷۰۴۵؛ شعیب ارنؤوط این حدیث را حسن دانسته است. [مترجم]] یعنی: «یا الله! هیچ خیری جز آن‌چه تو آن را خیر گردانیده‌ای و نیز هیچ شرّی جز آن‌چه تو مقدّرش فرموده‌ای، وجود ندارد و هیچ معبود راستینی جز تو نیست».

در حدیث انسسآمده است: رسول‌اللهجفرمود: «...اگر شومی در چیزی وجود داشته باشد، در خانه، زن و اسب است»؛ زیرا خانه، زن و سواریِ انسان، در بیش‌تر اوقات با او هستند؛ زن بدخُلق و ناسازگار مشکلات فراوانی برای شوهرش ایجاد می‌کند؛ خانه‌ی کوچک و تنگی که امکانات کافی ندارد، رنج‌آور است و امروزه که به جای اسب از ماشین استفاده می‌کنیم، می‌بینیم که اگر ماشینِ انسان خراب شود، چه همه برای انسان، خسته‌کننده و رنج‌آور می‌باشد؛ سنگینی ترافیک، حوادث رانندگی و آلودگی هوا به جای خود! لذا اگر انسان به چنین مصایبی گرفتار شد، باید از شرّ شیطان رانده‌شده به اللهپناه ببرد و دعای مذکور را بگوید.

***