۳۳۶- باب: حرام است که زن در حضور شوهرش بدون اجازهی وی، روزهی نفل بگیرد
۱۷۵۹- وعن أَبي هريرةَس أنَّ رسُولَ اللهج قَالَ: «لا يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَصُومَ وَزَوْجُهَا شَاهِدٌ إِلاَّ بِإذْنِهِ، وَلا تَأذَنَ فِي بَيْتِهِ إِلاَّ بِإذْنِهِ».[متفق علیه] [ صحیح بخاری، ش: (۴۶۶۲، ۵۱۹۵، ۸۰۷۸)؛ و صحیح مسلم، (۱۰۲۶، ۱۶۷۹). این حدیث پیشتر به شمارهی ۲۸۷ گذشت.]
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «برای زن جایز نیست که با حضور شوهرش، جز به اجازهی او، روزه(ی نفل) بگیرد و نباید کسی را بدون اجازهی شوهرش به خانهاش راه دهد».
شرح
امام نووي/حدیثی بدین مضمون آورده است که ابوهریرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرگاه مرد، زنش را به بستر خود فرابخواند و زن به بستر شوهرش نرود و مرد، شب را در حال خشم (و نارضایتی) از همسرش سپری کند، فرشتگان آن زن را تا صبح لعنت میکنند» يا فرمود: «تا آنکه زن- به بستر شوهرش- برگردد»؛ زیرا بر زن واجب است که خواستهی شوهرش را بپذیرد؛ مگر آنکه عذری شرعی داشته باشد، مثلاً بیمار باشد و برایش همبستری ممکن نباشد. البته این حق، دو سویه است و مرد باید نیازهای عاطفی همسرش را درک کند؛ زیرا الله متعال میفرماید:
﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ﴾[النساء : ١٩]
و با زنان به نیکی رفتار کنید.
در باب دوم آمده است: برای زن روا نیست که در حضور شوهرش بدون اجازهی وي روزهی نفل بگیرد و نیز جایز نیست که کسی را بدون اجازهی شوهرش به خانهاش راه دهد.
در این باب دو مسأله مطرح شده است: نخست مسألهی روزه؛ ناگفته نماند که روزهی واجب از این حُکم مستثناست و هر زنی حق دارد بدون اجازهی شوهرش روزهی واجبِ خود را ادا کند؛ مثلاً زنی از رمضان گذشته، ده روز روزهی قضایی دارد و تا رمضان بعدی فقط ده روز مانده است؛ در این صورت بر او واجب است که قضای این ده روز را بهجای آورَد؛ چه شوهرش اجازه دهد و چه راضی نباشد؛ اما اگر زنی ده روز روزهی قضایی دارد و تا فرا رسیدن رمضان، یک یا دو ماه و یا بیشتر مانده است، شوهرش میتواند او را از روزه گرفتن منع کند؛ در این حالت نیز برای زن روا نیست که در حضور شوهرش بدون اجازهی وی روزه بگیرد؛ زیرا وقت کافی هست و نباید با روزه گرفتن، شوهرش را در تنگنا قرار دهد. اگر مرد به همسرش اجازه داد که روزه بگیرد و زن نیز با موافقت وی روزه گرفت، چنانچه روزهی واجب باشد، بر مرد حرام است که از طریق همبستری با زن، روزهی وی را بشکند؛ زیرا خودش به او اجازه داده است که روزه بگیرد و حال که زن روزهی واجب را آغاز کرده، تمامِ آن بر او واجب میباشد؛ اما اگر زن بدون اجازهی شوهرش روزهی نفل بگیرد، مرد میتواند در طول روز با همسرِ روزهدار نزدیکی کند؛ اگرچه روزهی زن میشکند؛ زیرا کامل کردن روزهی نفل، الزامی نیست. البته ناگفته نماند که اگر زنی که با اجازهی شوهرش روزه نفل گرفته و حال، شوهرش قصدِ نزدیکی با او را دارد، بگوید: خودت اجازه دادی که روزه بگیرم؛ این بدان معناست که قول دادهای که روزهام را نشکنی؛ در این صورت بر مرد واجب است که به وعدهاش عمل کند و باطل کردن روزهی زنش حرام میباشد؛ زیرا الله متعال میفرماید:
﴿وَأَوۡفُواْ بِٱلۡعَهۡدِۖ إِنَّ ٱلۡعَهۡدَ كَانَ مَسُۡٔولٗا ٣٤﴾[الإسراء: ٣٤]
و به پیمانها وفا نمایید که دربارهی عهد و پیمان سؤال خواهد شد.
ابوهریرهسمیگوید: پیامبرجفرمود: «برای زن جایز نیست که با حضور شوهرش، جز به اجازهی او، روزه(ی نفل) بگیرد و نباید کسی را بدون اجازهی شوهرش به خانهاش راه دهد». لذا اگر مردی، شخص معینی را نام ببرد و به همسرش بگوید: فلانی حق ندارد وارد خانهام شود، بر زن حرام است که به آنشخص اجازهی ورود به خانهی شوهر خود را بدهد؛ اما اگر مردی، دل و سینهی فراخی دارد، زن میتواند در چارچوب شریعت به محارم خود یا به کسانی که ورودشان به خانه بلامانع است، اجازهی ورود بدهد و لازم نیست که برای ورود تکتک افراد، از شوهرش اجازه بخواهد.