۳۰۵- باب: حرام بودن تصویر موجود زنده بر روی فرش، سنگ، لباس، پول، بالش و امثالِ آن، و امر به از میان بردن آن
۱۶۸۷- عن ابن عمرَب أنَّ رَسُولَ اللهِج قال: «إنَّ الَّذينَ يَصْنَعُونَ هذِهِ الصُّوَرَ يُعَذَّبُونَ يَوْمَ القِيامَةِ، يُقَالُ لَهُمْ: أحْيُوا مَا خَلَقْتُمْ».[متفق عليه][صحیح بخاری، ش: ۵۹۵۱؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۰۸]
ترجمه: ابنعمربمیگوید: رسولاللهجفرمود: «آنانکه این اشکال را میسازند، روز قیامت عذاب داده شده، به آنها گفته میشود: آنچه را ساختهاید، زنده کنید».
۱۶۸۸- وعن عائشةَل قالت: قَدِمَ رسُولُ اللهج مِنْ سَفَرٍ، وَقَدْ سَتَرْتُ سَهْوَةً لِي بِقِرامٍ فِيهِ تَمَاثيلُ، فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللهِج تَلَوَّنَ وَجْهُهُ، وقال: «يَا عائِشَةُ، أشَدُّ النَّاسِ عَذَاباً عِندَ اللهِ يَوْمَ القِيَامَةِ الَّذينَ يُضَاهُونَ بِخَلْقِ اللهِ»؛ قَالَتْ: فَقَطَعْنَاهُ فَجَعَلْنَا مِنهُ وِسَادَةً أوْ وِسَادَتَيْنِ.[متفق عليه][صحیح بخاری، ش: ۵۹۵۴؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۰۷]
ترجمه: عایشهلمیگوید: رسولاللهجاز سفری بازگشت و من، بر سردرِ خانهام پردهای نصب کرده بودم که روی آن تصاویر جانداران بود. رسولاللهجهنگامی که آن را دید، رنگ چهرهاش دگرگون شد و فرمود: «ای عایشه! روز قیامت سختترین عذاب را در نزد الله، کسانی دارند که آفرینش الهی را (با ترسیم جانداران یا ساختن مجسمهی آنان) شبیهسازی میکنند». عایشهلمیگوید: آن پرده را بریدیم و از آن، یک یا دو بالش درست کردیم.
۱۶۸۹- وعن ابن عباسٍب قالَ: سَمِعْتُ رسولَ اللهِج يَقُولُ: «كُلُّ مُصَوِّرٍ في النَّارِ يُجْعَلُ لَهُ بِكُلِّ صُورَةٍ صَوَّرَهَا نَفْسٌ فَيُعَذِّبُهُ في جَهَنَّمَ». قال ابنُ عباسٍب: فإنْ كُنْتَ لا بُدَّ فَاعِلاً، فَاصْنعِ الشَّجَرَ وَمَا لا رُوحَ فِيهِ.[متفق عليه][صحیح بخاری، ش: ۲۲۲۵؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۱۰]
ترجمه: ابنعباسبمیگوید: از رسولاللهجشنیدم که میفرمود: «هر تصویرگری در آتش است و در برابر هر جانداری که آن را بهتصویر کشیده، موجودی در دوزخ است که او را عذاب میکند». ابنعباسبفرموده است: «اگرناگزیر هستی که این کار را انجام دهی، پس درخت و موجودات بیجان را بهتصویر بکش».
شرح
مولف/احادیثی دربارهی حرام بودن مجسمهسازی و به تصویر کشیدن جانداران ذکر کرده است؛ گفتنیست که تصویرگری بر دو گونه میباشد:
نخست: مجسمهسازی؛ یعنی ساختن تصاویر حجمدار که منظور از آن، ساختن چهرهی انسان یا حیوان میباشد؛ این، حرام است و فرقی نمیکند که با هدفی حرام انجام شود یا با هدفی مباح؛ در هر دو صورت، حرام است؛ بلکه جزو گناهان بزرگ میباشد؛ زیرا پیامبرجتصویرگران و مجسمهسازان را نفرین نموده و بیان فرموده که سختترین عذاب را در روز قیامت، چنین کسانی دارند.
دوم: نقاشی یا کشیدنِ تصاویر بر روی کاغذ و امثال، بیآنکه دارای حجم یا جسم باشند. علما در اینباره اختلاف نظر دارند؛ برخی از آنها این نوع تصویرگری را جایز دانسته و گفتهاند: ایرادی ندارد؛ مگر آنکه قصدِ تصویرگر، هدفی حرام مانند تعظیم و گرامیداشتِ کسی باشد که صورتش را به تصویر کشیده است. در چنین موردی بیمِ آن میرود که با گذشتِ زمان، این تعظیم و گرامیداشت به شرک بینجامد؛ همچنانکه دربارهی قوم نوح÷همینگونه شد و آنان نیکمردانی را بهتصویر کشیدند و پس از گذشت مدتی طولانی تصاویر این مردان را پرستیدند! برخی از علما میان مجسمهسازی یا حجمسازی تصاویر جاندار و کشیدنِ نقاشیِ آنها فرق گذاشته و به حدیث زید بن خالد استدلال کردهاند که در آن آمده است: «إِلاَّ مَا كَانَ رَقْمًا فِي ثَوْب»؛ [ صحیح بخاری، ش: ۵۹۵۸؛ و مسلم، ش: ۲۱۰۶ بهنقل از زید بن خالد از طلحهس.] یعنی: مگر آنچه که بهصورت نقاشی بر روی پارچه بهتصویر کشیده شود». این دسته از علما گفتهاند: در حدیث، نقاشی بر روی پارچه مستثنا شده است؛ لذا فقط به تصویر کشیدن موجودات جاندار را حرام دانستهاند؛ ولی دیدگاه راجح این است که در این باره فرقی بین مجسمهسازی و نقاشی وجود ندارد و هر دو حرام است؛ زیرا کسی که با دست خویش نقاشی میکشد، میکوشد که اثرش در حدّ امکان شبیه به آفریدهی پروردگار باشد؛ لذا به تصویر کشیدن موجودات جاندار به صورت نقاشی نیز حرام است. اما عکسبرداری با ابزارهای فتوگرافی که در دوران پیامبرجوجود نداشت و جزو ابزارهای نوساختهی بشر است، با نقاشی کردن و بهتصویر کشیدن چشم و بینی و لبها که با دست انجام میشود، متفاوت است؛ تصویر حاصل از این ابزار، نتیجهی نوریست که بر چیزی میتابد و سپس چاپ میشود؛ یعنی عکسبرداری از طریق نور انجام میگردد و روشن است که نقاشی یا تصویرگری با عکسبرداری تفاوت دارد؛ لذا عکسبرداری، یعنی برداشتن تصویرِ یک مخلوق بدون دخالت دست بشر. بهعنوان مثال: اگر کسی، کتابی به دست خود بنویسد و سپس کسی دیگر با دوربین عکسبرداری یا با دستگاه کُپی از آن عکس بگیرد یا کپی بردارد، دربارهی کپی یا عکس بهدستآمده نمیگویند که این، کتابِ آقای عکاس یا تصویربردار است؛ بلکه میگویند: این، کتاب آقای نویسنده است. تفاوت نقاشی و عکس در همین است. البته ناگفته نماند که اگر عکسبرداری با ابزارهای امروزی با هدفی حرام انجام شود، بنا بر قاعدهی "سد ذرایع" که برای پیشگیری از ارتکاب حرام است، عکسبرداری با دوربین و ابزار مربوطه حرام میباشد و حکمش مانند خریدن تخم مرغ برای قماربازیست؛ یعنی اگرچه خریداریِ تخم مرغ در اصل خود جایز است، اما آنگاه که با هدف قماربازی باشد، حرام است؛ ولی اگر عکس گرفتن برای گواهینامهی رانندگی یا کارت شناسایی و امثالِ آن باشد، ایرادی ندارد؛ اما امروزه مردم به عکسبرداری بهعنوان یک تفریح و ثبت خاطرات نگاه میکنند و این، مثل یک آفت در میان آنها رواج پیدا کرده است؛ در این میان، بر ما واجب میباشد که میان آنچه که الله و پیامبرش حرام کردهاند و آنچه که آشکارا حرام نشده است، فرق بگذاریم تا از یکسو مردم را در تنگنا قرار ندهیم و از سوی دیگر، آنان را به حرام مبتلا نکنیم.
خلاصه اینکه روز قیامت به تصویرگر دستور میدهند که در آنچه به تصویر کشیده است، روح بدمد؛ اما به تصویر کشیدن اشیای بیروح مانند درختان، ماه و خورشید، کوهها و رودخانهها ایرادی ندارد. البته برخی از علما گفتهاند: به تصویر کشیدن چیزهایی که رشد میکنند،- مانند درختان و گیاهان- جایز نیست؛ زیرا در حدیث آمده است: «فَلْيَخْلُقُوا حَبَّةً وَلْيَخْلُقُوْا شَعِيْرَةً»؛ [ صحیح بخاری، ش: ۵۹۵۳ بهنقل از ابوهریرهس.] یعنی: «پس دانهای گندم یا دانهای جو بیافرینند» و گندم و جو اگرچه روح ندارند، اما رشد میکنند. این نظریه بر خلاف دیدگاه جمهور علماست و صحیح، این است که به تصویر کشیدن چنین چیزهایی ایرادی ندارد. همچنین به تصویر کشیدن آنچه که انسان میسازد، درست است؛ مانند به تصویر کشیدن خودروها، خانهها، دروازهها و دیگر ساختههای دست بشر؛ همچنین نقاشی کردن اندسته از آفریدههای الهی که رشد نمیکنند، مانند ماه و خورشید و کوهها و امثال آن، بهاتفاق علما رواست؛ جمهور علما بر این باورند که نقاشی کردن مخلوقاتی که رشد میکنند، اما روح ندارند، جایز است؛ ولی برخی از علما مانند مجاهد بن جبر/که تابعی مشهوریست، این را حرام دانستهاند؛ ولی قول راجح، این است که ایرادی ندارد؛ ولی بهتصویر کشیدن چیزهایی که روح دارند، حرام میباشد؛ زیرا پیامبرجتصویرگران را نفرین نموده است.
اما عکسبرداری را بهطور مطلق نمیتوان در تصویرگریِ ممنوع داخل کرد؛ زیرا فرآیند عکسبرداری با تصویرگری متفاوت است؛ البته مشروط به اینکه عکسبرداری آمیخته به عملی حرام یا با هدفی حرام نباشد.
***
۱۶۹۰- وعنه قالَ: سَمِعْتُ رسولَ اللهِج يَقُولُ: «مَنْ صَوَّرَ صُورَةً فِي الدُّنْيَا، كُلِّفَ أَنْ يَنْفُخَ فِيهَا الرُّوحَ يَومَ القِيَامَةِ وَلَيْسَ بِنَافِخٍ». [متفق عليه][صحیح بخاری، در چندین مورد، از جمله: (۵۹۶۳، ۷۰۴۲)؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۱۰. [این حدیث پیشتر بهشمارهی ۱۵۵۲ گذشت. (مترجم]
ترجمه: ابنعباسبمیگوید: از رسولاللهجشنیدم که میفرمود: «هرکه در دنیا- موجود جانداری را در قالب نقاشی یا مجسمه- بهتصویر بکشد، روز قیامت مکلّف میشود که در آن روح بدمد؛ اما هرگز دمیدن روح، از او ساخته نیست».
۱۶۹۱- وعن ابن مسعودٍس قالَ: سَمِعْتُ رسولَ اللهِج يَقُولُ: «إنَّ أشَدَّ النَّاسِ عَذَاباً يَومَ القِيَامَةِ المُصَوِّرُونَ».[متفق عليه][صحیح بخاری، ش: ۵۹۵۰؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۰۹]
ترجمه: ابنمسعودسمیگوید: از رسولاللهجشنیدم که میفرمود: «سختترین عذاب را روز قیامت، تصویرگران دارند».[یعنی کسانی که جانداران را در قالب نقاشی و مجسمه بهتصویر میکشند. [مترجم]
۱۶۹۲- وعن أبي هريرة س قالَ: سَمِعْتُ رسُولَ اللهِج يقولُ: «قال اللهُ تَعَالَى: وَمَنْ أظْلَمُ مِمَّنْ ذَهَبَ يَخْلُقُ كَخَلْقِي؟ فَلْيَخْلُقُوا ذَرَّةً أوْ لِيَخْلُقُوا حَبَّةً، أوْ لِيَخْلُقُوا شَعِيرَةً».[متفق عليه][صحیح بخاری، ش: (۵۹۵۳، ۷۵۵۹)؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۱۱]
ترجمه: ابوهريرهسمیگوید: از رسولاللهجشنیدم که میفرمود: «الله متعال میفرماید: چه کسی ستمکارتر از کسیست که میرود تا چیزی همچون آفریدهی من بسازد؟ پس- اگر راست میگویند- یک مورچه یا یک دانه گندم یا جو بیافرینند».
۱۶۹۳- وعن أبي طلحةَس أنَّ رسُولَ اللهِج قالَ: «لا تَدْخُلُ المَلاَئِكَةُ بَيْتاً فيهِ كَلْبٌ وَلا صُورَةٌ».[متفق عليه][صحیح بخاری، ش: (۳۲۲۵، ۵۹۴۹)؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۰۱۶]
ترجمه: ابوطلحهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «فرشتگان به خانهای که در آن، سگ یا تصویر باشد، وارد نمیشوند».
۱۶۹۴- وعن ابن عمرَب قالَ: وَعَدَ رسُولَ اللهِج جِبْرِيلُ أنْ يَأتِيَهُ، فَرَاثَ عَلَيْهِ حَتَّى اشْتَدَّ عَلَى رَسُولِ اللهِج فَخَرَجَ فَلَقِيَهُ جِبريلُ فَشَكَا إلَيهِ، فَقَالَ: إنَّا لا نَدْخُلُ بَيْتاً فِيهِ كَلْبٌ وَلا صُورَةٌ.[روايت بخاري][صحیح بخاری، ش: ۵۹۶۰]
ترجمه: ابنعمربمیگوید: جبرئیل(÷)به رسولاللهجوعده داد که نزدش بیاید؛ ولی دیر کرد و این بر رسولاللهجسخت آمد؛ لذا از خانه بیرون رفت. آنگاه جبرئیل نزدش آمد. رسولاللهجاز او گلایه کرد. جبرئیل پاسخ داد: ما فرشتگان به خانهای که در آن سگ یا تصویر باشد، وارد نمیشویم.
۱۶۹۵- وعن عائشةل قالَتْ: واعدَ رسولَ اللهِج جبريلُ÷ في سَاعَةٍ أنْ يَأتِيَهُ، فَجَاءتْ تِلْكَ السَّاعَةُ وَلَمْ يَأتِهِ! قَالَتْ: وَكَانَ بِيَدِهِ عَصاً، فَطَرَحَهَا مِنْ يَدِهِ وَهُوَ يَقُولُ: «ما يُخْلِفُ اللهُ وَعْدَهُ وَلا رُسُلُهُ»؛ ثُمَّ التَفَتَ فإذَا جَرْوُ كَلْبٍ تَحْتَ سَرِيرِهِ. فقالَ: «يا عائشة! مَتَى دَخَلَ هَذَا الكَلْبُ؟» فَقُلْتُ: واللهِ مَا دَرَيْتُ بِهِ، فَأمَرَ بِهِ فَأُخْرِجَ، فَجَاءهُ جِبْرِيلُ÷، فقال رسُولُ اللهِج: «وَعَدْتَنِي، فَجَلَسْتُ لَكَ وَلَمْ تَأتِنِي»؛ فقالَ: «مَنَعَنِي الكَلْبُ الَّذِي كانَ في بَيْتِكَ، إنَّا لا نَدْخُلُ بَيْتاً فِيهِ كَلْبٌ وَلا صُورَةٌ».[روايت مسلم][صحیح مسلم، ش: ۲۱۰۴]
ترجمه: عايشهلمیگوید: جبرئیل÷به رسولاللهجوعده داد که در فلان وقت نزدش بیاید؛ آن وقت فرا رسید و جبرئیل نیامد. عایشهلمیگوید: عصایی در دست رسولاللهجبود؛ آن را از دستش انداخت و میفرمود: «الله و فرستادگانش، خُلف وعده نمیکنند». سپس نگاهی به اطرافش انداخت و متوجه شد که تولهسگی زیر تخت اوست. پرسید: «این سگ کی وارد خانه شده است؟» گفتم: به الله سوگند که متوجه آمدنش نشدم. آنگاه دستور داد که بیرونش کنند. سپس جبرئیل÷آمد. رسولاللهجفرمود: «به من وعده دادی و من بهانتظار آمدنت نشستم و نیامدی؟» جبرئیل÷پاسخ داد: سگی که در خانهات بود، مرا- از ورود به خانه- باز داشت؛ زیرا ما فرشتگان به خانهای که در آن سگ یا تصویر باشد، وارد نمیشویم.
۱۶۹۶- وعن أبي الهَيَّاجِ حَيَّانَ بِن حُصَيْن قال: قال لِي عَليُّ بن أبي طالبس: ألا أبْعَثُكَ عَلَى مَا بَعَثَنِي عَلَيْهِ رَسُولُ اللهِج؟ أن لا تَدَعَ صُورَةً إلاَّ طَمَسْتَهَا، وَلا قَبْراً مُشْرفاً إلاَّ سَوَّيْتَهُ.[روايت مسلم][صحیح مسلم، ش: ۹۶۹]
ترجمه: ابوالهياج، حیّان بن حُصَینسمیگوید: علی بن ابیطالبسبه من فرمود: «آیا تو را به مأموریتی بفرستم که رسولاللهجمرا به انجامِ آن دستور داد؟ هر تصویری که دیدی، از میان ببر و هر قبر مرتفع و بلندی را با خاک یکسان کن».
از احادیثی که مولف/در این بخش از کتابش آورده است، چنین برداشت میشود که به تصویر کشیدن جانداران در قالب نقاشی و مجسمه، جزو گناهان بزرگ میباشد؛ زیرا وعید سخت و شدیدی در اینباره وارد شده و پیامبرجبر تصویرگران لعنت فرستاده است؛ یعنی نفرینشان کرده که از رحمت الهی، محروم و بهدور باشند. همچنین فرموده است: «هرکه در دنیا- موجود جانداری را در قالب نقاشی یا مجسمه- بهتصویر بکشد، روز قیامت مکلّف میشود که در آن روح بدمد؛ اما هرگز نمیتواند چنین کاری انجام دهد»؛ لذا تا زمانی که اللهﻷبخواهد، این عذاب از او برداشته نمیشود.
همچنین در حدیث قدسی آمده است که الله متعال میفرماید: «چه کسی ستمکارتر از کسیست که میرود تا چیزی همچون آفریدهی من بسازد؟»؛ یعنی هیچکس از چنین فردی ستمکارتر نیست. در ادامهی این حدیث امده است که اللهﻷمیفرماید: «پس- اگر راست میگویند- یک مورچه یا یک دانه گندم یا جو بیافرینند»؛ یعنی اگر واقعاً در پیِ آفرینش اثری همچون آفریدهی الاهی هستند، دانهای گندم یا جو بیافرییند؛ ولی اگر همهی ساکنان آسمان و زمین جمع شوند که دانهای گندم بیافرینند، نمیتوانند و چنین کاری از آنان ساخته نیست؛ حتی با قالبریزی آرد و خمیر هم نمیتوانند دانهای گندم بسازند و بهفرض اینکه چنین کاری بکنند، مانند دانهی گندم، قابلیت رشد ندارد و اگر آن را در زمین بکارند، نمیروید. دانهی گندم و جو و نیز مورچه، سمبل مثال زدن برای اشیای کوچک و ناچیز هستند؛ وقتی انسان، توانایی آفرینش چنین چیزهایی را ندارد، روشن است که دیگر نمیتواند دربارهی آفرینش آثار بزرگتر لاف بزند.
از این حدیث چنین برداشت میشود که تصویرگری و نیز نگه داشتن تصویر در خانه، حرام است؛ زیرا فرشتگان به خانهای که در آن سگ و تصویر باشد، وارد نمیشوند. خانهای که فرشتگان وارد نشوند، چگونه خانهای خواهد بود؟! البته وجود اسکناسها و پولهایی که تصویر حکام و رهبران بر روی آنهاست، مستثناست؛ یعنی مردم که از این پولها بهضرورت استفاده میکند، گناهی ندارند و ایراد بر کسانی وارد است که این تصاویر را بر روی پولها چاپ میکنند. بر روی برخی از سکهها، تصاویر برجسته حک شده که بهمراتب بدتر از تصاویر موجود بر روی اسکناسهاست؛ با این حال، بدان سبب که استفاده از این پولها، ضرورت گریزناپذیر زندگیست، علما استفاده از این پولها را در مبادلات تجاری و زندگی روزمره، ممنوع و نادرست نمیدانند؛ همچنانکه استفاده از عکس و تصویر در کارتهای شناسایی، گواهینامهها و مواردی از این قبیل به یک ضرورت گریزناپذیر تبدیل شده، و چون بهاقتضای ضرورت است، ایرادی ندارد؛ زیرا الله متعال هیچ سختی و تنگنایی در دین نگذاشته است؛ همانگونه که میفرماید:
﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَا﴾[البقرة: ٢٨٦]
الله، هیچکس را جز به اندازهی توانش تکلیف نمیدهد.
لذا وجود سکهها و پولهای مذکور در خانه، مانع از ورود فرشتگان نیست. همچنین وجود تصویر بر روی چیزهایی چون فرش و بالش که زیر دست و پا قرار میگیرند و مورد احترام نیستند، ایرادی ندارد و بیشتر علما، این را مباح دانستهاند؛ البته بهتر است که از چنین وسایلی پرهیز شود؛ زیرا برخی از علما رحمهمالله، این را هم ناروا دانستهاند؛ اگرچه جمهور علما بر این باورند که استفاده از پتویی که تصویر موجودات جانداری مانند شیر بر روی آنست، ایرادی ندارد؛ البته با این شرط که از آن به عنوان زیرانداز استفاده شود .
در رابطه با تصاویری که بچهها با آنها بازی میکنند نیز رخصت وجود دارد و مانع از ورود فرشتگان به خانه نیستند؛ زیرا امالمومنین عایشهی صدیقهلعروسکی داشت که با آن بازی میکرد و پیامبرجاو را از این کار باز نداشت؛ البته شایسته است که از عروسکهای امروزی که با کیفیتی بالا ساخته میشوند، پرهیز گردد؛ زیرا بیمِ آن میرود که استفاده از چنین عروسکهایی، در ممنوعیت مذکور داخل باشد.
بر کسی که تصویر یا مجسمهای میبیند، واجب است که آنرا از میان ببرد؛ زیرا علیسبه ابوالهیاج اسدی فرمود: «آیا تو را به مأموریتی بفرستم که رسولاللهجمرا به انجامِ آن دستور داد؟ هر تصویری که دیدی، از میان ببر و هر قبر مرتفع و بلندی را با خاک یکسان کن». منظور از قبر مرتفع و بلند، قبریست که با ارتفاعش از زمین یا با چیزهایی که بر سرِ آن نصب میکنند، از سایر قبرها متمایز میباشد؛ چنانکه امروزه استفاده از سنگ قبر رواج پیدا کرده است و حتی بر روی آن، آیاتی از قرآن کریم را مینویسند؛ این کار، روا نیست و کسی که چنین قبری میبیند، باید بهپیروی از فرمان پیامبرجو بهتأسی از علی مرتضیسپیرامون قبر را بکَنَد و آن را تا حدّ امکان پایین بیاورد تا آیات نوشتهشده بر روی سنگ، در زیر خاک قرار گیرد و بدینسان، هم ارتفاع قبر از میان برود و هم آیات قرآن، از بیحرمتی مصون بمانند؛ زیرا بزرگترین بلا که شرک است، از تعظیم قبرها برمیخیزد.
***