روششناسی «نقد کتاب اصول مذهب شیعه»
ما در این کوتاه سعی نداریم به تک تک شبهات مطرحشده در این کتاب پاسخ دهیم؛ زیرا وقت و توان خود را با ارزشتر از این میدانیم که برای پاسخ به مطالبی ضعیف و غیرعلمی صرف کنیم. این یک ادعا نیست؛ زیرا کافی است در ادامه مطالب با ما همراه شوید تا خود این حقیقت را درک نمایید. به همین دلیل، برای بیان ماهیت «نقد کتاب اصول مذهب شیعه» که مدعیاند با نظارتِ محمد حسینی قزوینی تألیف شده است، سعی کردهایم با نگاهی عمومی و فراگیر، مطالب را بیان کنیم و به بحث و جدل در مسائل ریز و بینتیجه نپردازیم تا خواننده دچار سردرگمی نگردد و در عین حال، با نگاهی باز، به عمقِ مسائل پی ببرد.
از آنجایی که نویسنده یا بهتر بگوییم نویسندگان، در پاسخ به حقایق کتاب که آنرا شبهاتی قوی میدانند ـ چنانکه در مقدمه ذکر شد ـ ناتوان ماندهاند، در ابتدا از شیوۀ قدیمی روافض، یعنی سوءاستفاده از احساسات مخاطب و مخدوش کردن چهرۀ صاحب حق بهره جستهاند تا شاید از این رهگذر بتواند خلأ و ضعف خود را جبران کنند؛ و از اینروست که مقدمۀ کتاب ابتدا به اهمیت وحدت میان مسلمانان پرداخته است تا از یک سو خود را دلسوز جامعۀ اسلامی و جانبدارِ وحدت نشان دهد و از سوی دیگر، رقیب خود را وحدتشکن و دشمن امت اسلام معرفی کند؛ همان وحدتی که رافضیان بارها به عنوان ابزاری برای رخنه میان اهلسنت و حفظ بقای خود و افکارشان تبلیغ کردهاند که فقط طبل توخالی و هیایوهی تبلیغاتی است. خوشبختانه حوادث سالهای اخیر ـ به ویژه در عراق، سوریه و یمنـ و برخوردشان با اهلسنت ایران ـ و حتی موحدان شیعهـ به خوبی ماهیت نظام حکومتی شیعه را نه تنها برای اهلسنت، بلکه برای هر خردمندی در جهان آشکار ساخته است.